معنی: سست، بی حال، تاق بازمعانی دیگر: خوابیده بر پشت، طاقباز، استان، ستان (در برابر: خوابیده بر شکم یا دمرو prone)، (کف دست) روبه بالا، رو به جلو، دور از بدن، (شعر قدیم) خمیده به عقب، پس خمیده، شیب دار (به سوی عقب)، برپشت خوابیدن
• (1)تعریف: lying with the face upward. • متضاد: prone
- My father would be supine on the couch, watching the news, five minutes after arriving home from work.
[ترجمه گوگل] پدرم پنج دقیقه بعد از رسیدن از سر کار به خانه روی مبل خوابیده بود و اخبار را تماشا می کرد [ترجمه ترگمان] پدرم روی مبل دراز کشیده بود و اخبار را پنج دقیقه بعد از رسیدن به خانه تماشا می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او همیشه در حالت خوابیده به پشت می خوابد [ترجمه ترگمان]او همیشه در یک موقعیت سست و دراز می خوابد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Clare remained supine, her eyes closed.
[ترجمه گوگل]کلر به خواب رفته و چشمانش بسته بود [ترجمه ترگمان]کلیر خوابیده و چشم هایش بسته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I lay supine on the poolside grass.
[ترجمه Saeid T] من طاقباز روی علف های کنار استخر دراز کشیدم
|
[ترجمه فرهاد مرسلی] من در حالت خوابیده به پشت روی چمن کنار استخر دراز کشیدم
|
[ترجمه گوگل]روی چمن های کنار استخر به حالت خوابیده دراز کشیدم [ترجمه ترگمان]دراز کشیدم و روی علف ها دراز کشیدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A plain supine abdominal radiograph showed gaseous dilatation of the transverse colon and small bowel.
[ترجمه گوگل]رادیوگرافی ساده شکم به پشت خوابیده، اتساع گازی کولون عرضی و روده کوچک را نشان داد [ترجمه ترگمان]یک عکس خالی و آویزان از روده کوچک و روده کوچک، گازی از روده کوچک و روده کوچک نمایان شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. After her disturbed night, she supine position and the soporific effect of air and sun were impossible to resist.
[ترجمه گوگل]پس از شب آشفته، او در وضعیت خوابیده به پشت و اثر خواب آلود هوا و خورشید مقاومت در برابر آن غیرممکن بود [ترجمه ترگمان]بعد از آن شب آشفته او، او در حال خم کردن بود و اثر خواب آور خواب آور هوا و خورشید برای مقاومت غیر ممکن بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Its monstrous supine silhouette was clearly visible on the stairs.
[ترجمه گوگل]شبح خوابیده هیولایی آن به وضوح روی پله ها نمایان بود [ترجمه ترگمان]از پله ها به وضوح دیده می شد که روی پله ها دیده نمی شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As he squinted, he saw that the supine figure was glistening.
[ترجمه گوگل]همانطور که چشم دوخته بود، دید که بدن به پشت درازکش می درخشد [ترجمه ترگمان]در همان حال که چپ چپ نگاه می کرد، متوجه شد که پیکر سست و دراز او برق می زند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Holly was astride the supine form of one of the younger males, it was hard to tell which.
[ترجمه گوگل]هالی روی حالت خوابیده به پشت یکی از نرهای جوانتر سوار شده بود، تشخیص اینکه کدامیک سخت بود [ترجمه ترگمان]هالی بر روی تخت دراز کشیده یکی از مردان کوچک تر نشسته بود و گفتنش سخت بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The test was done in both erect and supine positions.
[ترجمه گوگل]آزمایش در هر دو حالت ایستاده و خوابیده انجام شد [ترجمه ترگمان]این آزمایش در هر دو حالت بسیار بلند و سست بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Anaesthetised mice were placed supine on cork boards and steadied by elastic bands around the four limbs.
[ترجمه گوگل]موش های بیهوش شده به پشت روی تخته های چوب پنبه ای قرار گرفتند و با نوارهای الاستیک در اطراف چهار اندام ثابت شدند [ترجمه ترگمان]موش ها در تخته های چوب پنبه سست و بی حال قرار داده شدند و به وسیله باندهای الاستیک در اطراف چهار دست و پا گیر افتادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He may be turned from side to supine to prone position.
[ترجمه گوگل]او ممکن است از پهلو به حالت خوابیده و دراز کشیده شود [ترجمه ترگمان]او ممکن است از پهلو به سمت چپ و دراز کشیده و نزار به نظر برسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Objective To reduce the incidence of supine hypotensive syndrome during caesarean operation.
[ترجمه گوگل]هدف: کاهش بروز سندرم فشار خون به پشت به پشت در حین عمل سزارین [ترجمه ترگمان]هدف کاهش رخداد سندرم سست hypotensive در طی عمل سزارین [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. All anteroposterior radiographs should be weight bearing because supine radiographs can underestimate the extent of tibiofemoral arthritis.
[ترجمه گوگل]همه رادیوگرافی های قدامی خلفی باید تحمل وزن داشته باشند زیرا رادیوگرافی به پشت می تواند میزان آرتریت تیبیوفمورال را دست کم بگیرد [ترجمه ترگمان]همه رادیو گرافی anteroposterior باید دارای وزن وزنی باشد، زیرا رادیو گرافی supine می تواند میزان آرتروز tibiofemoral را دست کم بگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Patient position: axial coronal and oblique sagittal, supine, prone.
[ترجمه گوگل]وضعیت بیمار: تاجی محوری و ساژیتال مایل، به پشت، مستعد [ترجمه ترگمان]موقعیت بیمار: coronal axial و oblique sagittal، سست و مستعد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• lying on the back, lying face upward; having the palm upward; passive, indifferent, apathetic if you are supine, you are lying flat on your back; a literary use. you also use supine to describe someone who just lets events happen, because they are too lazy or afraid to try to influence them; a formal use.
پیشنهاد کاربران
This term refers to the position of lying face up. It can also metaphorically describe a state of powerlessness or passivity. وضعیت دراز کشیدن رو به بالا. همچنین می تواند به صورت استعاری حالت ناتوانی یا انفعال را توصیف کند. ... [مشاهده متن کامل]
Please lie supine on the examination table. In a discussion about politics, someone might argue, “The citizens should not remain supine in the face of government corruption. ” A person describing their feelings of helplessness might say, “I felt supine and unable to change the outcome of the situation. ”
خوابیدن به پشت انسان سست عنصر و ضعیف ( کسی که اجازه میده بقیه براش تصمیم بگیرن (