پیشنهادهای سید وحید طباطباییان (١,٠٢٩)
سر بُریده کسی را بر نیزه نهادن
زن میانمایه افراد میانمایه روسپی، تن فروشی در سده نوزده، در فرانسه، به دسته ای از زنان گفته می شد که جایگاه اخلاقی و اجتماعی تردیدآمیز داشتند. گرو ...
پرجِلوِگی
مِن ومِن کردن به تته پته افتادن لکنت زبان داشتن
روان خستگی
بلندنظری
فردی سازی فردیت سازی
بی زمان غیرزمانمند نازمانمند
یکرنگی اجتماعی همرنگی همریختی یکدستی یکپارچگی
همیشه، همواره، همه اوقات ( انگلیسی میانه، برابر واژه always )
بدون، بی شکل انگلیسی میانه without Outen= out of
بهبود قطره چکانی ( در اقتصاد )
اثر بهبود قطره چکانی
نظریه بهبود قطره چکانی
وصله ناجور ( بخصوص در عشق و ازدواج ) کبوتر با کبوتر باز با باز/ کند هم جنس با هم جنس پرواز
جامعه شناسی رابطه گرا جامعه شناسی رابطه گرایانه
رابطه گرایی پیوندگرایی
رابطه ای پیوندی
روش شناس قومی روش شناس مردم نگارانه
روش شناسی قومی روش شناسی مردم نگارانه
پس گفتاری جمع بندی نتیجه گیری
سرخوشی کیف حظ لذت
طراحی پوشاک و مد بانوان خیاط خانه زنان
ریخت پذیری
در برابر. . . ایستادگی کردن با. . . مخالف بودن با. . . به مخالفت پرداختن
مخالفت کردن به مخالفت پرداختن
زن نر - اندام دار
مد روز
بت واره گرا بت واره باور
شلوغی هراسی
جنبش اشغال ( انگلیسی: Occupy movement ) ، یک جنبش اجتماعی اعتراضی بین المللی علیه نابرابری اجتماعی و نابرابری اقتصادی با هدف کاهش سلسله مراتب روابط ...
پیشه نژادی شغل نژادی جادوگری نژادی شاید دیگر باور عوام بر این نباشد که جادوگران بر جارو سوار می شوند، اما همچنان معتقدند که نژادها دارای قدرت هایی هس ...
کارخانه هوشمند ( کارخانه ای که با دستگاه های خودکار و بدون نیروی انسانی کار می کنند، پس می توانند شب ها و با چراغ های خاموش نیز به کار خود ادامه دهن ...
فاقد مدارک قانونی کافی بدون مدارک هویتی کافی
دستمزد خُرده خُرده ( دستمزدی که در ازای هر قطعه کار انجام شده به کارگر پرداخت می کنند ) کارمزد
یکسره، بی وقفه
یکسره، یک نفس، بی درنگ، بی وقفه
تولیدباوری ( بنابر واژه نامه اصطلاحات علوم انسانی، داریوش آشوری ) مولدگرایی
تولیدباور ( بنابر واژه نامه فرهنگ علوم انسانی، داریوش آشوری ) مولدگرا
در صفحه منابع پژوهش این اصطلاح مخفف . n. p برابر است با: No page No publisher No place یا: Non - determined Page صفحه نامعلوم ناشر نامعلوم مکا ...
هستی گونه ای ( اصطلاحی در فلسفه مارکس گرایانه ) سرشت گونه ای جوهر گونه ای وجود گونه ای
شکافتن ( پارچه، بخیه، دوخت ) بازکردن درز پارچه
چیده برگزیده گلچین دستچین
افزون بر همه معانی که دوستان فرمودند، واژه multiple در جایگاه اسم، و در انگلستان به فروشگاه ها و شرکت های زنجیره ای نیز گفته می شود: The major food m ...
دربار، دیوان دادگاه زمین ورزشی ( تنیس ) عشق بازی کردن، نامزدبازی کردن، اظهار عشق نمودن محبت و پشتیبانی کسی را جلب کردن در مباحث رنسانس اروپا، و در ...
کبوترخانه
جهانی سازی
جهانی سازی محصولات