تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

hold sway That their symptoms are the result of ideas holding sway in their minds

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

You're now on rapport with Professor Adibi الان با پروفسور ادیبی در ارتباط هستید ( در اختیار ایشون هستید )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

Recently freed from the service of black magic اخیرا از قیدوبند سحر و جادو رها/آزاد شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

Hypnosis trance حالت/خواب ناشی از هیپنوتیزم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

His eyes vacant چشم های بی سو/بی نور/بی روح او

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

his color became leaden رنگ به روش نمونده ( لَخت/کرخ/مات شده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

psychological trauma ضربه/آسیب/جراحت روحی - روانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

of which The incident of which Reza has no memory حادثه ای که رضا از آن هیچی یادش نمیاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

paralysis agitans فلجی/رعشه/لقوه لقوه ناشی از کهنسالی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

flaccid paralysis فلجی/فلج شدگی همراه با سستی و رخوت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

mental malady مرض روحی، بیماری/اختلال روانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

medical tenet اصول پزشکی psychological tenet اصول روانپزشکی ⭐⭐⭐ اصول و مرام مذهبی . e. g Iranian officials have long denied having any intention t ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

witchcraft trials آزمایشات ( پزشکی ) جادوگرانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

axiom

پیشنهاد
٢

defy زیر پا گذاردن به چالش کشاندن رویارویی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

قادر ساختن قادر نمودن قادر کردن The feedback system enables the spread of best practice پاسخگویی سیستم را قادر به توسعه/بسط بهترین روش می سازد ( این ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

enable The feedback system enables the spread of best practice پاسخگویی سیستم را قادر به توسعه بهترین روش می سازد ( این امکان را در اختیار سیستم قرا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

If disease is allowed to spread, it will cause widespread devastation اگه اجازه داده بشه ویروس سرایت کنه، ویرانی عظیمی/گسترده ای به بار میاره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Junior officer, company officer or company grade officer refers to the lowest operational commissioned officer category of ranks in a military or par ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

discontent Discontent among junior ranks was rapidly spreading

پیشنهاد
٢

redundancy The redundancies are spread across the banking and building industries

پیشنهاد
٢

redundancy The redundancies are spread across the banking and building industries

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

the redundancies The redundancies are spread across the banking and building industries

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

be shot get shot گلوله خوردن تیر خوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

be shot get shot گلوله خوردن تیر خوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

be shot get shot

پیشنهاد
٢

purport More broadly, we must assess the role of the ultra conservative media, which purports to be news but only offers misinformation

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Complicit When they fail to take decisive action, history will judge them as complicit

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Every option available, from invoking the 25th Amendment to impeachment and removal to criminal prosecution

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

the rioters raced through the Capitol, ransacking offices and desecrating public spaces NewYork Times@

پیشنهاد
٢

amendment Every option available, from invoking the 25th Amendment to impeachment and removal to criminal prosecution

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

همه گزینه های روی میز ه! ( Every option available on the table! )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

dignity The dignity of his rank بلندی رتبه او

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

decent 1 ) decent burial ceremonies مراسم تدفین شایسته 2 ) They should show a decent respect for their elders [ترجمه گوگل] آنها باید احترام شایسته ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

decent 1 ) a good, decent sort یک فرد خوب و شریف 2 ) his english is relatively decent انگلیسی او نسبتا خوب است 3 ) The work is boring, but the pay i ...

پیشنهاد
٢

decent 1 ) It was decent of you to help me [ترجمه پریسا] از ادب شما بود که به من کمک کردید 2 ) decent language کلمات نزاکت آمیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

decent decent treatment رفتار محترمانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

decent he is a decent man او مرد نجیبی است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

thin - skinned I'm not thin - skinned من نازک نارنجی نیستم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

I'm not thin - skinned من نازک نارنجی نیستم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

merger The merger is by no means a done deal yet این ادغام ( دو یا چند شرکت و غیره ) به هیچ وجه هنوز نهایی نشده است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

1 ) The merger is by no means a done deal yet این ادغام ( دو یا چند شرکت و غیره ) به هیچ وجه هنوز نهایی نشده است 2 ) The merger of these two companie ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

The merger is by no means a done deal yet این ادغام ( دو یا چند شرکت و غیره ) به هیچ وجه هنوز نهایی نشده است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

give out the action of giving out cards to the players ( in card games )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

Did you manage to cut a deal? موفق شدی معامله رو جوش بدی؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 ) an arrangement or agreement reached privately by two sides in an unofficial or illicit way. "he cut a sweetheart deal with a politically well - ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

They are hoping to clinch a major deal to supply computers to the army اونا امیدوارم یه معامله عمده ( بزرگ ) داشته باشم برای تامین کامپیوترهای ارتش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

The union tries to get a square deal for all its members

پیشنهاد
٣

pension The workers accepted a package deal including higher pension and longer holiday allowance

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

The workers accepted a package deal including higher pension and longer holiday allowance