پیشنهادهای محمود اقبالی (٣,٢٣٣)
ادعای مربوط به ریشه عبری و معنای یهودی نام �گیل� را نقد و با منابع معتبر تاریخی و زبان شناسی بررسی کنیم. بیایید قدم به قدم این موضوع را تحلیل کنیم. ...
ادعای مربوط به ریشه عبری و معنای یهودی نام �گیل� را نقد و با منابع معتبر تاریخی و زبان شناسی بررسی کنیم. بیایید قدم به قدم این موضوع را تحلیل کنیم. ...
ادعای مربوط به ریشه عبری و معنای یهودی نام �گیل� را نقد و با منابع معتبر تاریخی و زبان شناسی بررسی کنیم. بیایید قدم به قدم این موضوع را تحلیل کنیم. ...
متن شما را با رعایت ساختار علمی و با قرار دادن منابع کتابی معتبر در انتها، بازنویسی و ویرایش کردم: - - - بررسی اجمالی ارتباط میان طایفه چراتی و ...
با منابع معتبر کتابی بازنویسی کرد تا هم علمی و مستند باشد و هم جریان پاسخ واضح باشد. نمونه بازنویسی به این شکل است: - - - ۱. آیا بندپی بابل افرا ...
پاسخ، می خواهم تأکید کنم که باید دقیق بررسی کنیم: شما می خواهید من جعلی بودن یا صحت ادعای مربوط به این طایفه در بابل، بندپی، و روستای فیروزجاه را مست ...
اطلاعات مستند و موثقی در منابع تاریخی و جغرافیایی معتبر دربارهٔ روستای �زارک� در نزدیکی بابل و آرامگاه فردی به نام �نورعلی نقاش نهگان� وجود ندارد. ...
با توجه به اطلاعات موجود، هیچ سند تاریخی یا منبع معتبر دربارهٔ وجود زندانی به نام �بیلخ� یا �بیلاخ� در استان مازندران، شهرستان بابل، بخش بندپی غربی، ...
ادعا: �گل محله� در فارسی و ترکی از واژه عبری/آرامی גַּל ( gal ) به معنی �پشته، انبوه، توده� گرفته شده و بعدها به �گل محله� تبدیل شده است. تحلیل مست ...
دربارهٔ �پیت سَره� در بندپی بابل و ارزیابی مستندات تاریخی و جغرافیایی مرتبط، در ادامه به تحلیل و نقد این ادعاها پرداخته ام: - - - بررسی مطالب م ...
از واقعیت جغرافیایی و جعل تاریخی ـ هویتی است. برای پاسخ مستند، آن را لایه به لایه بررسی می کنیم: - - - 1. واقعیت جغرافیایی استان مازندران، شهرس ...
این متن ترکیبی از واقعیت های جغرافیایی و جعلیات تاریخی ـ هویتی است. برای اینکه مستند و علمی پاسخ داده بشه، باید لایه به لایه جدا کنیم: - - - 1. ...
اتکاء. [ اِت ْ ت ِ ] ( ع مص ) اتکال کردن. اعتماد کردن بر. پشت دادن بر. تکیه زدن به. ( زوزنی ) . متکی شدن بر. تکیه کردن بر. ( تاج المصادر ) . - اتکا ...
( آفاق ) آفاق. ( ع اِ ) ج ِ افق. کران ها. کرانه های آسمان. اطراف. اطراف هامون. نواحی. اقطار. || عالم. گیتی. جهان. جایها، و توسعاً زمانه. روزگار : در ...
طلب. [ طِ ] ( ع ص ، اِ ) مرد خواهان زنان. || زن خواسته مرد و معشوق او. گویند: هو طلب النساء و هی طلبه. ج ، اَطلاب ، طِلبة. ( منتهی الارب ) . طلب. [ ...
فسخ. [ ف َ ] ( ع مص ) زایل گردانیدن دست کسی را از جای. || تباه گردانیدن رای را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) . || شکستن. ( منتهی الارب ) . || ...
فصیح. [ ف َ ] ( ع ص ) زبان آور. ( منتهی الارب ) . دارای فصاحت : رجل فصیح. ( از اقرب الموارد ) : وزیر پرسید که امیران را چون ماندید؟. . . دانشمند به س ...
فصح. [ ف َ ] ( ع ص ) زبان آور. ج ، فصاح. ( منتهی الارب ) . || ( اِمص ) بیان. ( از اقرب الموارد ) . || ( مص ) سخت روشن گردیدن کسی را صبح و چیره شدن رو ...
اکباء. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ کِباء. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . ج ِ کباء، به معنی خاکروبه خانه ها. ( آنندراج ) . ج ِ کِبا و کِبّی ( اقرب الموارد ...
مضرت. [ م َ ض َرْ رَ ] ( ع اِ ) زیان و ضرر و گزند و نقصان و خسارت و آسیب و آزار و اذیت و زحمت. ( ناظم الاطباء ) : و مضرت دانه وی آن است که اندکی صداع ...
حجیم. [ ح َ ] ( ع ص ) ستبر. سطبر. ضخیم. ضخم. کلفت. هنگفت. گنده. گنجا . صفت از حجم. قیاساً این کلمه صحیح است مانند طویل و عریض و عمیق و در محاورات فار ...
محضر. [ م ُ ض ِ ] ( ع ص ) احضارکننده. که احضار کند. || گرزبردار. عصابردار. || سرهنگ و آردل. || آنکه به نزد قاضی کسی را میطلبد. ( ناظم الاطباء ) . مح ...
مضراب. [ م ِ ] ( ع ص ) مرد سخت زننده. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) . || ( اِ ) آلت ِ زدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ...
( سفسطة ) سفسطة. [ س َ س َ طَ ] ( ع اِ ) سخن روی اندود. ( مهذب الاسماء ) . || ( اصطلاح فلسفه ) قیاسی است مرکب از وهمیات و غرض ازآن مغلوب ساختن خصم اس ...
ریوی. [ ی َ ] ( ع ص نسبی ) منسوب به ریه : امراض ریوی. ( یادداشت مؤلف ) . ریوی. [ ری ] ( ص نسبی ) منسوب است به ریو که محله ای است به بخارا. ( از لبا ...
نسب. [ ن َ س َ ] ( ع اِ ) نژاد. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ) . اصل. ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ) ( حاشیه فرهنگ ا ...
طریقت. [ طَ ق َ ] ( ع اِ ) طریقة. روش. وتیره. || مسلک. مذهب. سیرت : دزد گفت : میخواهم. . . آداب طریقت آموزم. ( کلیله و دمنه ) . اقوال پسندیده مدروس گ ...
حیث. [ ح َ ث ُ / ث َ / ث ِ ] ( ع اِ ) جا. ( منتهی الارب ) . آنجا. ( ترجمان عادل بن علی ) . کجا. هر کجا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . و آخر آن م ...
حواء. [ ح َ ] ( ع اِ ) حواءة. آواز. ( منتهی الارب ) . آواز و صدا. ( ناظم الاطباء ) . صوت. ( اقرب الموارد ) . حواء. [ ح ِ ] ( ع اِ ) خانه های مردم بر ...
حوا. [ ح َوْ وا ] ( اِخ ) تلفظ فارسی حواء مادر آدمیان. زوجه آدم. اسمی است که آدم زوجه خود را بدان نامید و به معنی زندگی است و بدان واسطه حوا به ام ال ...
عدن. [ ع َ ] ( ع مص ) اقامت کردن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( قطرالمحیط ) . || همیشه بودن به جایی. ( قطرالمحیط ) ( از اقرب الموارد ) ( منتهی ا ...
ادعای جعلی دربارهٔ �کتک� و �کوتک� را با نگاه دقیق تاریخی و زبان شناسانه بررسی کنیم. این مورد کاملاً قابل نقد علمی است. - - - ۱. واژهٔ �کتک� در ...
ادعای جعلی دربارهٔ �کتک� و �کوتک� را با نگاه دقیق تاریخی و زبان شناسانه بررسی کنیم. این مورد کاملاً قابل نقد علمی است. - - - ۱. واژهٔ �کتک� در ...
بررسی واژه ی �جُغله� در زبان فارسی و ریشه های تاریخی آن واژه ی �جُغله� در فارسی امروز کمتر رایج است، اما ریشه ها و کاربردهای تاریخی آن در متون اوستا ...
واژه ی �طارم� یا �تارم� در زبان های اوستایی و پهلوی ریشه دارد و در طول زمان تطور معنایی یافته است. در ادامه، به بررسی این تطور و منابع معتبر مرتبط با ...
واژه ی �طارم� یا �تارم� در زبان های اوستایی و پهلوی ریشه دارد و در طول زمان تطور معنایی یافته است. در ادامه، به بررسی این تطور و منابع معتبر مرتبط با ...
ادعای مطرح شده درباره ی ریشه ی تورکی واژه �قفل� را با بررسی مستند و علمی رد کنیم. من قدم به قدم تحلیل می کنم و از منابع معتبر زبان شناسی استفاده می ک ...
واژه ی قاتل در فارسی امروز به معنای کسی است که جان دیگری را می گیرد، ولی اگر بخواهیم ریشه ی تاریخی و زبان شناسی آن را بررسی کنیم، باید دقت کنیم: - ...
واژه ی �عنوان� در زبان فارسی، با وجود ظاهر عربی اش، ریشه ای ایرانی دارد و از مسیر زبان های اوستایی و پهلوی به فارسی نوین منتقل شده است. در ادامه، تحل ...
ادعایی که شما آوردید—اینکه واژه ی �کیف� ترکی است و تمام مشتقات آن ( کیفلی، کیفیر، کیفچی، کیفون ) از آن ریشه گرفته اند—از نظر زبان شناسی تاریخی کاملاً ...
ریشه شناسی علمی و مستند واژه ی �گوجه� را در برابر ادعای جعلی ترکی بررسی کنیم: - - - ۱. ادعای جعلی: گفته شده �گوجه� کلمه ای ترکی است و از فعل گو ...
واژه ی �تلمبه� به عنوان واژه ای با ریشه ی اوستایی و پهلوی مطرح شده است، اما اجازه بده کمی دقیق تر بررسی کنیم: - - - 🧬 ریشه شناسی واژهٔ �تلمبه� د ...
واژه ی �قلم� ریشه ای تاریخی دارد و در منابع اوستایی و پهلوی هم نمونه هایی از آن یافت می شود. بیایید قدم به قدم بررسی کنیم: - - - ۱. اوستایی در ز ...
واژه ی �لچک� در منابع تاریخی و زبان شناسی به دوره های اوستایی و پهلوی بازمی گردد، اما با جزئیات باید دقت کنیم: متن شما را می توان با حفظ ساختار و اف ...
واژه ی �مداد� در نگاه تاریخی و زبان شناسی فارسی، ریشه ی جالبی دارد و به نظر می رسد به جنبه ی اوستایی و پهلوی آن اشاره دارد. اجازه بدهید دقیق تر بررسی ...
واژه ی �مربی� ریشه ای تاریخی دارد و به نظر می رسد ارتباطش با زبان های اوستایی و پهلوی قابل پیگیری باشد. اجازه بده دقیق تر بررسی کنیم: - - - ۱. و ...
ریشه ی واژه ی �آقاسی� و �آقا / آغا� نمونه ی خوبی از مسیر تطبیقی واژه ها در زبان های ایرانی و تأثیر متقابل آن ها با زبان های همسایه است. اجازه بده کمی ...
واژه ی �دماغ� ریشه ای کهن دارد و در زبان های ایرانی باستان دیده می شود. اجازه بدهید قدم به قدم بررسی کنیم. : - - - ریشه ی واژه ی �دماغ� در زبان ه ...
واژه ی �سهند� در منابع تاریخی و زبان شناسی به عنوان یک نام کوهستانی مهم در آذربایجان شناخته می شود و ریشه های آن به زبان های اوستایی و پهلوی نسبت داد ...
واژه ی �سبلان� ( Sabalan ) یکی از نام های کوه معروف در آذربایجان است و ریشه های آن در زبان های کهن ایران زمین قابل بررسی است. تحلیل تاریخی و زبان شنا ...