vise

/ˈvaɪs//vaɪs/

معنی: گیره نجاری، گیره اهنگری، در پرس قرار دادن
معانی دیگر: در گیره نگهداشتن یا فشار دادن (انگلیس: vice)، گیره ی آهنگری و نجاری، پرس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a variety of tools used to grip objects by means of two jawlike parts that are usu. moved by a screw or lever.
مشابه: brace, clamp
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: vises, vising, vised
مشتقات: vicelike (adj.), viselike (adj.)
• : تعریف: to hold, grip, or squeeze in, or as if in, a vise.

جمله های نمونه

1. He usually has a cigar vised in his teeth.
[ترجمه گوگل]او معمولا یک سیگار برگ در دندان هایش دیده می شود
[ترجمه ترگمان]معمولا سیگار برگی در دندانش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He carefully places the sliver into a miniature vise.
[ترجمه گوگل]او با دقت برش را در یک گیره مینیاتوری قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]با دقت آن تکه کوچک را در یک گیره کوچک جا به جا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. More than 400 the vise of these educational advising centers are located around the world.
[ترجمه گوگل]بیش از 400 مرکز مشاوره آموزشی در سراسر جهان واقع شده است
[ترجمه ترگمان]بیش از ۴۰۰ نمونه از این مراکز مشاوره آموزشی در سراسر جهان واقع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Clamp the starter in a vise.
[ترجمه گوگل]استارتر را در یک گیره ببندید
[ترجمه ترگمان] گاز رو گیره تو گیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The old man's fists closed like a vise, and his chest heaved with suppressed rage.
[ترجمه گوگل]مشت‌های پیرمرد مثل خرطوم بسته شد و سینه‌اش از خشم سرکوب‌شده تکان خورد
[ترجمه ترگمان]مشت پیرمرد مثل گیره بسته شد و سینه اش از شدت خشم فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The vise ( parallel - jaw vice ) is available to all of the bench work.
[ترجمه گوگل]گیره (معاون فکی موازی) برای کلیه کارهای نیمکتی موجود است
[ترجمه ترگمان]گیره (سمت موازی فک)برای همه کار نیمکت موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unclamp the shaft from the vise and slide off the top bearing.
[ترجمه گوگل]شفت را از گیره جدا کرده و یاتاقان بالایی را خارج کنید
[ترجمه ترگمان]شفت را از گیره جدا کرده و بر روی سطح بالای اسلاید قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Grip a piece of wood in a vise.
[ترجمه گوگل]یک تکه چوب را در گیره بگیرید
[ترجمه ترگمان]یه تیکه چوب توی گیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The scored jaws of a vise help it bite the work.
[ترجمه گوگل]آرواره های گلدار یک گیره به گاز گرفتن آن کمک می کند
[ترجمه ترگمان]آرواره های scored یک گیره به آن کمک می کند کار را گاز بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Invert the differential case in the vise.
[ترجمه گوگل]مورد دیفرانسیل را در گیره معکوس کنید
[ترجمه ترگمان] در مورد تشخیص بیماری در گیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. May I take a print of your vise?
[ترجمه گوگل]می توانم از گیره شما پرینت بگیرم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم یه اثر انگشت تو بگیرم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By the way, may I see your vise and passport, please ?
[ترجمه گوگل]به هر حال، می توانم گیره و پاسپورت شما را ببینم، لطفا؟
[ترجمه ترگمان]راستی، لطفا vise و گذرنامه تون رو ببینم، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Work banishes those great evils: boredom, vise and poverty.
[ترجمه گوگل]کار آن بدی های بزرگ را از بین می برد: بی حوصلگی، زهره و فقر
[ترجمه ترگمان]کار کردن بر روی آن مشکلات بزرگ: بی حوصلگی، منگنه و فقر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Place the entire steering knuckle assembly in a vise and re - drill using the # Q drill bit.
[ترجمه گوگل]کل مجموعه بند فرمان را در یک گیره قرار دهید و با استفاده از مته # Q دوباره دریل کنید
[ترجمه ترگمان]کل مونتاژ بند را در یک گیره قرار دهید و از مته دریل # Q استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Screw the vise tighter.
[ترجمه گوگل]گیره را محکم تر پیچ کنید
[ترجمه ترگمان] گور بابای گیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گیره نجاری (اسم)
vise

گیره اهنگری (اسم)
vise

در پرس قرار دادن (فعل)
vise

تخصصی

[نساجی] گیره میزی

انگلیسی به انگلیسی

• clamp, device for clamping and holding something firmly in place

پیشنهاد کاربران

گیره
vise
ابزار آلات مختلف به انگلیسی:
toolbox = جعبه ابزار
bolt = پیچ 🔩
screw = پیچ
❗️نکته: هم screw و هم bolt به معنای پیچ هستند اما تفاوت آنها در این است که bolt به مهره و واشر برای سفت شدن نیاز دارد اما screw بدون مهره و واشر سفت می شود
...
[مشاهده متن کامل]

nut = مهره
nail = میخ
washer = واشر
screwdriver = پیچ گوشتی 🪛
Philips screwdriver = پیچ گوشتی چهارسو
flathead screwdriver / slotted screwdriver / flat blade screwdriver = پیچ گوشتی دو سو
bradawl = درفش
wrench ( American ) / spanner ( British ) = آچار
adjustable spanner ( British ) / monkey wrench ( American ) = آچار فرانسه
pipe wrench = آچار شلاقی
hammer = چکش 🔨
claw = میخ کشِ چکش
mallet = پتک
saw / handsaw = اره 🪚
chainsaw = اره برقی
circular saw = اره گرد، اره چرخی
hacksaw = اره آهن بُر
coping saw = اره مویی
two man saw = اره دو دست
ax / axe =تبر 🪓
wirecutter = سیم چین
pliers = انبردست
needle - nose pliers / long - nose pliers / snipe - nose pliers = دَم باریک
angle grinder = سنگ فرز
drill = درل
electric drill = دریل برقی
bit = مته
paint roller = غلطک رنگ زنی
utility knife = کاتر، تیغ موکت بری
file = سوهان
flashlight = چراغ قوه 🔦
plastering trowel = ماله گچ کاری، ماله کشته کشی
trowel = بیلچه
shovel = بیل
spade = بیل
❗️تفاوت بین spade و shovel را با یه سرچ ساده در گوگل می توانید مشاهده کنید
plane = رنده نجاری
spirit level = تراز، تراز سنج
vice ( British ) / vise ( American ) = گیره
❗️این گیره با گیره های معمولی که به طور روزمره از آنها استفاده می کنیم فرق دارد. عکس های آن را با سرچ در گوگل مشاهده کنید
tape measure = متر ( نواری )
rake = چنگک
wheelbarrow / barrow = فرغون

گیره میزی
( نوعی گیره که در کارگاه های فنی و نجاری روی میز نصب می کنند و برای نگه داشتن قطعه کار از آن استفاده می شود ) .
گیره نجاری

بپرس