پیشنهاد‌های علیرضاایرانیان (٦٧٨)

بازدید
١,٣٦٧
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٧

( کازه، کاشه کاژه ) : نام دخترانه - واژه کُردی و فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) واژه انگلیسی Cache برگرفته شده از فارسی است! همچنین واژه کاز ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٧

در اصل یک گل دو گل هست که در گویش عامیانه یه قل دو قل گفته میشه. . این بازی با دو نفر و بیشتر اجرا میشه و با پنج ریگ در نانوایی های سنگک سرگرمی پسر ب ...

پیشنهاد
٦

در اصل یک گل دو گل هست که در گویش عامیانه یه قل دو قل گفته میشه. . این بازی با دو نفر و بیشتر اجرا میشه و با پنج ریگ در نانوایی های سنگک سرگرمی پسر ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥

وازد کردن یعنی پس زدن چیزی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٦

وا زدن یعنی پس زدن از وازد و وازدن و وازدگی میاد . وازده یعنی دلزده، دلسرد، مایوس، واخورده، مردود، مطرود، منفور

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥

وازد شدن به همان معنی وازده شدن هست یعنی دلزده، دلسرد، مایوس، واخورده، مردود، مطرود، منفور

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٩

سیم آخر یعنی وقتی میرفتند قمار سکه زرشان را که میباختند جیبشان را میگشتند و آخرین سکه سیم ( نقره ) را هم به قمار میزدند ! میزدند به سیم آخر !

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

ولیج و ولیجه هر دو به معنی شخص مورد اعتماد و تکیه گاه و مرجع قابل اطمینان هست

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٦

وای بر تو ای بیچاره معادل فارسی رویت سیاه باد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٨

آبق یعنی گریزپا، فراری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

ترف در فارسی قاراقورت و در عربی ثروتمند و رفاه معنی میده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

جستجو کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لوکسورا یعنی باشکوه و پربرکت. اسم شهر تبس قدیم در سرزمین مصر هستش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

بش انداختن - بای مکور/ نوعی از قرعه کشیدن است که اطفال در بازی به کار می بندند به این ترتیب که یکباره با هم هرکدام چندین انگشت خود را از پشت سر جلو م ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

همان آپاردی. هستش که آپارتی و هاپارتی هم گفته میشه به معنی زبان دراز و سلیطه و بی حیا میباشد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

همان آپاردی که آپارتی و هاپارتی هم گفته میشه به معنی زبان دراز و سلیطه و بی حیا میباشد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آپاردی که آپارتی و هاپارتی هم گفته میشهبه معنی زبان دراز و سلیطه و بی حیا میباشد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٧

تگری زدن با تگری شدن فرق می کنه تگری زدن یعنی بالا آوردن از تهوع.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

تگری شدن در مورد آب بکار میره یعنی خیلی سرد و خنک شدن آب.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

حرفی که سنگین و ثقیل باشد و حرفی که فهمش سخت باشد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی از غذاهای محلی استان هرمزگان و نان محلی بلوچستان است که طعم جذاب و متفاوتی دارد. توموشی را می توان یک نان اصیل ای ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی از غذاهای محلی استان هرمزگان و نان محلی بلوچستان است که طعم جذاب و متفاوتی دارد. توموشی را می توان یک نان اصیل ای ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی از غذاهای محلی استان هرمزگان و نان محلی بلوچستان است که طعم جذاب و متفاوتی دارد. توموشی را می توان یک نان اصیل ای ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آزاد کننده ها و تفکیک کننده ها. همان مفکاة است.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

جدا کننده ها و تفکیک کننده ها. با کاف مشدد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

جدا کننده و تفکیک کننده. به بعضی ابزار آلات مفکاک میگن چون جدا کننده هستند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

آزاد شده و رها شده ( به شتر از شیر گرفته شده هم گفته میشه چون از شیر خوارگی آزاد شده )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

باز شده و رها شده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

کاژه یعنی جان پناه و پایگاه ایمن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

خلموک یعنی چیزی که به چشم نمیاد بخاطر فراوانیش و سهل الوصول بودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

کلمه "تافتون" در زبان فارسی به معنای نان . نوعی نان گرد و مسطح و نازک است که معمولاً در تنور پخته می شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نوعی نان که در تنور بر روی سنگ ریزه پخته می شود.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سگریک که سجریک هم گفته میشه دهی از دهستان چالدران سیه چشمه شهرستان ماکو است.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سگرو یعنی مردم آزار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سگرمه یعنی اخم و چین و چروک به صورت انداختن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سگر یعنی جوجه تیغی و خارپشت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

به معنی چشم زاغ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

زقاق یعنی کوچه ی تنگ و باریک. این کلمه عربی هستش.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پیاپی و مکرر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آن که زیاد نق می زند و بهانه می گیرد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پول تقلبی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کنگره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

گلیمی است کوچک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گلیم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

زیل یعنی پاره پاره کردن . جدا گردانیدن . دور کردن از جایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اشاره به تنگی جا. در اتوبوس زورتپان شدیم. یعنی افراد زیادی در اتوبوس جا داده شدند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

در گویش عامیانه چیزی را به زور در جایی فروبردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چیزی را به زور در جایی فروبردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پارچه ای که تارهای زر در آن به کار برده باشند؛ پارچۀ زردوزی شده؛ زربفت؛ زری.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مارموز یعنی میمون و بوزینه که در گویش عامیانه بجای توهین گفته میشه