پیشنهاد‌های علیرضاایرانیان (٦٨٥)

بازدید
١,٧٤٣
پیشنهاد
٤

ترازوی شاهینی ترازویی از تسمه ی ضخیمی از آهن با مدبری در وسط جهت آویختن و دو قلاب از دو طرف که بر آنها کفه می آویختند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سازنده ی زیره ی گیوه. تخت کش کهنه های نم زده را به پهنای یک انگشت تا می زد و می کوبید و پهلوی هم می نشانید و با درفش بلند داغ رشته ای از چرم خام از ک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یک سر پارچه ی عمامه که از آن جدا نموده و از روی شانه بر روی سینه اندازند. عملی که امامان جماعت هنگام نماز انجام می دهند و کاری که بر آن قائل به ثواب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تجیر. پرده ای از پارچه که دهانه دهانه با چوب هایی بلندتر از اندام آدمی میان دو دسته از جماعت استوار می گردید. امروزه در بعضی مساجد از تجیر برای جدا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

ظرفی از گل ( gel ) مانند پیاله ی پایه دار یا دسته ای مانند دسته ی فنجان و لبه ای به شکل لبه ی قهوه جوش که در پیاله ی آن فتیله می انداختند و روغن کرچک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چرک، دمل، آبسه.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بیماری لک و پیس، برص ( baras ) . به بدبختی هم می گفتند، مانند اینکه فلانی به پیسی افتاده است. فلاکت.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پیزر با ز. ضمه دار. حصیری از جنس پوشال که به دور شیشه های نسبتاً بزرگ می کشیدند تا از شکستن آن جلوگیری شود.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پوششی از چلوار یا ململ یا حریر برای نوزاد، بدون دوختن و سوزن بر آن زدن که وسط آن را چاک زده و به گردن طفل می انداختند. چیزی شبیه کفن به این معنی که آ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

عرق فروشی، مشروب فروشی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پوست گوسفند، بره یا بز که قلندران به پشت کشیده، بستر و بالین می ساختند. پوستی که علامت درویشی و قلندری می باشد، مرشد ها و قطب ها به نشانه ی قناعت زیر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

گرفتن آب در دهان و افشاندن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پسک با پ. س. مفتوح. پوششی جلیقه مانند از نمد . پستک هم گفته می شد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

قهوه چی و آبدارچی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مرثیه خوانی که به صورت اعجازخوانی و روضه خوانی در حالت تجسم صحنه های مورد ذکر با نشان دادن صورت وقایع آن که در پرده آمده بود اجرا می شد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پرده ای مشبک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دعوتی که برای اولین بار از عروس و داماد، پس از عروسی به عمل می آورند.

پیشنهاد
٢

تصفیه حساب. صاف کردن حساب

پیشنهاد
٢

کفشی بی بند و تسمه با پاشنه ی کلفت چوبی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کفشی بی بند و تسمه با پاشنه ی کلفت چوبی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرکز، محل، جای کار، محل فروش متاع یا هر چیز که قابل ابتیاع باشد.

پیشنهاد
١

دو دروغگوی خودستا و گنده گو صحبت می کردند. یکیشان می گفت: " پدر من مسگر بود که سالی یک دیگ درست می کرد که از بزرگی چهارصد مسگر در آن کار می کردند. " ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلگرافخانه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بوی زخم با . زا. ضمه دار بوی ناخوش آیند. گوشت و مرغی که بدون پیاز و ادویه پخته شوند دارای بویی نامطبوع هستند که آن را زخم می گویند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تشویش و امید، خوف و رجاء، حدیث نفس و سئوال و استفهام

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

مراسمی که یک یا دو روز قبل از عروسی در منزل عروس و با حضور خانم هایی از نزدیکان داماد انجام می شد و ابتدا تمام حاضرین و در آخر عروس بند می انداخت. ( ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بند و زیر ابرو

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

شبی که بزرگترهای خانواده عروس و داماد در خانه ی عروس حاضر شده و در خصوص میزان مهریه و شیربها و خرج و جواهر و مقدمات مراسم عروسی توافق می کنند. پذیرای ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیشه ی کوتاه شکم دار با رنگ طبیعی آبی همراه با لبه ی کلفت و برگشته که پس از پر کردن، کهنه ای بر در آن گذاشته و با نخ می بستند.

پیشنهاد
١

یعنی تغییر در زندگی ات حاصل نمی شود، طالع ات این طور معلوم شده است.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

برقو با با ضمه دار. میخ سردرشت و پایه کوتاه که به ته کفش سربازی می کوبیدند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

برچسب. نوار یا کاغذ دراز و باریکی که به دور یک کالا می بندند و نشان دهنده ی این است که کالا قبل از ارائه مورد بررسی نهایی قرار گرفته است.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

انبار اسلحه و همچنین انبار مهمات قشون واقع در خیابان سپه ( امام خمینی فعلی )

پیشنهاد
١

مهدی موش یکی از مستخدمین ناصرالدین شاه بوده که در حوالی میدان شاهپور ( وحدت اسلامی ) بازارچه ای بنا کرده بود. این محل در دوره ی پهلوی به خیابان مهدیخ ...

پیشنهاد
١

از بازارچه های مسقف دوران ناصرالدین شاه که متعلق به زعفران باجی یکی از کنیزان و مطربان دربار شاه بود.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بازاری چند روزه که بازرگانان و مردم عادی در آن جمع می شوند و به خرید و فروش می پردازند. کنایه ازجای خیلی شلوغ و بی نظم و ترتیب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بادام را روی شعله ی چراغ روغنی سوزانده، برای سیاه کردن ابرو به کار می بردند. نوعی شیرینی هم هست.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

باد سهمگین زهردار، باد مریض

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

شلوار چسبان پاچه تنگ که به تأسی از غرب در اوایل قرن حاضر در ایران مد شد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

گردن کلفت دریده ای که از کسبه ی محل و هر محل دیگر عایدات مانند قمارخانه یا فاحشه خانه، باج گردن کلفتی می گرفت. بیشتر باج گیر ها سبیل های کلفت وحشتناک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بوقلمون صفت بودن، باد به خود و گلو انداختن و سنگین نگریستن، هارت و پورت، دبدبه و کبکبه ی بی پایه داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

امپریال به معنی سکه ای طلا بزرگتر از اشرفی است.

پیشنهاد
١

تفاوت خر با الاغ این بود که: خر را بار می کردند و الاغ را سوار می شدند و از نظر شناخت: مقاوم و درشت اندام هایشان، خر و پر جست و خیز و ظریف و خوش سر و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفاوت خر با الاغ این بود که: خر را بار می کردند و الاغ را سوار می شدند و از نظر شناخت: مقاوم و درشت اندام هایشان، خر و پر جست و خیز و ظریف و خوش سر و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

ابزاری چوبی برای شکنجه که لای پنجه گذاشته و فشار می دادند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

جای پائی که از چوب بر روی بیل کار می گذارند. موقع کار با بیل . پا را روی اسپره میگذارند. گاهی در گویش های مختلف اسپره رو اسپرک هم میگویند

پیشنهاد
١

نوعی بازی که دو نفر مقابل هم بنشینند و دست های یکدیگر را گرفته و هر یک دیگری را به طرف خود بکشد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

همون ارخالق هست، نیمتنه ای یقه هفت با یراق دوزی و ملیله دوزی که از ترمه و شال دوخته می شد. امروزه نوع ساده تر اون رو بعضی چوپانها استفاده میکنند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

آفتابه ای شبیه آفتابه های معمولی اما کوچکتر که زمستان ها هم آن را جهت آب گرم کنار پایه ی کرسی قرار می دادند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

غروب . مغرب