have a chip on shoulder

پیشنهاد کاربران

ریشه :
Chip : لب پر شدن ظرف
ترجمه تحت الفظی : داشتن لب پری روی شانه
استعاره از احساس دون بودن بخاطر کمبودهایی که شخص فکر می کند جامعه یا شخص دیگری به او تحمیل کرده است
to have an angry or unpleasant attitude or way of behaving caused by a belief that one has been treated unfairly in the past.
چون فکر می کنه قبلا با اون بی انصافی شده کینه به دل می گیره و عصبانیه .
...
[مشاهده متن کامل]

He has had a chip on his shoulder ever since he didn't get the promotion he was expecting.
چون ترقیعی که انتظار داشت را نگرفته عصبانیه و کینه به دل گرفته

دنبال شر گشتن، به همه میپره
دنبال شَر گشتن
کسی که سرش درد میکنه برای دعوا
کسی که همیشه توپش پره
دنبال دعوا میگرده
از یک چیزی دلخوره، به همه گیر میده
از زمین و زمان شاکی و ناراضی بودن
کینه به دل داشتن
آدم دعوایی که همیشه سرجنگ داره
اهل کشمکش و مرافعه، همیشه ناراضی
مردم رو برای یک چیز منفی که براش اتفاق افتاده سرزنش می کنه و این احساسات رو تا آخر عمرش داره
عصابانی شدن زیرا فکر می کنید در گذشته با شما ناعادلانه رفتار شده است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس