پیشنهادهای طاهر شریعتپناهی (١٧٤)
سروگوش آب دادن
سنجیده گویی
سنجیده گویی
زجرآور
اهل مساعدت، اهل همراهی، کمک حال
پرشتاب، شتاب ناک
کوچه راه
( در ترکیب opposable thumb ) تقابل پذیر، متقابل، متقابله
شست تقابل پذیر، شست متقابل، شست متقابله
get/have a crush on someone خاطرخواه کسی شدن
دل وروده
نسخۀ استنسیلی، استنسیل گرفتن
دستگاه استنسیل، نسخۀ استنسیلی
کیف رودوشی، کیف دوش انداز
گوشه رفته، مُستعمل
اقلام اهدایی، مبالغ اهدایی
[صفت] اتاق مانند
بی اندازه ارزشمند
throw out of kilter ( نظم/توازن/روال/عادت/زندگی ) . . . را به هم ریختن
کله پا شدن
همین شد که. . .
به صرافت
رنگ ولعاب
موی باریکه، موباریکه، سرِ مویی، یک سر مو
ختم مقال، خاتمه، خاتمۀ مقال
گذاشتن دنبال ( کسی/چیزی )
( خوراکی ) خانه پز، خانه پزی، خانه سازیده، خانه ساز، خانه ساخته
اشاعه یافتن، شیوع یافتن، شیوع پیدا کردن، شایع شدن، همه گیر شدن، شیوع ویروسی پیدا کردن
[محتوای اینترنتی] اشاعه پذیر، شیوع یابنده، همه گیرانه اشاعه یافته، شیوع یافته، شیوع ویروسی یافته، شایع شده، شایع go viral: اشاعه یافتن، شیوع یافتن، ش ...
[محتوای اینترنتی] اشاعه پذیری، شیوع یابندگی، همه گیرانگی
علم جرم کاوی، علم کشف جرم، علوم قانونی
جرم کاوی، کشف جرم، علوم قانونی
جرم کاوانه، ( مربوط به ) کشف جرم، علمیِ قانونی
از روی هیجان، هیجانی
نیماسب
نیماسب
گُل پریان، گُل پری ها [برگرفته از دوبلۀ کارتون قدیمی "باغ گل ها"]
گُل پری [برگرفته از دوبلۀ کارتون قدیمی "باغ گل ها"]
( در کارزار انتخاباتی یا تحقیقات محلی پلیس ) مراجعۀ خانه به خانه، مراجعۀ حضوری
کاناپۀ تخت شو، مبل تخت خواب شو
مایۀ اتلاف، عامل اتلاف، اتلاف کننده
ندیده، ندید
[اقتصاد و کسب وکار] بازار متروکه، بازار بی رونق، سرزمینی/فعالیتی/صنعتی ازرونق افتاده
همه شمول، همگان شمول
همسان دوستی، شبیه دوستی، مشابهت دوستی، همسان گزینی، شبیه گزینی
سرشناس
از جان و دل مایه گذاشتن [با تأکید کمتر] به آب و آتش زدن
ترقّی ارزش سرمایه/سرمایه گذاری
بالغ بر
خرابی به بار آوردن، آسیب به بار آوردن