ترجمههای سهیلا سهرابی (٣٩)
آنها چنان بحث شدیدی با هم داشتند که کل همسایه ها هم صدایش را شنیدند.
این محبوب ترین فیلم امسال بود، اما معلوم نیست چرا هیچ جایزه ای نگرفت.
از خود پیشین او تنها پوسته ای باقی مانده بود.
ارتش شکست خورده باید با عجله از میدان نبرد عقب نشینی میکرد.
پلیس آنها را تعقیب کرد، اما دزدان موفق شدند با جواهرات فرار کنند.
او با عصبانیت گفت: خودم میتونم از خودم دفاع کنم!
پول میتواند پوسته ی خیلی چیزها باشد، اما هسته ی آن نه. پول غذا فراهم میکند، اما اشتها نه؛ دارو فراهم میکند، اما سلامتی نه؛ آشنا فراهم میکند، اما دوست ...
بیشتر چیزهایی که در تلوزیون نمایش داده میشود آشغال محض است.
طوری که سیلویا به او خیره مانده بود عصبی اش کرده بود
او هنوز از شوک دیدن دوباره ی آن مرد بیرون نیامده بود
خیابان ها پر از جماعتی سرخوش و خندان بودند.
از این نقطه میتوانید منظره ی کل دره را ببینید
رهبران کارگران تمایل خود را به همکاری ابراز کرده اند.
روی پای ( یا کیک یا شیرینی ) تخم مرغ همزده مالیدن ( تا بعد از پخت، براق و خوشرنگ بشه )
کثیف کاری ها را ما کردیم و او اعتبارش را گرفت
تقصیر او نبود، ولی در هر صورت او را سرزنش کردند.
انسان نمیتواند اقیانوسهای جدید را کشف کند مگر آن که شجاعت آن را داشته باشد که اجازه دهد ساحل از دیدش خارج شود.
شوک ناشی از انفجار از خیلی دورتر هم حس شد
اوه، راستی یک پیام تلفنی برایتان آمده است
مجبور بودم یه تصمیم سریع بگیرم که با پول چیکار کنم
میتونیم بریم، میتونیمم نریم. هر دو گزینه رو داریم.
اولین بار که فحش دادن مادرم را شنیدم برایم شوک بزرگی بود
کلمب آمریکا را کشف کرد، اما در این قاره ی جدید به اکتشاف نپرداخت.
از طرز لباس پوشیدنش معلوم بود خارجی است.
منو سرزنش نکن رفیق - من تو این قضیه کاره ای نبودم!
میوه ای که زود برسه زود هم فاسد میشه / هرچه زود براید دیر نپاید