پیشنهاد‌های علیرضاایرانیان (٦٦١)

بازدید
٧١٢
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کمربند پهن سوراخ دار چرمین یا برزنتی که خشاب های فشنگ در آن جا می گیرد و آن را به کمر بسته، سرنیزه و وسایلی از این قبیل را از قلاب های آن می آویزند. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فانوسی که حباب آن از پارچه ی موم آلود ساخته می شد بنام فانوس شمعی و و قتی بر زمین می نهادند بر روی هم چین می خورد و شمع آن ظاهر می شد. هر اعیان و ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

فانوسی که حباب آن از پارچه ی موم آلود ساخته می شد و و قتی بر زمین می نهادند بر روی هم چین می خورد و شمع آن ظاهر می شد. هر اعیان و اربابی، نوکری به نا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو تا سه متر اطراف گنبد که با طاق کوتاه تری ساخته می شد را غلام گردش می گفتند. استفاده از این لفظ خصوصاً در زورخانه ها مرسوم بود

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گداهایی که با غش کردن پول می گرفتند. به این صورت که نزدیک جوی آب و لجنی خود را لرزانده و در آن می انداختند و مردم گرد آمده، بیرونشان می کشیدند و غیه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیشه ی شکم دار و گردن دار که دهانه ی آن کنگره مانند بوده و ته آن از داخل محدب می باشد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پودر و سائیده ی برگی که رنگ سیاه از آن به دست می آمد و برای رنگ کردن موی سر به کار می رفت. به آن "رنگ" هم می گفتند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نام محله ای در تهران قدیم واقع در شرق خیابان ناصریه ( ناصرخسرو ) منتهی به خیابان سیروس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لفظ ترکی به معنی دختر عمه ( عم قضی هم نوشته می شود که غلط است. )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

همان علیشاه عوض است در گویش عامیانه. یکی از دهات شهریار، واقع در جنوب غربی تهران

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه ای که تازه واردان به افراد داخل حمام می گفتند. همچنین تعارفی بود که افراد داخل سربینه به کسانی که از گرمخانه بیرون می آمدند می کردند. همچنین بخ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوی فولادی مذهب ( mozahab ) به اندازه هندوانه بزرگ که بالای آن پنجه ی کامل شبیه دست آدمی یا یک تیغه مانند تیغه ی علامت نصب کرده، با طاقشال و پارچه ها ...

پیشنهاد
٠

یکی از وسایل سحر و جادو، که به کار عاشقان دل سوخته و دلدادگان پرتمنا می آمد

پیشنهاد
٠

طلسمی دو رو که بر یک روی آن تصویر یک مرد و بر روی دیگر آن تصویر یک زن حک شده بود و بر روی صفحه ای از پولاد قرار داشت. این طلسم برای رفع بلا، دفع جن و ...

پیشنهاد
٠

طلسمی از جنس برنج که حروف و کلماتی غیرخوانا و همچنین تصویر زن و مردی به چسبیده بر روی آن حک شده بود، برای طلسم کردن مرد به عشق یک زن مورد استفاده قرا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شعبه ای از عدلیه ( دادگستری ) شبیه اتاق اصناف یا شوراهای حل اختلاف

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهمانی، مجلس جشن و سرور، ضیافتی که برای اسم گذاردن یا کسب اجازه ی کار ترتیب داده شده باشد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

محله در ضلع جنوب غربی میدان قزوین که در ابتدای قرن ساخته شد و فواحش تهران، که در محلات مختلف مستقر بودند را اجباراً به این محله منتقل کردند. بسیاری ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جعبه ای که در داخلش نواری عکس دار از برابر نور چراغ می گذشت و بچه ها از پشت ذره بین های درشت جلوی آن به تماشا می نشستند و شهرفرنگی برایشان تعریف می ک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

صابون پز، شمع ریز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

شکر قرمز، شکر مازندرانی. چیزی دانه مانند و به هم چسبیده به رنگ زرد تیره، دارای خاصیت دارویی و طعم نامطبوع.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

فردی که کفش کهنه های بی مصرف را خریده، قطعات آن ها را از هم جدا کرده، زیره و رویه و داخل و آستری را برای مصارف مختلف می فروختند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

جارو و جمع آوری سردستی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

محکم کاری، اتمام حجت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

لیلاج یا قمار راه بیندازی که از قماربازها ده درصد پول می گرفتند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

سکه ی نقره به ارزش سه شاهی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

لقبی که بعد از کشته شدن ناصرالدین شاه، درباریان و برخی از مردم بر او نهادند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بسته های زرورق پیچیده به اندازه ی بسته های چای به اسم شانسی اقبالی، نوعی جیب بری که از میان بسته ها، یکی که برای خودشان نشان شده بود، چیزی قیمتی مانن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک ور شدن، طرفی سبک و طرفی سنگین تر گردیدن

پیشنهاد
١

شالی از پشم و ابریشم، ظریف و زیبا، در رنگ های نارنجی و آلبالویی و آبی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

سیاه کردن کسی و حقه بازی، کلاه سازی، چشم بندی، حیله گری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدبختی و خوار و منفور و مطرود بودن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نقالی بخشی از داستان رستم و سهراب در قهوه خانه که اوج داستان های نقالی محسوب می شد و در آن شب ها قهوه خانه بسیار شلوغ می شد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی توهین است به معنی کولی خودفروش و قحبه های ارزان قیمت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

باطل شدن، از میان رفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برو برگرد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ظرف گلدان مانند از جنس برنج با دری شبیه به دهانه ی قیف که داخل آن خاکستر می ریختند. وسیله ای که افراد مسن و بیماران در آن خلط و آب دهان می انداختند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سین مضموم و لام مشدد. چهار میخ، میخ آویز.

پیشنهاد
٠

بی آبرو کردن، ارزش آدمی را به اندازه ی یک پشیز ناچیز رسانیدن.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پر حرفی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عزیز بودن به نزد شوهر و داشتن همخوابگی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیلچه مانندی توگود و دسته دار برای برداشتن اجناس و امتعه ی بقالی و عطاری مثل جبوبات، آرد، شکر، بلغور، فلفل و زردچوبه وغیره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتاقک یا آلاچیق یا چیزی شبیه آن که سردستی ساخته شده، حافظ سرما، گرما یا آفتاب باشد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

لباسی بلند به شکل لباده بود با این تفاوت که در جلو تکمه نداشت و به طور آزاد به تن می ایستاد و البسه ی زیر آن نمایان می گردید. سرداری چند چین درشت یا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرجوخه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نام محله ای قدیمی در تهران که در تقاطع خیابان بوذرجمهری ( پانزده خرداد ) و سیروس ( مصطفی خمینی ) واقع شده است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

محلی که سخنور به سخنوری پردازد. جای دم زدن، گفتار، دمیدن، سخن گفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کامل، تمام عیار، همه چیز تمام

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی از مشاعره. جلساتی متشکل از جمعی شعرشناس که دو مبارز سخنور، یعنی شعردان و حافظ شعر آن را اداره کرده و دیگران را سرگرم می کردند. این جلسات عمدتاً ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خط کش خیاطی از جنس تخته ی نازک و بلند که با آن اندازه گرفته، میزان برش پارچه را حساب می کردند.