پیشنهاد‌های علیرضاایرانیان (٦٤٩)

بازدید
٥٠٠
تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

بادام را روی شعله ی چراغ روغنی سوزانده، برای سیاه کردن ابرو به کار می بردند. نوعی شیرینی هم هست.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باد سهمگین زهردار، باد مریض

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شلوار چسبان پاچه تنگ که به تأسی از غرب در اوایل قرن حاضر در ایران مد شد.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گردن کلفت دریده ای که از کسبه ی محل و هر محل دیگر عایدات مانند قمارخانه یا فاحشه خانه، باج گردن کلفتی می گرفت. بیشتر باج گیر ها سبیل های کلفت وحشتناک ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

بوقلمون صفت بودن، باد به خود و گلو انداختن و سنگین نگریستن، هارت و پورت، دبدبه و کبکبه ی بی پایه داشتن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

امپریال به معنی سکه ای طلا بزرگتر از اشرفی است.

پیشنهاد
٠

تفاوت خر با الاغ این بود که: خر را بار می کردند و الاغ را سوار می شدند و از نظر شناخت: مقاوم و درشت اندام هایشان، خر و پر جست و خیز و ظریف و خوش سر و ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت خر با الاغ این بود که: خر را بار می کردند و الاغ را سوار می شدند و از نظر شناخت: مقاوم و درشت اندام هایشان، خر و پر جست و خیز و ظریف و خوش سر و ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ابزاری چوبی برای شکنجه که لای پنجه گذاشته و فشار می دادند.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

جای پائی که از چوب بر روی بیل کار می گذارند. موقع کار با بیل . پا را روی اسپره میگذارند. گاهی در گویش های مختلف اسپره رو اسپرک هم میگویند

پیشنهاد
١

نوعی بازی که دو نفر مقابل هم بنشینند و دست های یکدیگر را گرفته و هر یک دیگری را به طرف خود بکشد.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

همون ارخالق هست، نیمتنه ای یقه هفت با یراق دوزی و ملیله دوزی که از ترمه و شال دوخته می شد. امروزه نوع ساده تر اون رو بعضی چوپانها استفاده میکنند.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

آفتابه ای شبیه آفتابه های معمولی اما کوچکتر که زمستان ها هم آن را جهت آب گرم کنار پایه ی کرسی قرار می دادند.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

غروب . مغرب

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

گیوه ای با زیره ی چرم که چرم آن را با نخ تابیده ی کلفت آج داده، به طوریکه تختی بر روی تخت به وجود می آوردند و پاشنه ی آن را نعل می کوبیدند. آجیده گیو ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

آجان مخفف آجودان یا پلیس

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

گل گیوه خاک سفید سفتی بود که با خیساندن شبیه کشک می شد و با آن گیوه را پس از شستن سفید می کردند.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

آشی که از مقداری خرده برنج پاک نکرده، همراه صدها آشغال و خاک و فضله ی موش و اندکی سبزی شسته نشده و کشک درست می کردند و به آن آش کشک! می گفتند. علت نا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نام شمشیر برنزی خمیده موسوم به خُپِش که در عصر فراعنه در مصر رواج زیادی یافت، احتمالا ابداع هیکسوس ها بوده است

پیشنهاد
٦

درود فرستادن بر پیامبر و اهل بیت گفتن اللهم صل علی محمد و آل محمد . هم به معنی پیروی کردن و هم به معنی توجه کردن. اطاعت کردن. پیوند خوردن و پیوستگی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

صلو به معنای پیروی است ، و صالی جحیم به معنای دنباله رو جهنم است. همینطور پیوستن. توجه کردن. ملحق شدن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

( کازه، کاشه کاژه ) : نام دخترانه - واژه کُردی و فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) واژه انگلیسی Cache برگرفته شده از فارسی است! همچنین واژه کاز ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

در اصل یک گل دو گل هست که در گویش عامیانه یه قل دو قل گفته میشه. . این بازی با دو نفر و بیشتر اجرا میشه و با پنج ریگ در نانوایی های سنگک سرگرمی پسر ب ...

پیشنهاد
٦

در اصل یک گل دو گل هست که در گویش عامیانه یه قل دو قل گفته میشه. . این بازی با دو نفر و بیشتر اجرا میشه و با پنج ریگ در نانوایی های سنگک سرگرمی پسر ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

وازد کردن یعنی پس زدن چیزی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

وا زدن یعنی پس زدن از وازد و وازدن و وازدگی میاد . وازده یعنی دلزده، دلسرد، مایوس، واخورده، مردود، مطرود، منفور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

وازد شدن به همان معنی وازده شدن هست یعنی دلزده، دلسرد، مایوس، واخورده، مردود، مطرود، منفور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٩

سیم آخر یعنی وقتی میرفتند قمار سکه زرشان را که میباختند جیبشان را میگشتند و آخرین سکه سیم ( نقره ) را هم به قمار میزدند ! میزدند به سیم آخر !

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

ولیج و ولیجه هر دو به معنی شخص مورد اعتماد و تکیه گاه و مرجع قابل اطمینان هست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

وای بر تو ای بیچاره معادل فارسی رویت سیاه باد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

آبق یعنی گریزپا، فراری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

ترف در فارسی قاراقورت و در عربی ثروتمند و رفاه معنی میده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

جستجو کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لوکسورا یعنی باشکوه و پربرکت. اسم شهر تبس قدیم در سرزمین مصر هستش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

بش انداختن - بای مکور/ نوعی از قرعه کشیدن است که اطفال در بازی به کار می بندند به این ترتیب که یکباره با هم هرکدام چندین انگشت خود را از پشت سر جلو م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

همان آپاردی. هستش که آپارتی و هاپارتی هم گفته میشه به معنی زبان دراز و سلیطه و بی حیا میباشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

همان آپاردی که آپارتی و هاپارتی هم گفته میشه به معنی زبان دراز و سلیطه و بی حیا میباشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آپاردی که آپارتی و هاپارتی هم گفته میشهبه معنی زبان دراز و سلیطه و بی حیا میباشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

تگری زدن با تگری شدن فرق می کنه تگری زدن یعنی بالا آوردن از تهوع.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تگری شدن در مورد آب بکار میره یعنی خیلی سرد و خنک شدن آب.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

حرفی که سنگین و ثقیل باشد و حرفی که فهمش سخت باشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی از غذاهای محلی استان هرمزگان و نان محلی بلوچستان است که طعم جذاب و متفاوتی دارد. توموشی را می توان یک نان اصیل ای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی از غذاهای محلی استان هرمزگان و نان محلی بلوچستان است که طعم جذاب و متفاوتی دارد. توموشی را می توان یک نان اصیل ای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی از غذاهای محلی استان هرمزگان و نان محلی بلوچستان است که طعم جذاب و متفاوتی دارد. توموشی را می توان یک نان اصیل ای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آزاد کننده ها و تفکیک کننده ها. همان مفکاة است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

جدا کننده ها و تفکیک کننده ها. با کاف مشدد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

جدا کننده و تفکیک کننده. به بعضی ابزار آلات مفکاک میگن چون جدا کننده هستند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آزاد شده و رها شده ( به شتر از شیر گرفته شده هم گفته میشه چون از شیر خوارگی آزاد شده )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

باز شده و رها شده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کاژه یعنی جان پناه و پایگاه ایمن