پیشنهاد‌های حسین کتابدار (٢٠,٧٨٧)

بازدید
١١,١٥٤
تاریخ
١٩ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

1 - در اصطلاح عامیانه، "shout" به معنای نوبت یا حق انتخاب است. وقتی گفته می شود "It is your shout, " به این معناست که این نوبت یا فرصت شماست که تصمیم ...

تاریخ
٢٠ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

🔹 تعریف: زندگی در مناطق روستایی یا دورافتاده. این اصطلاح معمولاً به زندگی در مکان هایی اشاره دارد که از شهرها و مناطق شهری فاصله دارند و به طبیعت و ...

تاریخ
٢٠ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ The museum curator selected a variety of contemporary artworks for the new exhibition. کیوریتور موزه مجموعه ای از آثار هنری معاصر را برای نما ...

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "Triple Double" به یک عملکرد استثنایی در ورزش بسکتبال اشاره دارد. این اصطلاح به معنای کسب حداقل 10 واحد در سه دسته مختلف از آمار در یک بازی است ...

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"Double Double"** می تواند به چندین مفهوم مختلف اشاره داشته باشد، بسته به زمینه ای که در آن استفاده می شود. در زیر به برخی از معانی و کاربرده ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 **تعریف:** عبارت **"pant after someone"** به معنای **علاقه مندی شدید یا اشتیاق به کسی** است. این اصطلاح معمولاً در زمینه روابط عاشقانه یا جذاب ...

پیشنهاد

### 🔹 **عبارت:** **Double Dealing Deadly Daddy** ### 🔹 **تحلیل عبارت:** عبارت **"Double Dealing Deadly Daddy"** به نظر می رسد که یک اصطلاح یا عنو ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔸 مثال های کاربردی: After finishing his presentation, she asked, "Are you through?" بعد از اتمام ارائه اش، او پرسید: "آیا تمام کردی؟" Once you’re ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

"خنثی کردن، بی اثر کردن یا از بین بردن تلاش ها یا اقدامات یک نفر" است. به عبارتی وقتی می گوییم کسی را "undid" کرده اند، یعنی کاری که آن شخص انجام داد ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 **نظریه ابر تاریک ( Dark Cloud Theory ) ** **نظریه ابر تاریک** به طور کلی به مفهومی اشاره دارد که در زمینه های مختلف از جمله علوم اجتماعی، رو ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

به فرایند قطع مصرف مواد مخدر یا الکل اشاره دارد که معمولاً به دوره ای گفته می شود که فرد به طور فعال در حال تلاش برای ترک اعتیاد است و از مواد مخدر ی ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 مثال ها: The undertaker prepared the body for the funeral. مأمور تدفین جسد را برای مراسم تدفین آماده کرد. She spoke with the undertaker about ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 **واژه:** **سوسن** * ( اسم – فارسی ) * ### 🔹 **تلفظ:** /suːs�n/ ### 🔹 **معادل انگلیسی:** **Lily** - - - ### 🔸 **تعریف ها:** 1. ** ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 مثال ها: Her sunny personality brightens up the room. شخصیت شاداب او اتاق را روشن می کند. People are drawn to his sunny personality. مردم به ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها: ( معنی عامیانه ) : Wincy به معنای احساس ترس یا نگرانی است. این اصطلاح معمولاً در زمینه های غیررسمی و محاوره ای استفاده می شود. ( در ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها: ( معنی عمومی ) : عبارت set you up به معنای آماده کردن یا تدارک دیدن شرایط برای کسی است. این عبارت می تواند به طور مثبت ( مانند آماده ک ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها: ( عمومی ) : Claim ticket به مدرکی اشاره دارد که به فرد اجازه می دهد تا یک کالا، خدمات، یا حقایق خاصی را که به او تعلق دارد، مطالبه کند ...

پیشنهاد
٠

با صدای بلند اعلام کردن / فریاد زدن از بالای بام ها / به همه اطلاع دادن 🔹 مثال ها: When she got the promotion, she wanted to shout it from the rooft ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹گرهک سازی / تشکیل ندول / ندول دار شدن 🔸 تعریف ها: ( کاربرد زیستی ) : فعل nodulate به معنی تشکیل یا تولید گرهک ها ( nodules ) است، به ویژه در ریشه ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

آفازی / اختلال زبان درمانی عصبی / ناتوانی در گفتار و درک زبان اختلال در توانایی درک یا تولید زبان است که معمولاً به دنبال آسیب به بخش های مرتبط با زب ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

**Crown Office** در نظام حقوقی انگلستان به دفتر یا بخشی از بخش Queen's ( یا King's ) Bench Division در دادگاه عالی گفته می شود که مسئول امور اداری و ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

**DCI** مخفف چند عبارت مختلف است که بسته به زمینه کاربرد، معانی متفاوتی دارد. مهم ترین آنها عبارتند از: ### ۱. Drum Corps International ( DCI ) یک ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 کلاه ایمنی کوچک / کلاه بچه گانه / کلاه محافظ مینیاتوری 🔹 مثال ها: He bought a wee helmet for his toddler’s bike rides. برای دوچرخه سواری بچه اش ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **معادل فارسی پیشنهادی:** **بیمار و ناتوان** / **در حال ضعف شدید** / **از حال رفته** ### 🔸 **تعریف ها:** 1. ** ( اصطلاح عامیانه ) :** عبارت * ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹: استاندارد پایین / حد انتظار خیلی کم / سقف پایین توقعات / خط کش بی مقدار 🔸 تعریف ها: 1 - ( معنای استعاری – عمومی ) : اصطلاح low bar زمانی به کار ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 عقده ی برتری طلبی / خودبزرگ بینی افراطی / توهم برتری نسبت به دیگران 🔸 تعریف ها: 1 - ( روان شناسی کلاسیک ) : Superiority Complex اصطلاحی ست که توس ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹موافق بودن با چیزی / حمایت کردن از چیزی /مخالف شدید بودن با چیزی ( در شکل اعتراضی ) بیمار بودن از یک مشکل جسمی یا روحی 🔸 تعریف ها: 1 - ( در زبان ع ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. **اصطلاح عامیانه:** عبارت *feel off - color* به معنای **احساس ناخوشی یا کمی بیمار بودن** است. یعنی وقتی کسی حس می کند حالش خوب نیست، ممکن است ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. **اصطلاح عامیانه:** عبارت *leave someone hanging* به معنای **رها کردن کسی در وضعیت نامشخص یا بی پاسخ گذاشتن او** است. یعنی فردی را بدون پاسخ، ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. **اصطلاح عامیانه:** عبارت *have someone in tears* به معنای **باعث شدن که کسی به گریه بیفتد** است. یعنی فرد یا چیزی چنان تأثیر عاطفی یا احساسی ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. ** ( اصطلاح عامیانه ) :** عبارت *plow on* به معنای **ادامه دادن کاری با پشتکار و تلاش، حتی در شرایط سخت یا خسته کننده** است. یعنی بدون توقف یا ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. **اصطلاح عامیانه:** عبارت *fly off the handle* به معنای **ناگهان و بدون کنترل عصبانی شدن** است. یعنی فرد به سرعت از کوره در می رود و واکنش شدی ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 بی حال بودن / سرحال نبودن / کلافه یا بد خلق بودن / در وضعیت روحی یا جسمی ناپایدار بودن ( زمینه ی احساسی و فرهنگی ) : این اصطلاح در انگلیسی غیررسم ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که به معنی **مبتلا شدن به یک بیماری عفونی، معمولاً بیماری های ویروسی یا باکتریایی مانند سرماخوردگی یا آنفلوآنزا ...

پیشنهاد
٠

عبارت **"come down with something"** یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است که به معنی **مبتلا شدن به یک بیماری یا ناخوشی، معمولاً بیماری های عفونی مثل س ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

### 🔸 **تعریف:** **Chocohangover** به **احساس ناخوشایند جسمی یا روحی** گفته می شود که پس از **مصرف بیش از حد شکلات** به وجود می آید. این احساس می ت ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

**Chocoholicism** یا **Chocoholism** به معنی **وضعیتی است که فرد به شکلات اعتیاد دارد یا به شدت به خوردن شکلات علاقه مند است**. این واژه به صورت غیرر ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

**Chocoholism** به معنی **وابستگی یا اعتیاد به شکلات** است. این واژه به صورت طنزآمیز برای توصیف حالتی به کار می رود که فرد علاقه و اشتیاق شدیدی به خو ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

- عبارت **"No jive"** به معنی **"شوخی نمی کنم"، "جدی می گویم" یا "بدون حقه و فریب"** است. - این اصطلاح عمدتاً در زبان عامیانه انگلیسی آمریکایی و به ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. ** ( صادق و درستکار بودن ) :** *On the square* به معنای **صادق، درستکار، قابل اعتماد و منصف بودن** است. وقتی کسی *on the square* باشد، یعنی به ط ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

- عبارت **"No B. S. "** مخفف **"No Bullshit"** است که به صورت غیررسمی و عامیانه به کار می رود و معنی آن **"بدون حرف بی معنی، بدون دروغ یا بدون حاشیه" ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. ** ( عامیانه بریتانیایی ) :** *Pukka* به معنی **اصیل، واقعی، معتبر، باکیفیت و درجه یک** است. وقتی چیزی یا کسی را *pukka* می نامند، یعنی آن چیز ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

- عبارت **"never been laid"** به صورت غیررسمی و عامیانه به کسی گفته می شود که **هرگز رابطه جنسی نداشته است**. - این اصطلاح معمولاً در مکالمات غیررس ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

در برخی موارد، green به صورت غیررسمی و عامیانه برای اشاره به کسی به کار می رود که در زمینه جنسی بی تجربه یا باکره است. این کاربرد معمولاً در زبان محا ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

This term refers to someone who has not yet had sexual intercourse or any other sexual experiences. It can also be used metaphorically to describe so ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 خراب کاری کردن با سوتی بزرگ / اشتباه احمقانه و فاجعه بار / ناشیانه عمل کردن 🔹 مثال ها: He blundered up the whole presentation by forgetting his ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔸 تعریف ها: ( فعل – عامیانه ) : Botch up به معنی خراب کردن، بد انجام دادن یا ناقص انجام دادن کاری است. وقتی کسی کاری را botch up می کند، یعنی آن ک ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

✍️ ( عامیانه – اشتباه کردن یا خراب کردن ) : عبارت fudge up به معنی اشتباه کردن، خراب کردن یا به هم ریختن کاری است. وقتی کسی fudge up می کند یعنی کار ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 لرزش مختصر و ناگهانی / تلو تلو خوردن / اشتباه لحظه ای ( در حالت اسمی: توپک پارچه ای / پرز لباس ) 🔹 مثال ها: He bobbled the ball and missed the ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

🔹 لغزش کردن / اشتباه کردن ناگهانی / گیر افتادن در اشتباه / زمین خوردن ( به صورت استعاری ) 🔸 تعریف ها: ( معنای عمومی ) : این اصطلاح زمانی استفاده ...