پیشنهادهای مالک میرزائی (٦٦٢)
گربه جنگلی
مارمولک درختی نیست. چون من توی یک مستند در باره ایگواناها دیدیم این ها دو دسته هستند. ایگواناهای دریایی و خشکی. یک خزنده نسبتا درشت که در بین سنگ ها ...
سگ سانان
بهتر از هر کسی ، بهتر از بیشتر مردم
یک بار دیگه
رفیق فابریک
سوار کردن
نقشه ای در سر داشتن
1 - جون ، جونمی جون ، جونمی ، اوخ جون ، آخیش . . . 2 - خودشه. زدی وسط خال . ایول
کنار اومدن با یک مشکل عادت کردن به شرایط جدید
تو چی؟ از خودت بگو
چه بلایی سرش اومده؟ A:What about Teymoor? He's dead
از خودت بگو
محاکمه قتل - دادرسی قتل
آزادی مشروط به شرط وثیقه
آزاد کردن ( از زندان و بیمارستان روانی و . . . )
برنامه ها، طرح ها ، حرکت ها Give me a few hours to figure out the moves. یه چند ساعت بهم فرصت بده بفمم برنامه چیه
تند و تر و فرز انجام دادن کاری.
معنی سین جین کردن زیاد جالب نیست. تصحیح می کنم: زیر سوال بردن
از دست دادن عقل
شل مغز - احمق
اولویت اول
دماغ اویزون
یه چیزی بگم
تو کف بودن ، خمار بودن
عالی ، محشر
شنود کردن
CI یعنی خبرچین ، جاسوس ، مخبر مخفف confidential informant
در روابط دوستانه و عاشقانه: عزیزم ، جوجو
دهن گاله ت رو ببند. گاله رو ببند
داره میاد
با من سر جنگ داری؟ دنبال دعوا می گردی؟
you are a piece of work. تو کارت درسته ( هم برای تعریف هم برای طعنه )
روم به دیوار ، گلاب به روتون
ولش کن ، ولش کن بره بابا
دوستی خاله خرسه
نمک گیر کردن
کلمه atta یک پیشوند به معنی آفرین است که بر سر کلماتی مثل boy و girl می اید و به آن ها معنی آفرین و بارک الله می دهد. attaboy : آفرین پسر attagirl: ...
به هم اومدن. مثال: اون شلوار آبی و مانتوی سرمه ای به هم میان
به هوا خوری رفتن، به هوا خوری بردن
دو معنی دارد: - صبح کله سحر ، خروس خون - آدم یا چیز بی ارزش
سین جین کردن you sharpshooting me , punk? تو بچه ولگرد داری منو سین جین می کنی؟
سر هم کردن I'm cooking to good a story دارم یم داستان بدرد بخور سر هم می کنم
در اصطلاح جنگی : منور
تک و تنها I was all by myself. تک و تنها بودم
خط قرمز معامله
حرفش رو هم نزن
غصه نخور
وضعمون خوبه. اوضاعمون ردیفه. رو غلتکیم
احمق بالفطره