پیشنهادهای طاهر شریعتپناهی (١٧٤)
( skip ( stones/rocks ( سنگ ) پر دادن
سنگ پر دادن ( فِر دادن، سُر دادن )
کُلیچۀ نان ( مرتبط با کلوچه )
[استعاری] هیولا
سهیم، مشارکت کننده
[مدیریت] حد تکافو، حد بس بود، حد بسندگی
اضطراب آور
دامنه دار
بلاموضوع، بلاموضوعیت be irrelevant: بلاموضوع بودن، موضوعیتی نداشتن
موضوعیت دار، دارای موضوعیت، موضوعیت مند، موضوعیت یافته be relevant: موضوعیت داشتن
یک شبه [با نیم فاصله]
پای [چیزی] در میان بودن
دوزاری
هوشمندانه تر/زیرکانه تر از . . . تغییر موضع دادن زیرکانه تر عمل/حرکت کردن
پرسروصدا، پرغوغا، پرهیاهو، ابَرموفق
سفت سر جایت بنشین؛ صندلی ات را سفت بچسب.
[مایۀ] سلب آرامش، رامش زدا، رامش گَزا، آرامش گَزا، سالب آرامش، آرام گزا، آرام زدا، آرامش زدا، بی رامش، رامش سوز
منطق ستیز؛ شمّ ستیز، خلافِ منطق
خیز برداشتن ( بازار ) ، باعث خیز برداشتن ( بازار ) شدن
کارشناسی ارشد مدیریت کسب وکار ( کامکوک؟ )
[در مدیریت] تحول آفرین
در عرضۀ همگانی، در معرض رقابت همگانی
فناوری تلفن تلفن گری، تلفن کاری
کُلیچه ( هم ریشه با کُلوچه ) [دهخدا]