تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

فعل امری: برو، دور شو، گم شو و گاهی اوقات گورت رو گم کن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

چند وقته ندیدمت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

زیبا، جذاب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

میزبان کسی بودن. مثال: He is hosting meysam in his office

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

جهانی/بین المللی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

ولش کن!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

چه بد!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

حال و هوای کنونی طرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

فکر کردن و پرداختن به یک موضوع از وجوه مختلف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

عدد فرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

در لحظه - در آن واحد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

مربوط به. . . به. . . مربوط است که معمولا در دومی اسم شخص میاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

قاتل که با killer هم شناخته می شود، کسی که متهم به انجام کار یا جنایتی است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

خواهر یا برادر که میتوانند تنی یا ناتنی باشند بدین صورت که این خواهر و برادر یا از مادر مشترک و دو پدر متفاوت باشند یا از پدر مشترک و دو مادر متفاوت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

امضا کردن یا نشانه گذاری گاهی یادداشت گذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

مجهول مفعول منفعل غیر فعال ( کسی یا چیزی که بود و نبودش یکیه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

Birjand University of Medical Science

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

هیچ وقت اصلا و ابدا به صد سال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بطری آب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

از سوی دیگر از یک طرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بدبختانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سوگند سوگند. [ س َ / س ُ گ َ ] ( اِ ) در اوستا �ونت سوکنتا� ( گوگردمند ) ، دارای گوگرد. ( از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ) . اقرار و اعترافی که شخص از ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تقریبا I almost forgot تقریبا فراموش کردم ( این جمله تو محاوره "داشت یادم میرفت" هم معنی میشه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

ماه ماهواره قمر در علوم سیاسی: کشور تابع - دست نشانده و. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فاعل انجام دهنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

چغر بد بدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

آگهی پخش کردن تبلیغات کردن بعضی وقتا به رخ کسی کشیدن هم معنی میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

چشم به راه بودن منتظر بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مرور کردن زندگی به یاد آوردن یاد ایام گذشته looking back to my life = اتفاقات زندگیم رو مرور میکنم ( میتونیم به جای "زندگیم" از "گذشتم"استفاده کنیم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اصل و نسب یک فرد عنصر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

چرم چرمی بندی از جنس چرم leather chair = صندلی چرمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

آشغال زباله چیز به درد نخور و دور انداختنی کیسه زباله هم معنی میشه ( طبیعتا منظورم کیسه خالیش نیس : ) )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ابریشمی silk carpet = قالی ابریشمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

راه روش رفتار اخلاق به صورت خودمونی تر: خلق و خو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

باد strong wind = باد شدید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شتر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نوعی گوهر دارای سیلیس معروف به اوپال گرانبها که درخشش رنگین کمانی دارد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

فرش قالی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

گفت و گوی دو طرفه صحبت کردن تعاملی دو یا چند نفر قبلا روش زندگی هم معنی میشد : )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تبعیت نکردن پیروی نکردن سرپیچی کردن در بعضی جملات قانون شکنی کردن مخالف obey obey = فرمان بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

آب گرفتگی تو بعضی جمله ها سیل معنی میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

گروه گله دسته ای از حیوانات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

آرام کردن و دلداری دادن به کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

شرح توصیف داخل بعضی برنامه ها با هیچ کدوم از این دوتا معنی نمیده :| - پس چی میشه؟ میشه توضیحات مثلا چیتر ( متقلب ) های عزیزی که با نرم افزار cheat en ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دزد سارق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نوعی نیزه که هر دو سر آن پیکان داشته باشد ( پیکان به معنی تیغ نه ماشینش : ) )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نظر پیشنهاد رای ایده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شغال سگسانان کوچک که حتی سگ هم باهاشون مشکل داره : ) فحش مورد علاقه ایرانی ها :|

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

عفونت سرایت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

راندن محرک تحریک کننده گاهی حتی مشت زدن معنی میشه ( خودمم نمیدونم چه ربطی داره ولی دیدم جملاتی که با معانی قبلی مفهومی نداره! )

١