پیشنهادهای علیرضاایرانیان (٦٧٨)
کلمه "شومبول" به معنای �خاصیت شوم و بدی� یا �چیز یا موجودی که بدی و شوم بودن را به یاد می آورد� است. ولی در گویش عامیانه به آلت پسر بچه هم گفته میشه.
تور ابریشمی که زنان گیسوان خود را در آن میگذارند
آشفته و بلبشو
بی نظم و بی قانون
شیری در موتورهای توربین گازی که خروج هوا را ممکن می سازد
( در قدیم ) شیر افکن ، شکار کننده و افکنده شیر و ( به مجاز ) بسیار شجاع و قدرتمند
پدید آورنده ی گل
گیاهست از گل راعیان از علفی کوتاه تا درختچه ای بلند با گل های غالباً زرد که حدود ۴۰۰ گونه دارد و تقریباً در همۀ نواحی به جز نواحی قطبی و گرمسیری یافت ...
شنا و شناگری
شینا و شیناب هر دو به معنی شنا و آبورزیست
چیزی یا کسی یا وضعیتی که در عین سادگی بیش از حد مسخره هم باشه .
شغا و شگا یعنی ترکش و تیر دان
شگا و شغا یعنی ترکش و تیر دان
خجستگی و خوش شانسی
اهریمن و چیزی که پیاپی ظاهر و مخفی میشود
خنا یعنی آفات
جمع خنزیر به معنی خوکها و گرازها
سمساری که اجناس بنجل بفروشد
اجناس بی ارزش و بنجل
خوک و گراز که خوک وحشی است
خنزر یعنی بنجل و بی ارزش. خنزر پنزر هم گفته میشه
خنز یعنی بوی گوشت فاسد
کلمه سپاس در زبان فارسی به معنای قدردانی و شکرگزاری است و معمولاً به عنوان یک اسم به کار می رود. این واژه همیشه به همین شکل نوشته می شود و نیازی به ت ...
سرخ رنگ و قرمز رنگ
شادی کردن
شاد و خوشحال کردن
شادمانان و سرمستان
شاد و مسرور
شنگ به معنی شوخ و شیرین رفتار
شنگ به معنی شوخ و شیرین رفتار
پاسبان و نگهبان
پیمانی و وابسته به عهد
پیمانها جمع شرط
شهد و عسل
بدجنس و نابکار
سخن بیهوده و یاوه
شاهرگ و شاهراه از ریشه شری به معنی راه و جاده
شری به معنی فروختن در مقابل بیع به معنی خریدن ضمنا شری به معنی راه و جاده نیز هست.
پیمان و عهد بستن
پیش بها و پیش پرداخت
بیع به معنی خرید. در مقابل شری به معنی فروش ضمنا بیع به معنی گرفتن نیز هست. ریشه ی بیعت و بیعانه هستش.
گند زدن
اشتباه و خطا کردن. گاف دادن
خطا و اشتباه
اعصاب خورد
خانه ملت و مجلس شورا . معادل اتاق فکر
چاره اندیشی
چاره اندیش
مصلحت اندیش