پیشنهاد‌های علی حقی بستان آباد (٤٦٩)

بازدید
١٦٨
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-٤٤

اگر به نوشته هایم دقت فرموده بودید می فهمیدید در دیگر زبانهای ترکی هم نگاه کنید و در خود نوشته هایی که عکس اش را آورده اید متوجه می شوید که وام واژه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-٢١

به خدمت دوستان و هم زبانان آذربایجانی ام عرض کنم که قارداش از دو پاره کارین= شکم و تاش = هم نمود یافته است و واژه قیز در زبان ترکی وام واژه است از زب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کور : همان /کوه/ است در شکل ایرانی غربی باستان اش. متضاد آن /هور/ است به معنی دشت در زبانهای ایرانی باستان. هور در زبان عربی وامواژه از زبانهای ایر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

"با خه" باغه" سنگ پشت" نمود باستانی ایرانی این واژه "باخه " است واژه های سنگ پشت و لاگه دیگر واژگان برای باخه هستند که در واقع صفات ساختی این جانور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

از واژگان ایرانی باستان بوده است و معنی اصلی واژه سودن خورده ( خرد ) و ریز کردن بوده است و زدن بوده این از برخی شعرها یی که به زبان فارسی سروده شده ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دژ= دَ ژ: به معنی های جمع شدن و یکی شدن و گردهم شدن دج شکل دگر گونی آوایی یافته آن می باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نوگ تیز ، نی نی مانند سوزنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

گم به معنی بستن و به هم بستن می باشد همان لگام هست پوز بند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

در زبانشناسی نماد آشفته " ، نماد درهم آمیخته" interfused symbol

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

"پسامدن" پسآیش" در زبانشناسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

فرستاده شده، فرستادن آنی و با شتاب ، زود فرستادن، یکی از معنی های آن کشتار بدون تاخیر است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

"سامان گریزی" ، و "رج گریزی"، نظم گریزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

همپوش، همسان در زبانشناسی همپوشانی ( نحو ) تطابق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

"آزمون شنونده "برابر نهاد فارسی آن 1 - "آزمون شنونده" 2 - امتحان شنونده و "شنوآز مون" می باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نقش نحوی ، کارکرد دستوریف کنشمندی، و گشنمندی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برابر نهاد پارسی آن میانوند های فرانامواره ای: pronominal infixes؛، میانوند های ضمیر واره ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طاعون سیاه دینی - اشاره به بیماری تاعون سیاه در قرن چهاردهم و نقش منفی کلیسا و دین داران و رهبران دینی در مرگ انسانها 2 - سرقت ادبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چکرز گونه ای سلاح شبیه شمشیر است کمی کوتاه تر از آن و بلندتر از کارد سلاخی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبانشناسی بویژه در شاخه فیلولوژی regens می توان به معنی مضاف در حالت ملکی ( دارندگی ) ترگمان کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طناب ، ریسمان، ایب، ایپ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایرج؛ تففطی قدیمی برای نام ایرج در شهر قدیمی اوجان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زوزو یا ژوژو: زوز یا ژوژه پرنده و یا جونده ای افسانه ای در ایران باستان بوده است. با توجه به اوستا کتاب مقدس ایرانیان برخی از پژوهشگران غربی همانند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cross - linguistically= / از دید زبانشناسی مرزگذر، / زبانشناسی مرزگذر Cross - linguistic زبانشناسی متفابل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

برابر نهاد فارسی درست برای tenseness : 1 - تنیدگی 2 - تنش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنشای بی مرز " و یا " کنشای بی شمار"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

epenthetic :در زبانشناسی = "میان هشت"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناپایدار ، خنثی شوندگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرآکنده ، و آشفته گویی ، گزارش در هم و برهم آنی، دری وری گویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در دانش زبان شناسی ( بویژه در دستور زبان ) به معنی مضاف الیه توان معنی کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سابش ٍ سابیدن ، سودن و ریز کردن2 - پیام ، نصیحت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پته ، سند ، مدرک، نوشته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بن دارمند، اصل مسلم ، "شدستنی"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشور در زبانهای ایرانی باستان به معنی سرزمین آهنگ های خداوندان است . جایگاه آهنگ ها و تصمیمهای خداوندان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با توجه به دلایل ( اش ) ، دیدگاهی خردمندانه است، به پشت گرمی خرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گور و گوری به معنی انگور هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

هشتی هیچ ربطی به عدد هشت ندارد و اینجا همه به ایحتمال زیاد با توجه به آواگویی همانند هشت و هشتی به مغز استاد دهخدا و دیگران فرود آمده است هشتی مرتبط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان ایرانی آعاین به معنی پوست و چرم بوده است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

"همبسته" همبستار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اود آتش در زبان های ایرانی باستان و خورشید را می گفتند کلمه آفتاب بازمانده این واژه هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

فریک یا فریه به معنی : مرغ ماده که بزرگتر از جوجه باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پرسه ، کسی که زیاد پرسه می زند، بیهورده حرکت کردن و راه رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بی ارزش ، واحد پولی بوده است ( کمترین واحد پول که از گل درست می شد در یونان قدیم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

stress : در زبانشناسی برابر فارسی آن تَنِشَک:/taneshak/ به نظر من می تواند بهترین گزینه باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1 - دهانه لگام، 2 - پیوند دهنده ، نقطه جوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دانستن ، آگاه، خردمند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انگور ، رز، مو،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تابش، اوشگ،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پله بدون تشدید به معنی 1 - �بزرگ� �نیرومند� 2 - بزرگ صاف شده ی هموار در زبان آذری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

امرد، تیروز، آخته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تمر همان خرما است و در آن هم تحول آوایی قلب روی داده است و هم دگر گونی از گونه ی نگارشی