هشتی

/haSti/

مترادف هشتی: دالان، دهلیز، رواق، صحن

معنی انگلیسی:
entrance, entry, entryway, gallery, gateway, octave, porch, vestibule, vestibule (originally having eight sides)

لغت نامه دهخدا

هشتی. [ هََ ] ( اِ ) قسمتی از خانه که پشت دروازه واقع و غالباً هشت گوش است. ( یادداشت به خط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

هشت ضلعی، راهروسقف دارهشت ضلعی یامدورجلوخانه
۱-(صفت ) منسوب به هشت ۲ - (اسم ) محوطهای بشکل کثیرالاضلاع (دراصل هشت ضلعی ) یامدورکه بین کوچهوخیابان ودرورودی بحیاط میساختند ودردوسوی آن سکوها ونیمکتها برای نشستن افراد میگذاشتند.

فرهنگ معین

(هَ ) (اِ. ) راهرو سقف دار هشت ضلعی یا گِرد در قسمت ورودی جلوی ساختمان .

فرهنگ عمید

راهرو سقف دار هشت ضلعی که در جلو در ورودی خانه ساخته می شد.

فرهنگستان زبان و ادب

[حمل ونقل هوایی] ← زاویۀ هشتی

مترادف ها

vestibule (اسم)
راهرو، سرسرا، دهلیز، هشتی، دالان سرپوشیده

porch (اسم)
ایوان، دالان، سرپوشیده، رواق، هشتی

فارسی به عربی

سقیفة

پیشنهاد کاربران

هشتی. [هَ] ( اِ ) قسمتی از خانه که پشت دروازه واقع و غالباً هشت گوش است.
( یادداشت به خط مولف )
لغت نامه ی دهخدا
علی اکبر دهخدا
زیر نظر دکتر محمد معین و دکتر سید جعفر شهیدی
انتشارات دانشگاه تهران
...
[مشاهده متن کامل]

هشتی hašt - i ( صن. ، منسوب به هشت، اِ. ) ( منسوخ ) ( ساختمان ) دالان ورودی خانه که معمولاً به شکل هشت ضلعی بود.
فرهنگ بزرگ سخن
دکتر حسن انوری
انتشارات سخن
مانند: اما پیش از آن که از هشتی بیرون برود، . . .
کلیدر
محمود دولت آبادی

هشتی هیچ ربطی به عدد هشت ندارد و اینجا همه به ایحتمال زیاد با توجه به آواگویی همانند هشت و هشتی به مغز استاد دهخدا و دیگران فرود آمده است هشتی مرتبط با واژه های "یشت"، " یشن و جشن و "یزد می باشد و به در
...
[مشاهده متن کامل]
دوران ایران باستان به معنی جایی در معبد برای یشتن و یزشن کرده بوده استو عبادتگاه کوچک را نیز گفته اند.

هوالعلیم
هشتی : فضائی چند ضلعی که ورودی مشترک چند باب خانه در قدیم بوده است. . . .
هِشتی با کسره حرف ( ه ) در گویش یزدی یعنی گذاشتی
( هِشتم یعنی گذاشتم )

بپرس