پیشنهاد‌های علی حقی بستان آباد (٤٦٩)

بازدید
١٣٧
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در دانش زبان شناسی ( بویژه در دستور زبان ) به معنی مضاف الیه توان معنی کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبانشناسی بویژه در شاخه فیلولوژی regens می توان به معنی مضاف در حالت ملکی ( دارندگی ) ترگمان کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتفاقا درست ترین نمود شعر را جهانگیری اورده است. ز دانا شنیدم که پیمان شکن زن جاف جاف است آسال کن آسال د ر زبان های ایرانی باستان به معنی پی ریزی و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نان در ایرانی باستان به نمود نیندا بوده و معنی درست آن افریده ننه و مادر هست به معنی "مادر آفریده" است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تدبیر= دبیر مندی= دبیرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

استبداد به معین بیدادگری رایج است ایا واژه ایرانی هست یا نه عربی هست اگر هم واژه عربی باشد خود به خود معنی درستی از استبداد را می بینیم . ژرف ساخت وآ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چکرز گونه ای سلاح شبیه شمشیر است کمی کوتاه تر از آن و بلندتر از کارد سلاخی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان های ایرانی آغازین کول بن واژه است به معنی مقعر و کاسه مانند. که زایای واژگانی بسیاری داشته است در زبان ایرانی باستان به معنی ظرف یا محوطه ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان ایرانی آعاین به معنی پوست و چرم بوده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کلاهخود در زبان ایرانی آغازین واژآمیختی از کلاه و کود= به معنی پوست و چرم در ایرانی نخستین نمود یافته است. به معنی کلاهی از پوست و چرم بوده است که در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در گویش ها و زبان های محلی ایرانی به معنی پدر ، له له و پرورش دهندگان کودکان گفته می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محل انبار کردن غله ها و آرد. انبار و یا انبارک و یا اتاقکی و برای نگهداری آرد و دانه های آسیاب شونده همانند جو ، گندم و ارزن و آرد در تاریخ بیهقی آو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

از واژههای ایرانی باستان است به معنی های 1 - زشت، وحشتناک، 2 - سخت، ناسازگار 3 - نامناسب ، خراب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

میهن به معنی کشور نیست معنی و مفهومی که در میهن نهفته است بسیار مثبت می باشد . به نمونه کاربرد آن نگاه کنید . نیروهای میهنی در جبهه های جنگ پیروزی ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

/همیشه/ واژه ای آمیخته ایرانی است ار هم به معنی همه و هر و پسوند /شه/ پسوند تایی به معنی تا به در ایرانی نخستین به معنی ابدی و جاودانگی بوده است .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لکه: در معنی هایی 1 - نقطه، خال 2 - بیماری پوستی که در آن توده ای کوچک به شکل خال در روی پوست باشد 3 - قطره 4 - گردو خاکی که به سطحی نشسته باشد 5 - ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

زوبین= چوبین ( گوبین ) از واژه های ایرانی باستان هست به معنی چوبی که برای پرتاب بکاربرده می شده است. در زبان ایرانی نخستینه چوب در اصل به معنی نیزه س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عو ر ur در اصل به معنی کندن در زبانهای ایرانی بوده است . کندن مو و گیسو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گشن به معنی الت تناسلی مردانه هم بوده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبانه ایراننی باستان درست ترین نمود برا حفاش شوده sude و شبدهshubde بوده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

در ایرانی باستان به معنی ساختگی بوده است از زبان مردم عادی به زبان فارسی راه یافته است در اصل به معنی سوراخ در زبانهایایرانی باستان بوده است شوربختان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

چوپان واژه ای ایرانی باستان است و از دو جز"سی" و "پاد" به معنی نگبان گله ساخته شده است بعد ها این واژه در زبان اوستایی به "پشو" و"شی" به معنی گله و ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زره یا زیرِه از واژگان ایرانی آذری باستان به معنی زیارتگاه است واژه عربی زیارت وام واژه از زیره و زره ایرانی می باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بانو نمود نخستین این واژه unu /او نو/ بوده به معنی دختر دوشیزه بوده در فارسی میانه دگرگونی آوایی و هم معنایی در آن پدید آمده است و به بانو دگرگون شده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

pretonic برابر نهاد پارسی پیشنهادی برای این وآژه انگلیسی : فرا آوا می باشد و به مفهوم و معنی های :پیش سدا، پیش واژ، پیش واک در زبان شناسی به کار برده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

از واژگان باستانی ایران هست و یکی از معنی های اصلی /مَر /mar] مگر , است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

شناسا شده برابر نهاد پیشنهادی برای واژه معّین عربی : شناسا شده و بشناخت و شناختیده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شناختا برابر نهاد درست برای تعیین عربی است و واژه برگزیده یا گزیده نمی تواند دقیق و درست باشد. زیرا گزینش و برگزیده برابر با انتخاب می باشد/ تعیین مف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برابر نهاد پارسی آن میانوند های فرانامواره ای: pronominal infixes؛، میانوند های ضمیر واره ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نقش نحوی ، کارکرد دستوریف کنشمندی، و گشنمندی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اصلان اوغلان جانیم تورکی هنوز اوزنون آدینی توضیح وئره بولمور هاندا قالسین کیشمیشی. جناب اصلان اوغلان وقتی از توضیح نام خود تورک یا ترک یا هر چه دوس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معنی و مفهوم واژ] ی نام به معنی /سرنوشت/ هست. انسان های باستان ایرانی با نامی که به او می نهادند سر نوشت اتی او را تغیین می کردند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پادست ، پایه دم دست، پایه ستون: محلی که پایهای برای ستون و غیره قرار می گیرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبانهای ایرانی باستان به معنی زبانه آهنی در گاو آهن ؛ زبانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کالبد شکافی واژگان یک زبان از دیدگاه فیلولوژیکی ( زبانشناسی تاریخی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشور در زبانهای ایرانی باستان به معنی سرزمین آهنگ های خداوندان است . جایگاه آهنگ ها و تصمیمهای خداوندان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وشینگ یا پرپیناز واژگان ایرانی باستان است . گیاهی است خزنده با ساقه های خوابیدهٔ قرمز رنگ و برگ های دایره ای گوشتی و گل های کوچک زرد رنگ. کاربرد های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طاعون سیاه دینی - اشاره به بیماری تاعون سیاه در قرن چهاردهم و نقش منفی کلیسا و دین داران و رهبران دینی در مرگ انسانها 2 - سرقت ادبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش دادیان و کیانیان افسانه نیستند حقیقت های محض تاریخی ایرانیان هستند که به دلیل گذشت زمان؛ پراکندگی هایی در ردیف پادشاهی و حکمرانی آنها و تلفظ نام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تابش، اوشگ،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

از واژگان ایرانی باستان بوده است و معنی اصلی واژه سودن خورده ( خرد ) و ریز کردن بوده است و زدن بوده این از برخی شعرها یی که به زبان فارسی سروده شده ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکن پوست را ی گویند و شکنج به معنی پوست کنده شده از لاشه و تن و بدن است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

/کناره /گونه ای فرش که به شکل مستطیل باشد و طول آن حداقل دو برابر عرض آن باشد گفته می شود. در زبان آذری فرش کنار ه برای کناره های دیوار بافته می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٨

واژه ای ایرانی باستان که از دو پاره شو= شدن/ / و لا/= را/ به معنی آویخته آویزان نمود یافته است. و ربطی به فعل چالماک رواج پیدا کرده در زبانهای ترکی ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-٤٤

اگر به نوشته هایم دقت فرموده بودید می فهمیدید در دیگر زبانهای ترکی هم نگاه کنید و در خود نوشته هایی که عکس اش را آورده اید متوجه می شوید که وام واژه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به معنی نیاگویه، ضرب المثل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

برابر نهاده ی پارسی برای ضرب المثل 1 - نیا گویه ها، = گفته های نیاکان: ضرب المثلها 2 - فرا گویه ها، نیا پند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

جنابان محمد و حمیدح گرامیان چه اشاره خوبی کردید به این ضرب المثل آذری در زبان مردم آذربایجان که می گوییم : قارداش : قاردان سه رین اورگی داشدان باش به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

گرزه: گزذه = عصا ، چماق،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-٢١

به خدمت دوستان و هم زبانان آذربایجانی ام عرض کنم که قارداش از دو پاره کارین= شکم و تاش = هم نمود یافته است و واژه قیز در زبان ترکی وام واژه است از زب ...