پیشنهادهای سعید زارعین (٢١٣)
اصطلاحی در تیراندازی است، وقتی که می خواهند در یک مسابقه، برندۀ نهایی را مشخص کنند. دیالوگی از فیلم �Super Bad� که این اصطلاح در آن به کار رفته: - I ...
بحث بر سرِ این نیست که. . . دیالوگی از فیلم �Shawn of the Dead�: It's not that I don't get on with her. . . ( نه اینکه من با اون کنار نیام. . . )
خَز، ازمُدافتاده؛ مثلاً: Gay - ass music ( موزیکِ خَز )
در بازی شطرنج به معنای "جدول نتایج بازی" به کار می رود.
در شطرنج به معنای "گسترش" به کار می رود و یکی از مراحل تعیین کننده این بازی است؛ به مفهوم "بیرون آوردن مهره ها از وضعیت اولیه شان برای تصاحب مرکز".
امکان داشتن، ممکن بودن، اجازه داشتن ( برای انجام کاری ) ؛ مثال از فیلم Escape from Alcatraz: Frank Morris: Any chance of exchanging this spoon? Look ...
مجموعه ای از افراد که کار مشخصی به آنها محوّل شده؛ مثلاً: I'd like to find out about joining the kitchen detail. می خواستم بدونم چطوری می تونم به ک ...
دانشجو
میز توالت ( آرایش )
Wood - burning: چوبْ سوز Wood - burning stove: اجاق چوب سوز
بخش پذیرش ( فضایی ساخته شده از اِستَند به صورت گِرد یا نیم دایره در لابیِ ساختمان برای پذیرش مراجعه کنندگان و هدایت آنها به سایر بخش ها )
سر و کار داشتن با پول ( تحویل دادن و تحویل گرفتن پول مثلاً در یک فروشگاه که کار صندوق دار است )
به صورت Vasilopitta هم نوشته می شود. نوعی نان یا کیکِ مخصوص روز سالِ نو که بیشتر در یونان، و در کشورهای اروپای شرقی و بالکان برای خوش شانسی تدارک د ...
معادل عامیانۀ واژۀ Defecate است به معنای اجابت مزاج یا ریدن.
مربوط به سم شناسی؛ مثلاً: Toxicological Data: اطلاعات/داده های سم شناختی
شرایط مورد اجتناب
To model after something: از روی چیزی الگو برداشتن مثلاً: St. Patrick's Cathedral is modeled after the cathedral in Cologne. کلیسای جامعِ سنت پاتریک ...
To find one's way around: پیدا کردن موقعیت، راه یا مسیرِ خود
To squeeze a lemon: ( عامیانه ) شاشیدن
To get a make on something or somebody: چیزی یا کسی را ردیابی کردن مثلاً: Did you get a make on the vehicle? ردِ ماشین رو زدید؟
To hit the slopes: اسکی کردن
All - night restaurant: رستوران شبانه
محلول آب و صابون مثلاً: Wash all the parts in warm soapy water. : کلیۀ قطعات را در محلول گرمِ آب و صابون بشویید.
You don't look like the painting type to me. بهت نمیاد اهل نقاشی کردن باشی.
I'm looking you in the face, and I don't see jack shit. وقتی به قیافه ت نگاه می کنم، هیچّی ( = هیچ استعدادی ) نمی بینم.
I can't reach it ( = ventilator shaft ) , I might need a boost. دستم بهش ( = لولۀ هواکش ) نمی رسه، احتمالاً یکی باید برام قلّاب بگیره.
How are you all coming? کار شماها چطور پیش می ره؟
He landed my pals in the cooler. اون، رفقای منو انداخت هلفدونی.
Here's the score. . . نقشه از این قراره. . .
He walked right into the trap. اون با پای خودش رفت توی تله.
What's the game? جریان/داستان چیه؟
The dog can't chew through those shutters. سگه نمی تونه اون پرده کرکره ای ها رو بجوئه و بره بیرون.
I knocked him stone cold! نفسشو بریدم!
تلفنِ صفحه چرخان تلفن با شماره گیر چرخان
to get ink: جوهری شدن Be careful not to get ink on your clothes. مراقب باش، جوهر روی لباست نریزه/نپاشه.
You look just the same. تغییر نکرده ای. ( وقتی دو دوست قدیم، یکدیگر را بعد از مدتی طولانی، ملاقات می کنند )
How have you been? چه خبر در این همه مدت؟/چه می کردی؟ ( هنگامی که شخصی را بعد از مدتی طولانی ملاقات می کنید )
در همان موقع ها - تقریباً همان زمان
Thank you for catching that. ممنون که حواست بود ( و تذکر دادی ) .
گذرگاه عابر پیاده
پاوپاو یا انبۀ سردسیری
خوشۀ گندم
The indicator light blinks fast in orange. چراغ نشانگر، به رنگ نارنجی، سریع چشمک می زند.
When the battery pack charges close to maximum charge level you selected, the charge indicator turns off. هنگامی که شارژ بسته ی باتری به حداکثر سطح ...
U - shaped cut شیارِ U شکل
[مجموعاً به عنوان یک صفت]: مربوط به یک مدل خاص مثال: Model - specific Tasks وظایف مربوط به یک مدل خاص
Ad - hoc network شبکه ی اَد - هاک - شبکه ی با کاربرد اختصاصی
[رایانه و فناوری اطلاعات] همساز با بَعد سیستمی که به طوری طراحی شده تا با ورژن های برنامه ریزی شده ی بعدیِ خود سازگاری داشته باشد.
[رایانه و فناوری اطلاعات] همساز با قبل سیستمی که به طوری طراحی شده تا با ورژن های برنامه ریزی شده ی قبل از خود سازگاری داشته باشد.
مخفف Penny یا Pence که برابر است با یک صدمِ Pound این مخفف ( P ) به معنای پنی، در انگلستان به وفور کاربرد دارد.