تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیت = غذا ، مغذی ، ماده مغذی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پتیستن = تهدید کردن پتسیت = تهدید

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانع ایجاد کردن ، باطل کردن ، جلوگیری کردن ، مهار کردن ، مانع شدن ، عقب راندن ، مخالفت کردن پتران گر = بازدارنده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیم ، وکیل ، وکیل مدافع ، دفاع کننده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمک ، یاری ، دستگیری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاتَرم = رعیت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پتکی / پتکیه = قدرت ، زور ، توان ، استعداد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پادفراسنیدن =تنبیه کردن پادافراهش = تنبیه پادافراه = تنبیه، مجازات

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پَشت = معاهده ، قول ، وعده ، پیمان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پَشن = تعهد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مدافع ، مدعی الیه ، کسی که از او در دادگاه شکایت شود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکمیل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاسخ دادن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهیا شدن ، آماده شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موافق ، سازگار ، مطابق

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی سازش و تطابق است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پساچ / پساز = شکل زمان حال آن است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پروست = حصر ، محاصره ، احاطه ، اسارت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پروند = حصر ، محاصره پروندش = محاصره بودن ، اسارت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پَرِخت = باقی مانده ، بازمانده ، زنده مانده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پَرِختن = زاید بودن ، بازماندن ، باقی ماندن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پَرگَوار = اطراف

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رین = دفعه پنج رین = پنج دفعه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اجتناب کردن ، پرهیز کردن ، جلوگیری کردن ، مراقبت کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پَهرُم = عالی ، اعلا ، بهترین

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آغل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پَه = چهارپا ، گله ، رمه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

نسخه ی دوم ، المثنی ، کپی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوژ = نیرو اوژمند = نیرومند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ovam = وقت ، زمان ، مرحله

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معتبر ، امین ، موثق ، قانع کننده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برخیزاندن ، بلند کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاک کردن ، ستردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوستام ، در پهلوی ، زمینه ، اساس

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویران کردن ، خراب کردن ، نابود کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - کامل ، پر 2 - منظم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"رون " به معنی جهت و سمت و سو است اورون = به سوی بیرون

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - افتادن ، پایین افتادن ، فرود آمدن 2 - اتفاق افتادن ، روی دادن ، رخ دادن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علیحضرت ، والا حضرت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوغارش = درو کردن ، دفع کردن اوغارشمند = قابل دفع

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

در فارسی پهلوی اودَر ( Odar ) به معنی سگ آبی بوده است . به احتمال زیاد این واژه از پارسی به انگلیسی رفته.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - مقدر کردن 2 - تخصیص دادن 3 - خراب کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - دراز کشیدن ، 2 - بی اثر ماند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیاو = 1 - مناسب ، درخور ، شایسته 2 - کوشش ، تلاش

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیارش / نیارشن = انحلال ، فساد ، پراکندکی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوید دادن ؛ خبر دادن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دعوت کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قعر ، ته ، پایین

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایین ترین

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذاشتن