jig

/ˈdʒɪɡ//dʒɪɡ/

معنی: شیرین کاری، جست و خیز سریع، نوعی رقص تند، اهنگ رقص تند، با اهنگ تند رقص کردن، جست و خیز کردن، استهزاء کردن
معانی دیگر: ورجه وورجه کردن، (کاشانی) لوشیدن، ور جهیدن، (بالا و پایین یا پس و پیش) جهیدن، ورجه کردن، رقص تند و پرش دار، جیگ، جیگ رقصیدن، (هر دستگاهی که با ورجه وورجه کردن یا تکان های یکه مانند کاری را انجام دهد) جیگ، لرزه میز، غربال لرزشی، لرز افزار، ورجگر (ورجه گر)، (ماهیگیری با قلاب) طعمه ی جهنده، با طعمه ی جهنده ماهی گرفتن، موسیقی جیگ، (دستگاه های برش و خراطی و غیره: الگوی فلزی که حرکت ابزار در بریدن و طرح دار کردن را تعیین می کند) راهنما، الگو، قالب (ماشین کاری)، (خودمانی - دشمنانه) سیاهپوست، کاکا، غلام سیاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a device used to hold material being cut, tooled, or the like, or to guide a tool.

(2) تعریف: a type of fishing lure, usu. metal, often having feathers or other additions, and moved with a jerking action.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: jigs, jigging, jigged
• : تعریف: to secure or work on by using a jig.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to employ a jig, either in working with materials or in fishing.
اسم ( noun )
عبارات: in jig time
(1) تعریف: any of a number of fast, lively dances.

(2) تعریف: music written or played for such a dance.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: jigs, jigging, jigged
• : تعریف: to cause to move jerkily.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
(1) تعریف: to do or perform a jig.

(2) تعریف: to move jerkily; bob.

جمله های نمونه

1. in jig time
(عامیانه) به سرعت،به تندی،در زمان کوتاه

2. the jig is up
(خودمانی) دیگر بس است،بیش از این اجازه نمی دهم،تا اینجا بس !،ممه را لولو برد!

3. You didn't just jig about by yourself, I mean you danced properly.
[ترجمه گوگل]تو فقط به تنهایی جیک نکردی، منظورم این است که درست رقصیدی
[ترجمه ترگمان]منظورم این نبود که تو فقط خودت رو گول نزدی، منظورم این بود که تو درست و حسابی رقصیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tire was whipped off and changed in jig time.
[ترجمه گوگل]لاستیک در زمان جیگ کنده شد و تعویض شد
[ترجمه ترگمان]در این موقع لاستیک پنچر شد و تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A reel is in four-four time, and a jig is in six-eight time.
[ترجمه گوگل]یک قرقره در زمان چهار چهار و یک جیگ در زمان شش و هشت است
[ترجمه ترگمان]یک چرخ در چهار و چهار ساعت است، و یک jig در شش تا هشت ساعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She danced an Irish jig.
[ترجمه گوگل]او یک جیگ ایرلندی رقصید
[ترجمه ترگمان]رقص ایرلندی را شروع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If you build your jig slightly larger than your posts it will slide up and down more easily.
[ترجمه گوگل]اگر جیگ خود را کمی بزرگتر از پست های خود بسازید، راحت تر به بالا و پایین می لغزد
[ترجمه ترگمان]اگر you را کمی بزرگ تر از your بسازید، به راحتی بالا و پایین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jig, reel, and hornpipe were all I could come up with.
[ترجمه گوگل]جيگ، قرقره و هورنپاپ تمام چيزهايي بود كه مي توانستم به آن برسم
[ترجمه ترگمان]رقص، رقص و رقص رقص، تنها چیزی بود که می توانستم با آن بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You keep a straight course, let him jig around you.
[ترجمه گوگل]شما یک مسیر مستقیم را دنبال کنید، اجازه دهید او دور شما بچرخد
[ترجمه ترگمان]، تو یه مسیر مستقیم رو پیش خودت نگه داری بذار اون دور و بر تو باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This jig allows wooden T-square blades to be made or reconditioned, using a conventional plane.
[ترجمه گوگل]این جیگ به تیغه های T-square چوبی اجازه می دهد تا با استفاده از یک صفحه معمولی ساخته یا بازسازی شوند
[ترجمه ترگمان]این کار با استفاده از یک صفحه معمولی به تیغه های چوبی T - مربعی اجازه داده می شود که ساخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A girl his age was dancing a jig to the music.
[ترجمه گوگل]دختری هم سن او در حال رقصیدن جیگ با موسیقی بود
[ترجمه ترگمان]دختری به سن و سال او رقصیدن را شروع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For this I use a fairly simple jig and accurate setting of the saw.
[ترجمه گوگل]برای این کار من از یک جک نسبتاً ساده و تنظیم دقیق اره استفاده می کنم
[ترجمه ترگمان]برای این منظور من از یک چیدمان کاملا ساده و تنظیمات دقیق of استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Under the table his feet jig on their soles.
[ترجمه گوگل]زیر میز پاهایش روی کف پاهایش می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]زیر میز، پاهایش روی پاشنه پا قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Steel column is fixed to special jig, slipping below the installation position by chain block and lifting by pulley block and windlass.
[ترجمه گوگل]ستون فولادی به جک مخصوص ثابت می شود، به وسیله بلوک زنجیر به زیر محل نصب می لغزد و توسط بلوک قرقره و بادگیر بلند می شود
[ترجمه ترگمان]ستون فولادی به جیگ مخصوص ثابت شده است که پایین تر از موقعیت نصب توسط بلوک زنجیری و lifting قرقره قرقره و قرقره چرخ قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیرین کاری (اسم)
jig, gag, stunt

جست و خیز سریع (اسم)
jig

نوعی رقص تند (اسم)
jig

اهنگ رقص تند (اسم)
jig

با اهنگ تند رقص کردن (فعل)
jig

جست و خیز کردن (فعل)
lope, skip, gambol, cavort, jig, tumble, rollick

استهزاء کردن (فعل)
flout, mock, scorn, guy, jest, jig, deride, sneer, fleer

تخصصی

[عمران و معماری] آلت هدایت کننده - جیگ
[زمین شناسی] راهنما، همچنین غربال مکانیکی یا دستی که دریک مخزن آب قرار می گیرد و برای جداکردن کانه از باطله به کار می رود .
[صنعت] بست، بند، جیگ - وسیله ای که توسط آن ابزار کار به سمت موقعیت درستی از قطعه کار هدایت می شود.
[نساجی] ژیگر ( نوعی دستگاه رنگرزی )
[ریاضیات] الگوی کار، الگو، قید، هدایت کننده ی ابزار، گیره، راهنما، راهنمای کار
[معدن] جیگ (جدایش)
[پلیمر] نگهدارنده

انگلیسی به انگلیسی

• energetic and lively dance; music accompanying this dance; device which holds and guides a tool (machinery); trolling lure, fishing lure that is pulled through the water; device used to separate ore
dance a jig; move jerkily, hop
a jig is a lively folk dance.
a jig is also a device for holding something steady when it is being machined by a tool such as a drill.

پیشنهاد کاربران

بپرس