پیشنهاد‌های محمود اقبالی (٥٣١)

بازدید
٤٤
تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لح. [ ل َح ح ] ( ع ص ) برچفسیده. قریب بر چفسیده. ( منتهی الارب ) . || مقابل کلاله. لاصق النسب. منه قولهم : فلان ابن عمی لحاً؛ ای لاصق النسب. ( منتهی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( لقاطة ) لقاطة. [ ل ُ طَ ] ( ع اِ ) شکسته و ریزه هر چیزی رایگان و بی بها و از زمین برگرفته. || خوشه برچیده. ( منتهی الارب ) . ج ، لقاطات. لقاطة. [ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لقا. [ ل ِ ] ( ع اِمص ، اِ ) لِقاء. دیدار. در فارسی توسعاً روی و چهره : پاکیزه لقایش که ز بس حکمت و جودش الحکمة و الجود سری مفتخراً به منبع. لغت نام ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قیافه. [ ف َ ] ( ع اِمص ) قیافة. تتبعاثر. ( اقرب الموارد ) . پی جویی. رجوع به قیافه شناسی شود. || ( اِ ) مجموعه اندام و هیکل شخص. || چهره. سیما. صورت ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

محمود غزنوی. [ م َ دِ غ َ ن َ ] ( اِخ ) ( سلطان. . . ) ابوالقاسم بن سبکتکین ملقب به سیف الدوله ، و نیز یه یمین الدوله و امین الملة و غازی. در سال 360 ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

محمود. [ م َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از حمد، به معنای ستوده و ستایش کرده شده. ( از اقرب الموارد ) . ستایش کرده شده. ( منتهی الارب ) . ستوده. مقابل نامحم ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

محمد. [ م َ م ِ ] ( ع مص ) حمد. مَحمَد. مَحمِدَة. مَحَمدَة. ستودن. || راضی شدن. || شکر کردن. || ادای حق کسی کردن. ( منتهی الارب ) . محمد. [ م َ م َ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بابل. [ ب ِ ] ( اِخ ) بلغت یونانی نام ستاره مشتری باشد . ( برهان ) ( عجائب البلدان از شرفنامه منیری ) . رجوع به مشتری شود. || ( اِ ) مشرق را نیز گوین ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لغت نامه دهخدا بای. ( اِ ) باختن. ( از فرهنگ نظام ) . و رجوع به ترکیب بای دادن شود. - بای دادن ؛ باختن. از دست دادن. بر باد دادن : لیلی ز عشوه های ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مقاله. [ م َ ل َ ] ( ع اِ ) سخن. کلام. ( ناظم الاطباء ) . مقالة. گفت. گفتار. مقال. قول. مقالت. ( یادداشت به خطمرحوم دهخدا ) . || مبحث. ( ناظم الاطباء ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مقالات. [ م َ ] ( ع اِ ) ج ِمقاله. سخنها. گفتارها. اقوال. بیانات : تا چون به قال و قیل و مقالات مختلف از عمر چند سال میانشان فنا شدم. ناصرخسرو. من ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سفر. [ س َ] ( ع مص ) نوشتن. ( غیاث ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 58 ) . || ( اِ ) نشان. ج ، سفور. ( منتهی الارب ) . || ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خطار. [ خ َطْ طا ] ( ع ص ) نیزه جنبان و جنباننده. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) . || نیزه زننده. ( منتهی الارب ) . || مرد دست بردارنده برای انداخ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خطارب. [ خ ُ رِ ] ( ع ص ) مرد مفتری. دروغگوی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ) . منبع. لغت نامه دهخدا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خطر. [ خ َ ] ( ع ص ) خرامنده. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) . || ( ع اِ ) گله شتران. ج ، اَخطار. || چهل شتر. ج ، اَخطار. || دوی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لغت. [ ل ُ غ َ ] ( ع اِ ) ( از یونانی لگس ) لغة. آوازها که مردمان برای نمودن اغراض از مخرجهای دهان و حلق برآرند. اصواتی که هر قوم بدان از اغراض خویش ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اقبال. [ اِ ] ( ع مص ) روی به چیزی آوردن. ( ترجمان القرآن ) . پیش آمدن و روی آوردن بهر چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . نقیض ادبا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سرعت. [ س ُ ع َ ] ( ع اِمص ) سرعة. شتاب. مولانا یوسف بن مانع در شرح نصاب نوشته اند که فی الحقیقت معنی سرعت شتاب نیست زیرا که شتاب ترجمه عجلت است و مع ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ستیهیدن. [ س ِ دَ ] ( مص ) ستهیدن. در اوراق مانوی بپارتی �ستی هگ � ( نزاع طلب ، ستیزه جو ) ، ستیهیدن فارسی مشتق از �سته � = ستیغ فارسی است. ( حاشیه ب ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سنم. [ س َ ن ِ ] ( ع ص ) گیاه که شکوفه آورده باشد. || شتر بلندکوهان. || ماء سنم ؛ آب که بر روی زمین باشد. || ( مص ) بزرگ کوهان گردیدن شتر. ( منتهی ال ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سره. [ س َ رَ / رِ ] ( ص ، اِ ) زر رایج تمام عیار باشد و نقیض قلب است که ناسره گویند. ( برهان ) ( جهانگیری ) . سیم و زر قلب راناسره خوانند و پاک را س ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

قاچاق. ( ترکی ص ، اِ ) برده. ربوده. ( فرهنگ نظام ) . || آنچه ورود آن به کشور و یا معامله آن از طرف دولت ممنوع است. - متاع قاچاق ؛ متاع ممنوع الورود ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جلدک. [ ] ( اِخ ) از مزارع و قرای میان ولایت مشهد مقدس و مسافت آن تا شهر دو فرسنگ. ( مرآت البلدان ج 4 ص 255 ) . جلدک. [ ] ( اِخ ) دهی دو فرسخ کمتر م ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جلدان. [ ج ِ ] ( اِخ ) گویند صَرَّحت بجلدان و آن موضعی است به طائف هموار که هیچ در آن مستور نمی شود و این مَثَل برای وضوح است. رجوع به جلداء شود. ( ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جلق. [ ج َ ] ( ع مص ) ستردن موی سر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) . || گشادن دندان را وقت خندیدن. ( منتهی الارب ) . || انداختن بمنجنیق. ( منتهی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( ترکة ) ترکة. [ ت َ ک َ ] ( ع اِ ) خود آهنین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . خود آهنین. ( از اقرب الموارد ) . خود آهنین که جنگجویان ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

ساچمه. [ م َ / م ِ ] ( اِ ) سرب مدور ریزه که عده ای در تفنگ ریزند زدن گنجشک و مانند آن را. صاچمه. چارپاره. این کلمه ظاهراً ترکی است از سانجمه. در ترک ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

قاچاقچی. ( ترکی ، ص مرکب ) کسی که مال التجاره ممنوع الورود و یا ممنوع المعامله بدون کسب اجازه ای از دولت و یا پرداختن گمرک وارد کند یا بفروشد. آنکه ک ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بایندر. [ ی َ دُ ] ( اِخ ) نام طایفه ای از ترکمانان که در زمان حکومت تیموریان و خصوصاً سلطان میرزا بایسنقر شوکت و شکوهی یافتند و چون به مخالفت میرزا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

اسم: تایماز ( پسر، دختر ) ( ترکی ) ( تلفظ: tāymāz ) ( فارسی: تایماز ) ( انگلیسی: taymaz ) معنی: پابرجا، استوار، بی نظیر، بی همتا برچسب ها: اسم، اسم ...

پیشنهاد
٠

شهرستان گَچساران از شهرستان های ایران در جنوب غربی استان کهگیلویه و بویراحمد است مرکز این شهرستان، شهر دوگنبدان است و در زمان های قبل همواره بخشی از ...