پیشنهادهای علی حقی بستان آباد (٤٩٢)
در زبان شناسی "پیش هِشت"، پیش هشته"
پیدایش"، : پدیداری: ظهور
epenthetic :در زبانشناسی = "میان هشت"
"دنیای نیستی"
در زبانشناسی به معنی: "ارادی" ، بخواست: ،
"رویارویی دهنده" و برابر فارس دیگر آن "رویارو دهی"
نمود نابجا"، و یا " قیاس نابجا"، " تمثیل نابجا"
"نمونه نابجا"، " تمثیل نابجا"
کوهانه گذرمند" ، و یا " کوهانه رونده"
synpraxic speech "زبان آمیخته"
"هم آنی" و یا"در زمانی " و یا "به یک آنی نگری" " نگرش یا دید همزمانی در زبان به مقولات زبان
"با خه" باغه" سنگ پشت" نمود باستانی ایرانی این واژه "باخه " است واژه های سنگ پشت و لاگه دیگر واژگان برای باخه هستند که در واقع صفات ساختی این جانور ...
بی ارزش ، واحد پولی بوده است ( کمترین واحد پول که از گل درست می شد در یونان قدیم
از واژه استراک= استوراخ به معنی بی ارزش
"سامان گریزی" ، و "رج گریزی"، نظم گریزی
"نیم واکه" در زبانشناسی آواشناسی
همپوش، همسان در زبانشناسی همپوشانی ( نحو ) تطابق
"لک لک" واژه صد در صد ایرانی هست و از زبان ایرانی باستان به عربی و دیگر بانها راه یافته است.
فرستاده شده، فرستادن آنی و با شتاب ، زود فرستادن، یکی از معنی های آن کشتار بدون تاخیر است
"پسامدن" پسآیش" در زبانشناسی
در زبانشناسی : پسواکی ، پس واکی
بن دارمند، اصل مسلم ، "شدستنی"
لانه ای > ساخت لانه ای
"همبسته" همبستار
در زبانشناسی نماد آشفته " ، نماد درهم آمیخته" interfused symbol
پرآکنده ، و آشفته گویی ، گزارش در هم و برهم آنی، دری وری گویی
تیتاب" در ایران باستان چیزی شیرین بوده است که به ابجو ها ریخته میشد تا سکر آورتر کند
ناپایدار ، خنثی شوندگی
ویژگی همبستگی داشتن"، همبستگی گرایی، همبستایی
آفریدن خلق کردن
نافه دار، "شجره" ، "نیادار"، "نافپی"
در زبانشناسی patient به معنی :پذیرا" می باشد
haıgh front: "پیشا تندی" ؛ برخاسته ی پیشین ( در آوا و صدا ) در زبانشناسی
در زبانشناسی به معنی : گستره ی شنوایی"، و "شنودزار و "حوزه شنوایی"،
haplology در زبانشناسی "همادآیی" و " تقلید"، میمون کاری
در زبانشناسی برابر نهاد فارسی half - spread می شود : "نیم گسترده"
در زبانشناسی: برابر نهادhalf - long می شود "نیم کشیده" ، "نیم بلند"
در زبانشناسی: "بخشی"
در زبانشناسی :" اضافه بخشی "، بیشا ی بخشی"
در زبانشناسی " همپایگی" ، همرده گی"
برون داد، برون ریخت
1 - نوسانشناس 2 - لرزه نگار
1 - نگارشگری 2 - خط شناسی ، 3 - خطاطی4 نگارشی5 - نگاشتگری
upstream= معنی های گوناگونی دارد همانند "بالای جریان رودخانه: نمونه ، . in the neighbouring area more upstream on the Lena در صنایع به معنی : "بالا ...
خاییدن ، نگاریدن ، نوشتن، درج کردن، خایش همانندکاری مثل سابیدن است : سابش با مالیدن آنجام می گیرد؛ ولی خاییدن با یک ابزار که به آن با چکش یا با زور ب ...
stress : در زبانشناسی برابر فارسی آن تَنِشَک:/taneshak/ به نظر من می تواند بهترین گزینه باشد.
آن به معنی: دم ، لحظه ، روز ، در ایران باستان به معنی خورشید و روز بوده است
همایش بزرگان همایش دانشمندان ، همایش ، مهستان ، گرد هم آیی، انجمن هر گرد هم آیی که در آن گروهی از بزرگان گرد هم آیند. نمونه: opaning of this film ...
1 - کهکشان انبوه ستارگان ، بزرگ انبوه 2 - a galaxy od همایش ، همایش بزرگان، مهستان ، دیوان مهست
قیافه، شکل هنر . لیاقت