پیشنهاد‌های علیرضاایرانیان (٦٦١)

بازدید
٧١٧
تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٦

تگری زدن با تگری شدن فرق می کنه تگری زدن یعنی بالا آوردن از تهوع.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تگری شدن در مورد آب بکار میره یعنی خیلی سرد و خنک شدن آب.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

حرفی که سنگین و ثقیل باشد و حرفی که فهمش سخت باشد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی از غذاهای محلی استان هرمزگان و نان محلی بلوچستان است که طعم جذاب و متفاوتی دارد. توموشی را می توان یک نان اصیل ای ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی از غذاهای محلی استان هرمزگان و نان محلی بلوچستان است که طعم جذاب و متفاوتی دارد. توموشی را می توان یک نان اصیل ای ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی از غذاهای محلی استان هرمزگان و نان محلی بلوچستان است که طعم جذاب و متفاوتی دارد. توموشی را می توان یک نان اصیل ای ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آزاد کننده ها و تفکیک کننده ها. همان مفکاة است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

جدا کننده ها و تفکیک کننده ها. با کاف مشدد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

جدا کننده و تفکیک کننده. به بعضی ابزار آلات مفکاک میگن چون جدا کننده هستند.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

آزاد شده و رها شده ( به شتر از شیر گرفته شده هم گفته میشه چون از شیر خوارگی آزاد شده )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

باز شده و رها شده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کاژه یعنی جان پناه و پایگاه ایمن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

خلموک یعنی چیزی که به چشم نمیاد بخاطر فراوانیش و سهل الوصول بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

کلمه "تافتون" در زبان فارسی به معنای نان . نوعی نان گرد و مسطح و نازک است که معمولاً در تنور پخته می شود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نوعی نان که در تنور بر روی سنگ ریزه پخته می شود.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سگریک که سجریک هم گفته میشه دهی از دهستان چالدران سیه چشمه شهرستان ماکو است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سگرو یعنی مردم آزار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سگرمه یعنی اخم و چین و چروک به صورت انداختن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سگر یعنی جوجه تیغی و خارپشت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

به معنی چشم زاغ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

زقاق یعنی کوچه ی تنگ و باریک. این کلمه عربی هستش.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پیاپی و مکرر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آن که زیاد نق می زند و بهانه می گیرد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پول تقلبی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

کنگره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

گلیمی است کوچک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گلیم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

زیل یعنی پاره پاره کردن . جدا گردانیدن . دور کردن از جایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اشاره به تنگی جا. در اتوبوس زورتپان شدیم. یعنی افراد زیادی در اتوبوس جا داده شدند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٦

در گویش عامیانه چیزی را به زور در جایی فروبردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چیزی را به زور در جایی فروبردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پارچه ای که تارهای زر در آن به کار برده باشند؛ پارچۀ زردوزی شده؛ زربفت؛ زری.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مارموز یعنی میمون و بوزینه که در گویش عامیانه بجای توهین گفته میشه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٦

کلمه "شومبول" به معنای �خاصیت شوم و بدی� یا �چیز یا موجودی که بدی و شوم بودن را به یاد می آورد� است. ولی در گویش عامیانه به آلت پسر بچه هم گفته میشه.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تور ابریشمی که زنان گیسوان خود را در آن میگذارند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آشفته و بلبشو

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بی نظم و بی قانون

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شیری در موتورهای توربین گازی که خروج هوا را ممکن می سازد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

( در قدیم ) شیر افکن ، شکار کننده و افکنده شیر و ( به مجاز ) بسیار شجاع و قدرتمند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پدید آورنده ی گل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گیاهست از گل راعیان از علفی کوتاه تا درختچه ای بلند با گل های غالباً زرد که حدود ۴۰۰ گونه دارد و تقریباً در همۀ نواحی به جز نواحی قطبی و گرمسیری یافت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

شنا و شناگری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شینا و شیناب هر دو به معنی شنا و آبورزیست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی یا کسی یا وضعیتی که در عین سادگی بیش از حد مسخره هم باشه .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شغا و شگا یعنی ترکش و تیر دان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شگا و شغا یعنی ترکش و تیر دان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خجستگی و خوش شانسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

اهریمن و چیزی که پیاپی ظاهر و مخفی میشود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خنا یعنی آفات

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمع خنزیر به معنی خوکها و گرازها