پیشنهاد‌های علیرضاایرانیان (٦٦١)

بازدید
٧١٧
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کمبزه یا دستمبو خربزه نارس نیست. خودش یه میوه هست کوچکتر از طالبی و سبز رنگ. میوه ای خیلی کوچکتر و سفت تر از خربزه با طعمی میان خیار و خربزه.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ظرفی مانند دیگچه با لبه ای صاف و دو دسته در دو طرف و دری جذم و جفت و دسته دار.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

با کاف مضموم به معنی سرفه کردن. با کاف مفتوح به معنی پشیمان شدن، تحت تأثیر تبلیغ مخالف کسی قرار گرفتن، پس آوردن. دبه کردن.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنی کلوخ اندازان. خوش گذرانی، تلافی محرومیت از عیش و سرور را با افراط در آن ها درآوردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خوش گذرانی، تلافی محرومیت از عیش و سرور را با افراط در آن ها درآوردن. کلاغ اندازان هم گفته میشه.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با ت فتحه دار. کلاه نمدی تخم مرغی شکل که آن را با سوزن زنی به دوازده یا چهارده ترک تقسیم کرده و در هر قسمت اسامی ائمه و اشعار و ابیاتی در مدح علی ( ...

پیشنهاد
٠

کلاه پاپاخی هم گفته می شود. کلاهی از پوست گوسفند باپشم های بلند که پشم هایش تا روی چشم آمده و قیافه را مهیب می نمود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه پاخ پاخی هم گفته می شود. کلاهی از پوست گوسفند باپشم های بلند که پشم هایش تا روی چشم آمده و قیافه را مهیب می نمود.

پیشنهاد
٠

حرف، حرف می آورد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فردی که بر روی کفن آیات قرآن می نوشت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دزدی که اسکناس درشت را برای خرد کردن به کسی عرضه نموده، پس از گرفتن اظهار انصراف می کند و در دادن و گرفتن پول خود، مقداری از آن را می رباید ( کف می ر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو صندوق بدون در رو پوشیده که بر دو طرف قاطر یا شتر بسته می شد و در هر صندوق یک نفر قرار می گرفت. این وسیله برای حمل مسافر خصوصاً بانوان و اطفال استف ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرچمی پاچین مانند که بر چوبی کشیده شده، بر سرش قبه ای از برنج یا نقره یا چیزی شبیه پنجه نصب می کردند. چوبی که بر سرش پنجه یا گوی نصب کرده و آن را با ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گیاهی با برگ های باریک و معطر با گل های کوچک ارغوانی که برای خوشبو ساختن ماست و دوغ و رفع رطوبت آن به کار می رود. عطر کاکوتی نزدیک به آویشن است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاغذی مخصوص سیگار پیچی از جنس مخصوص مانند پوست آهو که حتی در هزاران بار باز کردن و لول کردن عیب نمی کرد و سال ها مورد استفاده قرار می گرفت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوعی بازی که کودکان انجام می دادند به این صورت که با چوب کلفت و کوتاهی به طول هفتاد تا هشتاد سانتی متر به نام دولک به چوب کوتاهی به طول تقریبی پانزده ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی از محلات قدیمی تهران، در امتداد بازار مسگرها. در این محل خانه ی معروفی قرار دارد که به احتمال زیاد متعلق به خاله ی ناصرالدین شاه بوده است.

پیشنهاد
٠

یکی از محله ی های قدیمی تهران که اکنون در بازار قرار دارد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گوژپشت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اسلحه سازی دولتی، مهمات سازی قشون. محل آن غرب خیابان باب همایون تا شرق خیابان خیام بود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مکان ماه در برج عقرب. طبق قاعدهی نجوم، هر دو روز و چند ساعت ماه در یکی از بروج دوازده گانه منزل می کند که یکی از آن منازل عقرب یعنی برج عقرب می باشد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خمپاره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

سوار کردن کودک بر روی شانه به صورتی که یک پایش از جلو و پای دیگرش از پشت حامل آویزان باشد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رشوه، باج سبیل

پیشنهاد
١

یکی از وسایل سحر و جادو، برای زنانی که آبستن نمی شدند یا فاصله ی زیاد میان آبستنی آنها می افتاد استفاده می شد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگی مسی با لبه ی کوتاه و دهان گشاد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سربازانی که به تقلید از نظامیان روس لباس می پوشیدند و به سبک روسی تعلیمات نظامی دیده بودند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

قدک پارچه ی دست باف از جنس پنبه که همانند متقال بود با بافتی ریزتر و رنگ آبی تیره که به کار قبا و لباس مردان می آمد. ضمنا یکی از اصطلاحات کفاشان قدیم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

قدح یا ظرف بزرگ که بعضی تا پنجاه لیتر گنجایش داشت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

وزن کردن به وسیله ی قپان. نوعی شکنجه هم محسوب می شده که محکوم را به وسیله ی آن از سقف آویزان می کردند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بلندی جلوی زین اسب است. به آن قبه و کوهه هم میگویند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

جسم کوچک و محدب به شکل نیم کره یا دکمه که به جایی چسبیده باشد. بیشتر منظور درجات بالای نظامی است. همچنین. گنبد و قربوس زین اسب هم معنی میده.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقل منقل تلفظ درستش قبل منقل هست. متاسفانه اغلب غلط تلفظ میکنند. قبل با قاف و با . ضمه دار. بمعنی وسایل منقل. ظرفی از چرم مانند کیسه برای اسباب چا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قبل با قاف و با . ضمه دار. بمعنی وسایل منقل. ظرفی از چرم مانند کیسه برای اسباب چای و دود و دم، امثال قلیان و وافور. در گویش عامیانه بجای خرت و پرت ...

پیشنهاد
١

نوعی بازی که در آن چشم یک نفر را می بندند و یکی یا هر چند نفر دیگر که داخل بازی باشند در گوشه و کنار، قایم می شوند و آنگاه چشم وی را باز کرده و او با ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی بازی که در آن چشم یک نفر را می بندند و یکی یا هر چند نفر دیگر که داخل بازی باشند در گوشه و کنار، قایم می شوند و آنگاه چشم وی را باز کرده و او با ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قایم باشک. نوعی بازی که در آن چشم یک نفر را می بندند و یکی یا هر چند نفر دیگر که داخل بازی باشند در گوشه و کنار، قایم می شوند و آنگاه چشم وی را باز ک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاضی یا روحانی قشون و لشکر

پیشنهاد
١

هماوردی، سنگ واکندن، کلنجار رفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

قاز واحد پول به ارزش یک هشتادم قران، یک چهارم شاهی و هر شاهی معادل یک بیستم ریال بود. صد من یک قاز یعنی کم ارزش. همینطور اصطلاح چندرقاز.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاز واحد پول قدیم ما بوده. چهار قاز معادل یک شاهی است. واحد پول به ارزش یک هشتادم قران، یک چهارم شاهی و هر شاهی معادل یک بیستم ریال بود. اصطلاح چن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی تخته بند. کلمه ای ترکی به معنی وسیله ای چوبی که دست ها و سر را با آن می بستند و سپس فرد را شلاق می زدند، شکنجه می کردند یا سر می بریدند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقلب کردن در فروش متاع، جا زن کردن و داخل زدن.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لنگ دار حمام عمومی.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فندق را روی شعله ی چراغ روغنی سوزانده، برای سیاه کردن ابرو به کار می بردند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پارچه ی انگلیسی کت و شلواری پشمی به رنگ سیاه که معمولاً از آن کت تکی می دوختند و با شلوار سفید می پوشیدند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصطلاحی بود که به جوانان از فرنگ برگشته یا وطنی که صورت فرنگی مآبی به خود می گرفتند اطلاق می شد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رگ زن و دلاک حمام در گذشته.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمربند پهن سوراخ دار چرمین یا برزنتی که خشاب های فشنگ در آن جا می گیرد و آن را به کمر بسته، سرنیزه و وسایلی از این قبیل را از قلاب های آن می آویزند. ...