پیشنهادهای محمود اقبالی (٣,٢٣٣)
ذکی. [ ذَ کی ی ] ( ع ص ) مرد تیزخاطر. دل تیز. ( مهذب الاسماء ) . تیزدل. زیرک. ( دهار ) . تیزطبع. ( غیاث اللغات ) . المعی . هوشیار. هوشمند. تیزهوش. زو ...
اطاعت. [اِ ع َ ] ( ع مص ) مأخوذ از تازی ، فرمانبرداری. ( ناظم الاطباء ) . فرمانبرداری کردن. ( ترجمان تهذیب عادل بن علی ص 14 ) . فرمان بردن. ( آنندرا ...
باعث. [ع ِ ] ( ع اِ ) جهت. شوند. ( ناظم الاطباء ) . داعی. انگیزه. علت. جهت. غرض. موجب. ( المنجد ) . مجازاً سبب. ( آنندراج ) . ج ، بَواعِث : حرام است ...
رشوه. [ رِش ْ / رُش ْ وَ / وِ ] ( از ع ، اِ ) پاره. ( نصاب الصبیان ) . پاره و بلکفده یعنی آنچه بر کسی دهند برای کار ناروا و غیرمشروع و رشوه ای که با ...
حقیقت. [ ح َقی ق َ ] ( ع اِ ) چیزی که بطور قطع و یقین ثابت است. حقیقت اسم است برای چیزی که در محل خود مستقر باشد. ( از تعریفات جرجانی ) . تاء در حقیق ...
الغاز. [ اِ ] ( ع مص ) چیستان گفتن و سخن سربسته آوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) . کلام مبهم و مشکل گفتن. || الغاز یمین ؛ توریه ...
الغاء. [ اِ ] ( ع مص ) باطل کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( صراح ) ( منتهی الارب ) . افکندن و باطل کردن. ( آنندراج ) . لغو کردن. ابطال. اسقاط. || ناامی ...
الطاف. [ اِ ] ( ع مص ) لطف کردن. ( مصادر زوزنی ) ( غیاث اللغات ) . نیکوی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) . نرمی و نیکویی کردن. ( منتهی الارب ) ( از آنندر ...
الطاط. [ اِ ] ( ع مص ) پوشیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) . پنهان داشتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . پوشانیدن و پنهان داشتن از کسی. ( از اقرب الموارد ) ...
قائل. [ ءِ ] ( ع ص ) گوینده. ( منتهی الارب ) . سخنگو. گفتگوکننده : لیک من اینک پریشان می تنم قائل این سامع این نک منم. ( مثنوی ) . نام تو میرفت و ...
معما. [ م ُ ع َم ْ ما ] ( ع ص ، اِ ) پوشیده شده. || نابینا کرده شده. || مکان پوشیده. || به اصطلاح کلامی که به وجه صحیح دال باشد بر اسمی به طریق رمز و ...
قایل. [ ی ِ ] ( ع ص ) قائل. نعت فاعلی از قول. گوینده. ( آنندراج ) . ج ِ قُوَّل و قُیَّل. ( آنندراج بنقل از منتهی الارب ) . رجوع به قائل شود. || قیلول ...
مخارج. [ م َ رِ ] ( ع اِ ) جمع غیرقیاسی خرج است ، مفرد ندارد و ظاهراً در طی عبارات فارسی ، و الا در عربی گویا مخارج به این معنی نیامده است و در این م ...
اکارع. [ اَ رِ ] ( ع اِ ) ج ِ کراع. پاچه های گاو و گوسفند. ( از فرهنگ فارسی معین ) . ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( غیاث اللغات ) ( از صراح اللغ ...
قید. [ ق َ ] ( ع مص ) اندازه کردن. ( منتهی الارب ) . گویند: قید الشی ( مجهولاً ) ؛ ای قُیِّدَ. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) . || در تداول فارسی ز ...
اصطکاک. [ اِ طِ ] ( ع مص ) زانو بر زانو زدن از سستی و ناتوانی در رفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . اصطکاک دو زانو و دو عُرْقوب کسی ؛ مضطرب شدن ...
تأمین. [ ت َءْ ] ( ع مص ) امین کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ) . || حفظ کردن و امن نمودن : لشکر برای تأمین ملک لازم است. ( فرهنگ نظام ) . || ا ...
( موازنة ) موازنة. [ م ُ زَ ن َ ] ( ع مص ) برابر کردن میان دو چیز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . هذا یوازن هذا؛ این بر وزن آن است. ( ...
اکاذیب. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ اُکذوبَة. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) . ج ِ کاذب خلاف قیاس ، چنانکه اباطیل جمع باطل. یا آنکه جمع اکذاب باشد و اکذاب ...
مصیبت. [ م ُ ب َ ] ( ع اِ ) مصیبة. حادثه. سختی و بدبختی و نکبت. محنت و رنج. ( ناظم الاطباء ) . بلیه و هر امر مکروه. مکروهی که به آدمی رسد. سختی. ( من ...
کنفرانس. [ ک ُ ف ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) اجتماع گروهی از متخصصان فن برای شور و بحث در مسائل فنی. || اجتماع سیاستمداران ، رؤسای دول ، وزیران ، به منظور ...
متصور. [ م ُ ت َ ص َوْ وِ ] ( ع ص ) با خود صورت کننده چیزی را و صورت بندنده. ( آنندراج ) . کسی که تصور می کند و دریافت می نماید. ( ناظم الاطباء ) . ت ...
تدوین. [ ت َدْ ] ( ع مص ) در دیوان نبشتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) . || نام کسی را در دیوان سپاهیان نوشتن. ( اقرب الموارد ) . || ترتیب دادن دی ...
سلیقه. [ س َ ق َ ] ( ع اِ ) سرشت. طبیعت. طبع. نهاد. خصلت. ( ناظم الاطباء ) . سرشت. طبیعت. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) . خوی. ( مهذب الاسماء ...
تحجر. [ ت َح َج ْ ج ُ ] ( ع مص ) تحجر گِل ؛ مثل سنگ سخت شدن آن. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ) . مثل سنگ سخت گردیدن چیزی. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ...
شخص. [ ش َ ] ( ع اِ ) کالبد مردم و جز آن و تن او. ( منتهی الارب ) . در لغت فقط بر جسم اطلاق گردد. ( از اقرب الموارد ) . جسم. هیکل. اندامهای آدمی بتما ...
تحجب. [ت َ ح َج ْ ج ُ ] ( ع مص ) در پرده گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) . منبع. لغت نامه دهخدا
الومین. [ اَ ] ( فرانسوی ، اِ ) آلومین. اکسید دالومینیم. یکی از ترکیبات آلومینیم است که در طبیعت بصورت بلورین موجود است. نشانه آن در شیمی Al2o3 است و ...
محافظ. [ م ُ ف ِ ] ( ع ص ) نگهبانی کننده. ( آنندراج ) . نگهبان. ( ناظم الاطباء ) . حافظ. حفیظ. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . پاسبان و حارس. || دستگ ...
توزیع. [ ت َ ] ( ع مص ) وابخشیدن چیزی میان گروهی. ( زوزنی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) . پخش کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ) . بخش کردن. ( آنندر ...
( عرضة ) عرضة. [ ع َ ض َ ] ( ع مص ) یک بار ظاهر کردن چیزی را بر کسی. || آشکار کردن و عرض نمودن. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) . آشکار ساختن. نشان دادن. ...
شمع. [ ش َ ] ( ع مص ) بازی و مزاح کردن. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) . بازی کردن. ( از تاج المصادر بیهقی ) ( د ...
واژه ی �بابا� نکته ی مهم این است که این کلمه با ریشه های آن در اوستایی، پهلوی و سانسکریت قابل بررسی است. اجازه بدهید قدم به قدم توضیح دهم: - - - ...
پاسخ مستند و علمی به ادعاهای عرفانی و شعری که درباره ی �باب� و تعبیرهای عرفانی آن می دهند، ارائه بدهید، نه صرفاً نقل قول های معنوی یا استعاری. بیایید ...
در مورد واژه ی �قورت� و ریشه ی اوستایی، پهلوی و سانسکریت آن، می توان به صورت دقیق بررسی کرد: - - - ریشه شناسی واژه ی �قورت� ۱. معنی امروزی در ...
این ادعاها پاسخ بدهیم. این موضوع مربوط به ریشه شناسی نام ها و پسوندهاست و ادعاهای ارائه شده پر از اشتباهات تاریخی و زبان شناسی است. - - - ۱. اد ...
این ادعاها پاسخ بدهیم. این موضوع مربوط به ریشه شناسی نام ها و پسوندهاست و ادعاهای ارائه شده پر از اشتباهات تاریخی و زبان شناسی است. - - - ۱. اد ...
این ادعاها پاسخ بدهیم. این موضوع مربوط به ریشه شناسی نام ها و پسوندهاست و ادعاهای ارائه شده پر از اشتباهات تاریخی و زبان شناسی است. - - - ۱. اد ...
این ادعاهایی که فرستادید، ترکیبی از برداشت های غلط، تحریف های تاریخی و بازی با ریشه شناسی است و به هیچ منبع معتبر زبان شناسی یا تاریخ شناخته شده ای م ...
این ادعاها پاسخ بدهیم. این موضوع مربوط به ریشه شناسی نام ها و پسوندهاست و ادعاهای ارائه شده پر از اشتباهات تاریخی و زبان شناسی است. - - - ۱. اد ...
این ادعاها پاسخ بدهیم. این موضوع مربوط به ریشه شناسی نام ها و پسوندهاست و ادعاهای ارائه شده پر از اشتباهات تاریخی و زبان شناسی است. - - - ۱. اد ...
این ادعا نگاه می کنیم و با منابع معتبر تحلیل می کنیم. این موضوع شامل چند ادعای جداگانه است که باید تک تک بررسی شوند: - - - ۱️⃣ ادعا: �سو در تورک ...
این ادعا نگاه می کنیم و با منابع معتبر تحلیل می کنیم. این موضوع شامل چند ادعای جداگانه است که باید تک تک بررسی شوند: - - - ۱️⃣ ادعا: �سو در تورک ...
درباره واژه �بزغاله� و ریشه شناسی آن در زبان های اوستایی، پهلوی و سانسکریت، همراه با منابع معتبر، در ادامه توضیحاتی ارائه می شود: 1. ریشه شناسی وا ...
درباره ریشه واژه ی �آس� در اوستایی، پهلوی و سانسکریت توضیح بدهیم. برای اینکه پاسخ دقیق و مستند باشد، بهتر است هر زبان را جدا بررسی کنیم و تطبیق معنای ...
ادعاهایی که می گویند واژه ی �آسی� در همه زبان ها یک معنی مشترک دارد و از زبان های عربی، عبری، لاتین، انگلیسی و غیره برداشت های مختلف شده، جعلی و غیرع ...
واژه ی �سقز� نمونه ای جالب از تطور زبانی در منطقه ایران و جنوب آسیاست که می توان آن را از منظر اوستایی، پهلوی و سانسکریت بررسی کرد. در ادامه، تحلیل د ...
واژه ایستاده. [ دَ / دِ ] ( ن مف / نف ) برپا. سرپا. قایم. ( فرهنگ فارسی معین ) . متوقف : ایستاده دید آنجا دزد غول روی زشت و چشمها همچون دغول. رودکی. ...
ریشه شناسی واژه های �بَگ�، �بیگ�، �بَک� و �بَی� در زبان های اوستایی، پهلوی، سانسکریت و فارسی میانه، اطلاعات زیر ارائه می شود: - - - 🧬 ریشه شناس ...
واژه ی �ایل� در زبان های ایرانی را با اتکا به منابع معتبر کتابی و مستند ارائه کرده ام، به گونه ای که تطور تاریخی، معنایی و آوایی آن روشن شود: - - ...