پیشنهادهای حمید زارعی (٧٨١)
In the course of
Education
معنای: برعکس، مخالف کد رمز : ادویه روسی ادویه روسی بر خلاف تمام ادویه ها غذا را شیرین می کند Example: The most common adverse effects reported rela ...
معنای: واقعاً کد رمز : واقعاً کچلی Example: Before you say something about somebody, make sure that you actually know the facts.
معنای: تحسین کردن کد رمز : اکلیم = اقلیم از میان هفت اقلیم ایران زمین را باید تحسین کرد. Example: The film, which will be released in the UK later ...
معنای : قابل قبول، قبول کردن، پذیرفتن کد رمز : عکست تابلو بود به خاطر همین قبولت کردند. Example: They are standards that provide a basis for consist ...
معنای: ناگهانی، تند کد رمز : آبرفت آبرفت ها به طور ناگهانی و تند ایجاد می شوند. Example: Our conversation came to an abrupt end when George burst ...
معنای: خارج، بیرون از، وسیع کد رمز : آب رود آب رودهای ایران به خارج میره. Example: We always go abroad in the summer.
نوا مثل نواهای چوپانی
فائق شدن بر چیزی
آیین مثل آیین ادبی
Metaphysics
شاهد بودن ( مثل: در دوره صفویه شاهد ظهور قدرت های غربی در اروپا بودیم )
And اول جمله یا بین دو کاما معنی سپس و . . . میدهد
بی سابقه مثل : Untapped demand تقاضای بی سابقه
شناخته شده هویدا، معروف، مشهور، معلوم کردن، آشکار ساختن، قانون فقه: معلوم
اگر بعد از as یک جمله کامل بیاید بر اساس رابطه معنایی جمله پایه و پیرو معانی بدین ترتیب می باشد: 1 - رابطه همزمانی ( جمله پایه و پیرو همزمان اتفاق بی ...
فنی صنعتی، اختصاصی، اصولی، اجرایی، متغیر، دگرگون شونده، اصطلاحات و قواعد فنی، علوم مهندسی: تخصصی، معماری: صنعتی، قانون فقه: صنعتی، روانشناسی: فنی، عل ...
برخی اوقات، بعضی اوقات
زمانی، وقتی
And etc and so on and so forth and bla bla bla and the like
معنای آن وقتی اسم است به ترتیب: مسئله، نگرانی، اهمیت
معنای اول آن ( اصلی ) می باشد و اگر این معنی با توجه به متن درست نبود معانی اولیه و دیگر معانی مد نظر داشته باشد.
تحت اختیار ( مثل تصمیمات باید تحت اختیار رییس جمهور باشد )
پرداختن به چیزی ( می پردازد )
تسلیم کردن
طرح خال خالی
گروه ( در گروه خونی )
خرد یا خرده فروش مثل معامله گر های خرد یا کوچک در بازار های مالی مثل فارکس و ارز دیجیتال
برجسته ساختن یا برجسته کردن
هم نقش قیدی و هم نقش حرف اضافه دارد
هم نقش حرف اضافه و هم نقش قیدی دارد
مستلزم. . . بودن
مشخصه
طیف
تردد
1 - می توان 2 - ممکن است اجازه یا احتمال انجام یک کار
به کار گرفتن
برای فعل یک ظرفیتی رشد کردن و برای فعل دو ظرفیتی پرورش دادن و be grown دو ظرفیتی مجهول میشود به معنای پرورش دادن ، پرورش داده شدن
معانی زیر را می دهد: 1 - بردن 2 - آوردن 3 - برداشتن 4 - بیارش پایین 5 - گرفتن6 - خوردن7 - مصرف کردن دارو 8 - در نظر گرفتن 9 - طلبیدن10 - نیاز داشتن 1 ...
نقش، موضع ( در حقوق )
زبان میانجی
بی ثباتی
نقد ادبی کردن، انتقاد کردن، مورد انتقاد قرار دادن
Inspite of =به رغم
کجروی، عدم تمرکز
کشتارگاه
متناوب القایی موتور
1 - ملاقات کردن2 - تامین کردن3 - برآورده کردن
با فرض اینکه