پیشنهادهای سعید زارعین (٢١٣)
دانشجو
At last a breakthrough! بالاخره فرجی شد! / بالاخره خلاص شدیم! / بالاخره به یه جایی رسیدیم!
در شطرنج به معنای "گسترش" به کار می رود و یکی از مراحل تعیین کننده این بازی است؛ به مفهوم "بیرون آوردن مهره ها از وضعیت اولیه شان برای تصاحب مرکز".
Feeble Excuses بهانه های واهی
To model after something: از روی چیزی الگو برداشتن مثلاً: St. Patrick's Cathedral is modeled after the cathedral in Cologne. کلیسای جامعِ سنت پاتریک ...
مجموعه ای از افراد که کار مشخصی به آنها محوّل شده؛ مثلاً: I'd like to find out about joining the kitchen detail. می خواستم بدونم چطوری می تونم به ک ...
I can't reach it ( = ventilator shaft ) , I might need a boost. دستم بهش ( = لولۀ هواکش ) نمی رسه، احتمالاً یکی باید برام قلّاب بگیره.
What's the game? جریان/داستان چیه؟
To find one's way around: پیدا کردن موقعیت، راه یا مسیرِ خود
امکان داشتن، ممکن بودن، اجازه داشتن ( برای انجام کاری ) ؛ مثال از فیلم Escape from Alcatraz: Frank Morris: Any chance of exchanging this spoon? Look ...
[هنگام هُل دادن یک شیء سنگین با صرف انرژی زیاد] One. . . Two. . . Three. . . Heave! یک. . . دو. . . سه. . . علی! یک. . . دو. . . سه. . . حالا!
بحث بر سرِ این نیست که. . . دیالوگی از فیلم �Shawn of the Dead�: It's not that I don't get on with her. . . ( نه اینکه من با اون کنار نیام. . . )
[مثلاً وقتی که لباس مسخره ای پوشیده اید، ولی به طرفتان می گویید]: Don't you dare laugh! حق نداری بخندی!
حالا که دوباره فکرشو می کنم. . . الان که فکر می کنم می بینم که. . .
I appreciate your calling, but it's just that I would recover much quicker if I were left alone. ممنونم که بهم سر زدید؛ اما موضوع اینه که اگه تنها ب ...
Tickle his tummy, he likes it. شکمش رو غلغلک بده، خوشش میاد. [در مورد کودک!]
[خطاب معلم به شاگردان کلاس] Places please! لطفاً سر جاهاتون بشینید!
[پس از اینکه به چیزی پی می برید که قبلاً حدسش را می زدید]: همون چیزی که فکرشو می کردم. حدس می زدم.
میز توالت ( آرایش )
How have you been? چه خبر در این همه مدت؟/چه می کردی؟ ( هنگامی که شخصی را بعد از مدتی طولانی ملاقات می کنید )
You little rascal! If you don't come at once, Papa will be cross! بچه شیطون! اگه همین الان نیای، بابا از دستت دلخور می شه / بابا باهات قهر می کنه!
مثال: Mr. Brown may put up with your stupid remarks, but I assure you will find me a different kettle of fish. آقای براون شاید با اظهارات احمقانۀ شم ...
محلول آب و صابون مثلاً: Wash all the parts in warm soapy water. : کلیۀ قطعات را در محلول گرمِ آب و صابون بشویید.
Here's the score. . . نقشه از این قراره. . .
to dance a jig با آهنگ تند رقصیدن
مخفف Penny یا Pence که برابر است با یک صدمِ Pound این مخفف ( P ) به معنای پنی، در انگلستان به وفور کاربرد دارد.
پاوپاو یا انبۀ سردسیری
نسبت به چیزی هشدار دادن، چیزی را توصیه نکردن Hearing experts advise against continuous, loud and extended play. متخصصان شنوایی نسبت به پخش مداوم، ب ...
معادل come on: یالا. بیا بریم.
[خطاب به زنی که احتمال می رود باردار باشد] Expecting? توراهی داری؟
به کسی سر زدن
They can't have vanished into thin air. امکان نداره دود شده باشن و به هوا رفته باشن.
[به کنایه و ریشخند] So you deign to come? بالاخره تشریف اوردید؟ بالاخره نزول اجلال فرمودید؟
آها؛ همینو بگو!
[ضرب المثل] معادل: روزیِ ما افتاده دست قوزی! چاره ای نیست؛ به هر سازشان باید رقصید!
ساختاری که به دنبال خشم و عصبانیت بر زبان آورده می شود: حالا که اینجور شد. . . من هم [به تلافی این رفتار] چنین و چنین می کنم. مثال: I have a good ...
Wood - burning: چوبْ سوز Wood - burning stove: اجاق چوب سوز
به صورت Vasilopitta هم نوشته می شود. نوعی نان یا کیکِ مخصوص روز سالِ نو که بیشتر در یونان، و در کشورهای اروپای شرقی و بالکان برای خوش شانسی تدارک د ...
خیلی سریع به جایی برگشتن
One more pull on the oars and we're there! یه پاروی دیگه بزنیم، رسیدیم!
He walked right into the trap. اون با پای خودش رفت توی تله.
To squeeze a lemon: ( عامیانه ) شاشیدن
It makes me shiver to think of them. فکر کردن بهشون، تنمو می لرزونه.
[دستور ناخدای کشتی برای هدایت کشتی] Hard a starboard! با تمام توان به راست!
To hit the slopes: اسکی کردن
Your shoe lace is undone. بند کفشتون بازه.
it's fouled. [مثلاً بعد از خوردن یک داروی بدمزه] زهر ماره! / مزۀ زهرمار می ده!
دوستِ یک پسر یا مرد، که جنسیتش مذکر باشد. معادل �دوست پسر� مناسب نیست؛ شاید تعبیر �دوست همجنس� به عنوان کوتاهترین و دقیقترین معادل، مناسب باشد.
[کنایه از اینکه هنوز باید منتظر چیزهایی ماند] معادل: شب آبستن است تا چه زاید سحر!
Thank you for catching that. ممنون که حواست بود ( و تذکر دادی ) .