juggernaut

/ˈdʒəɡərˌnɒt//ˈdʒʌɡənɔːt/

معنی: نیروی عظیم منهدم کننده، نیروی تخریبی مهیب
معانی دیگر: (از سانسکریت)، تندیس ویشنو vishnu (خدای هندوان که مردم خود را زیر گاری حامل آن می انداختند)، هر چیزی که مستلزم ایمان کورکورانه یا فداکاری زیاد باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any large, overwhelming force, group, or object.

(2) تعریف: (chiefly British) a very large truck, consisting of a cab and freight-hauling trailer, that carries goods over long distances; tractor-trailer; semi.

جمله های نمونه

1. The group became a sales juggernaut in the commodity options business.
[ترجمه کریم نصر] این گروه در تجار ت دارایی های جایگزین به هیولایی تبدیل شد.
|
[ترجمه گوگل]این گروه در تجارت گزینه های کالایی به یک غول فروش تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]این گروه به نیروی فروش در تجارت گزینه های کالا تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The juggernaut bucked and the poet held on to the side to prevent himself being thrown around.
[ترجمه کریم نصر] هیولا بالاو پایین پرید وو شاعر خودش رو به دیواره چسباند تا به اطراف پرتاب نشود.
|
[ترجمه گوگل]غارنورد لم داد و شاعر به پهلو چسبید تا از پرتاب شدن خود به اطراف جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]نیروی عظیم مقاومت کرد و شاعر به کناری کشیده شد تا از پرت شدن خودش جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The juggernaut started with a cough and splutter, was thrown into gear and began to move off down the narrow road.
[ترجمه گوگل]جوگرنات با سرفه و پراکندگی شروع کرد، به چرخ دنده انداخته شد و شروع به حرکت در جاده باریک کرد
[ترجمه ترگمان]The با سرفه و زاری شروع به حرکت کرد، دنده به دنده شد و شروع به حرکت در جاده باریک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Twenty flaming arrows hit the juggernaut.
[ترجمه کریم نصر] بیست تیر آتشین به هیولا اصابت کرد.
|
[ترجمه گوگل]بیست تیر شعله ور به قایقران اصابت کرد
[ترجمه ترگمان]بیست تیر آتشین به the برخورد کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Poppy: Oh no there's a juggernaut, get down!
[ترجمه گوگل]خشخاش: اوه نه یه جوگرنات هست، بیا پایین!
[ترجمه ترگمان]اوه، نه، اتفاقی رخ نداده، برو پایین!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. CLEVELAND -- They have looked like a juggernaut a dynasty in the making.
[ترجمه گوگل]کلیولند - آنها مانند یک سلسله غول پیکر در حال ساخت به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان](CLEVELAND)- - آن ها شبیه به یک نیروی عظیم در ساخت آن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Juggernaut Firepower at Heroic Level is something to be noted.
[ترجمه گوگل]قدرت آتش Juggernaut در سطح قهرمانانه چیزی است که باید مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]The Firepower در سطح Heroic چیزی است که باید ذکر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many Americans see Japan's economic juggernaut as a continuation of war by other means.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آمریکایی‌ها غارت اقتصادی ژاپن را ادامه جنگ با ابزارهای دیگر می‌دانند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آمریکایی ها نیروی اقتصادی ژاپن را به عنوان ادامه جنگ به وسیله روش های دیگر می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Against all odds ( and the Visual Basic juggernaut ), it gained a lot of fans.
[ترجمه گوگل]برخلاف همه شانس ها (و Visual Basic Juggernaut)، طرفداران زیادی پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]در مقابل همه احتمالات (و قدرت اصلی بصری)، طرفداران زیادی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. New Talent: Juggernaut : Grants the warrior the ability to Charge while in combat.
[ترجمه گوگل]استعدادهای جدید: Juggernaut: به جنگجو توانایی شارژ در حین مبارزه را می دهد
[ترجمه ترگمان]استعداد جدید: Juggernaut: گرا به جنگجو توانایی شارژ در هنگام جنگ را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Juggernaut: Bacis weapon attack power against vehicles reduced by 25 % . Bombardment ability wasn't affected.
[ترجمه گوگل]Juggernaut: قدرت حمله سلاح Bacis به وسایل نقلیه 25 درصد کاهش یافت توانایی بمباران تحت تأثیر قرار نگرفت
[ترجمه ترگمان]Juggernaut: سلاح کمری ضد گلوله به وسیله نقلیه ۲۵ درصد کاهش یافت توانایی Bombardment تحت تاثیر قرار نگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Juggernaut has been changed to: Your Charge ability is now usable while in combat.
[ترجمه گوگل]Juggernaut به این تغییر کرده است: قابلیت شارژ شما اکنون در هنگام نبرد قابل استفاده است
[ترجمه ترگمان]Juggernaut ممکن است تغییر کرده باشد: توانایی شارژ شما در حال حاضر قابل استفاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His main challenge now is to try to compete with a juggernaut.
[ترجمه گوگل]چالش اصلی او در حال حاضر تلاش برای رقابت با یک جوگرنات است
[ترجمه ترگمان]چالش اصلی او این است که تلاش کند با یک نیروی عظیم رقابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیروی عظیم منهدم کننده (اسم)
juggernaut

نیروی تخریبی مهیب (اسم)
juggernaut

انگلیسی به انگلیسی

• jagannath, idol of krishna
destructive force; something which requires blind devotion or cruel sacrifice;
a juggernaut is a very large lorry.
a juggernaut is also any large organization or group who are extremely powerful; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

غول , ابرقدرتمند در یک زمینه
noun
[count]
1 : something ( such as a force, campaign, or movement ) that is extremely large and powerful and cannot be stopped
an advertising/political juggernaut
2 Brit : a very large, heavy truck —called also juggernaut lorry
This chart juggernaut means elves council
[استعاری] هیولا
نام یکی از ابر شرور های بسیار قدرتمند دنیای مارول.

بپرس