mandrel

/ˈmændrʌl//ˈmændrɪl/

معنی: مرغک، قالب، سنبه
معانی دیگر: mandril میله، محور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a shaft or spindle used to hold a piece being machined or milled.

(2) تعریف: a shaft on which a working tool, such as a circular saw or a drill, is mounted and rotates.

جمله های نمونه

1. Mandrel design was discussed in this paper.
[ترجمه گوگل]طراحی مندرل در این مقاله مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]طراحی mandrel در این مقاله مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Application: Mandrel built suction and discharge hose for conveying beer, wine vinegar, portable water and food stuffs.
[ترجمه گوگل]کاربرد: شلنگ مکش و تخلیه برای انتقال آبجو، سرکه شراب، آب قابل حمل و مواد غذایی توسط Mandrel ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]برنامه: mandrel لوله مکش و تخلیه را برای انتقال آبجو، سرکه شراب، آب قابل حمل و مواد غذایی ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Non - mandrel drawing is a method widely used in cold drawn pipe production.
[ترجمه گوگل]کشش بدون سنبه روشی است که به طور گسترده در تولید لوله کشی سرد استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]طراحی Non روشی است که به طور گسترده در تولید لوله های آب سرد استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The non - mandrel roll extrusion process of shaped tube was simulated using nonlinear FEM software.
[ترجمه گوگل]فرآیند اکستروژن رول غیر سنبه ای لوله شکل با استفاده از نرم افزار غیرخطی FEM شبیه سازی شد
[ترجمه ترگمان]فرآیند اکستروژن پیچشی non - با استفاده از نرم افزار FEM برش غیر خطی شبیه سازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper described the structure of the combined mandrel and the chopper—spray up device on the continuous winding machine.
[ترجمه گوگل]این مقاله ساختار سنبه ترکیبی و دستگاه خردکن اسپری بر روی دستگاه سیم پیچ پیوسته را شرح داد
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساختار of ترکیبی و دستگاه spray chopper بر روی دستگاه سیم پیچ پیوسته را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After the mandrel is melted, a thin layer of alloy remains on the propellant surface.
[ترجمه گوگل]پس از ذوب شدن سنبه، لایه نازکی از آلیاژ بر روی سطح پیشرانه باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]پس از ذوب شدن mandrel، لایه نازکی از آلیاژ در سطح سوخت باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The winding mandrel will be overhung type, mounted in two standard bearings.
[ترجمه گوگل]سنبه سیم پیچ از نوع آویزان است که در دو یاتاقان استاندارد نصب شده است
[ترجمه ترگمان]The پیچ در پیچ در دو جهت استاندارد نصب خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Advantages of employment of semi - floating mandrel mill to produce small and medium tubes are elaborated.
[ترجمه گوگل]مزایای استفاده از آسیاب سنبه نیمه شناور برای تولید لوله های کوچک و متوسط ​​توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]مزایای استفاده از آسیاب semi floating برای تولید لوله های کوچک و متوسط به تفصیل شرح داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Electroformed apertures reproduce the mandrel photo resist finish faithfully and do not require any further processing.
[ترجمه گوگل]دیافراگم های الکتروفرم شده، روکش مقاوم عکس سنبه را به طور صادقانه تولید می کنند و نیازی به پردازش بیشتر ندارند
[ترجمه ترگمان]دیافراگم های کاهش یافته، عکس mandrel را با وفادارانه انجام می دهد و نیاز به پردازش بیشتر ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. APPLICATION: For grid filaments, hooks, mandrel filaments and spark wires dicing etc. on electric source industry.
[ترجمه گوگل]کاربرد: برای رشته های شبکه، قلاب ها، رشته های سنبه و سیم های جرقه ای و غیره در صنعت منبع الکتریکی
[ترجمه ترگمان]کاربرد: برای رشته های شبکه، قلاب، سیلندر mandrel و سیم های برق و غیره در صنعت منبع الکتریکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The mandrel construction method was chosen because it was determined to be easier and less expensive than continuous sheet piling construction.
[ترجمه گوگل]روش ساخت سنبه به این دلیل انتخاب شد که آسان تر و کم هزینه تر از ساخت شمع شمع ورق پیوسته است
[ترجمه ترگمان]روش ساخت وساز mandrel به این دلیل انتخاب شد که آسان تر و ارزان تر از ورقه سازی پیوسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They are made by winding resin-laced strands of carbon fibre round a mandrel and then curing in an oven.
[ترجمه گوگل]آنها با پیچاندن رشته های فیبر کربن با رزین به دور یک سنبه و سپس پخت در کوره ساخته می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها توسط رشته های متصل به رزین اپوکسی به دور یک mandrel ساخته می شوند و سپس در یک فر نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Insert the handle crank to the faucet of the screw mandrel mechanism.
[ترجمه گوگل]میل لنگ دسته را به شیر آب مکانیزم سنبه پیچ وارد کنید
[ترجمه ترگمان]دسته دسته را با شیر و مکانیزم the قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Furniture lights machinery:automatic car-teeth, tooth rolling machine, a shrunken pipe, tube machine, machine Tubes Drawn Without Mandrel, straighten machines, pipe cutting machines.
[ترجمه گوگل]ماشین‌آلات چراغ‌های مبلمان: دندان‌های ماشین اتوماتیک، دستگاه چرخاندن دندان، یک لوله کوچک شده، دستگاه لوله، لوله‌های ماشینی کشیده شده بدون سنبه، ماشین‌های صاف کردن، دستگاه‌های برش لوله
[ترجمه ترگمان]ماشین آلات مبلمان: ماشین اتوماتیک ماشین، ماشین چرخ دندان، یک لوله فشرده، ماشین لوله ای، ماشین Tubes، بدون mandrel، ماشین های صاف، ماشین های برش لوله ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The calculation is mader for standard tools with a plug mandrel according to figure
[ترجمه گوگل]محاسبه برای ابزار استاندارد با سنبه پلاگین مطابق شکل ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این محاسبه برای ابزارهای استاندارد با a با توجه به شکل مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرغک (اسم)
chicken, birdie, gusset, chuck, little bird, mandrel, mandril

قالب (اسم)
format, case, size, ingot, pat, standard, cast, mandrel, cake, model, template, mold, mandril

سنبه (اسم)
mandrel, ramrod, gun stick, piston, mandril

تخصصی

[عمران و معماری] میله محور - شاهمیله - نگهدارمرغک
[زمین شناسی] میله محور، شاه میله، نگهدار مرغک
[ریاضیات] میله ی محور، سنبه، نگهدار مرغک، میله، کارگیر
[نفت] ماندرل
[پلیمر] مرغک، ماهیچه، مندرل، مغزی

انگلیسی به انگلیسی

• spindle used to hold material being machined or milled; shaft on which a working tool is mounted

پیشنهاد کاربران

بپرس