پیشنهاد‌های مالک میرزائی (٧١٠)

بازدید
١,٥٨٨
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-٣٢

به شخص مفعول می گویند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

محکم باش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

چه خبر مبرا؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

آفتاب از کدوم طرف در اومده؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

هر چی باشه. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سلام به همگی - سلام به اینی که می گم گوش کنید - به من توجه کنید.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مواد زدن ، مواد مصرف کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

راستشو بخواهید. .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مورد نداره. اشکال نداره. I might as well hang with you guys if that's cool. اگه اشکال نداره منم پیش شماها تلپ میشم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

حاشیه رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

راه و چاه چیزی را به کسی یاد دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در مورد شلوار : پاچه bottom of your pants are awful tight. پاچه شلوارت خیلی تنگه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آدم قرتی ، اهل مد روز و . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

عالیه که می بینمت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

یه خورده زیاده رویه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به خاطر تو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

حوصله کسی را داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

با هم خوش گذروندن ، صفا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

فکر کنم it's supposed to be bonkers. فکر کنم عقلش پاره سنگ بر می داره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٣

ایول God damn, son! It's pretty nice, ایول داری پسر . خیلی خوشگل شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

حرف رو صریح و شفاف گفتن ، قایم نکردن حرف ، رک و پوست کنده حرف زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تقاص پس دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اجرای خوبی داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

چشم برداشتن did you lose sight of the defendant? آیا شما لحظه ای از متهم چشم برداشتید؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

همین دور و بر ، همین نزدیکی ، همین نقطه از کشور که ما زندگی می کنیم. It's so good to see you. What brings you to this neck of the woods? خیلی خوبه ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

قبوله ، حله ، خودشه ، اینه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تو مخمصه افتادن ، دندون آدم به سنگ خوردن ، گرفتار شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نخود هر آش شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسل کننده I hate this stupid place! از این مکان کسل کننده متنفرم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

گه دونی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

فیصله دادن ، جمع و جور کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

اینم از. . . . ( موقع رونمایی از چیزی یا معرفی شخصی گفته می شه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

حرفی ندارم ( باهات موافقم )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

خودش گویای همه چیزه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

زد و بند کردن با دادستان و . . .

پیشنهاد
٢

نمک گیر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

موندنی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

کمپوت گه. . . ( خطاب به طرف مقابل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

نوه ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

دیگه نه ، دیگه قرار نیست. . . ، بسه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

دخالت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تو کوچه هر کسی بالاخره یک روز عروسی می شه. ( روز شانس هر کسی میاد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش از اندازه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

حالا خودمونیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

روسفیدم کن. مفتخرم کن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کلا بیخیالش شید.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مدرک برای دفاع در جلسه دادگاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در صورت امکان . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

آماده