پیشنهادهای ژاسپ (٣,٩٧٠)
علت = شَوِه / بایکر
ملاحظه = شَوهیر
ممنوع = شَهاد
جَزا = شیان / وشیان جُزا = متغییر ، تغییر دهنده ، تغییر کننده . ر. ک جُزیدن
منوَر = شیده
شیفتگی= عشق بیمارگون و وسواسی واعتیاد وار
شیناب = سعی ، کوشش و ممارست
شیوه = نگاه شهوانی
شیوه = نگاه از روی شهوت
در فارسی " شیویدن" = لرزیدن To Shiver
شَییدن= مسلح شدن
کاچول ، کچول
کاخه
منزل = کاژه / گازه / کُهَنبار / کاط
کاست
ریا = کانه / پوزابکی
کاو کلور
کتگری / درودگری
رئیس = سرکرده / کَچیر/ کَچیرده
کد = به معنی نخست و اول نیز هست.
فرد = کد / کَس فرد ( عدد ) = تاک / طاق جفت و تاک = زوج و فرد
کدبا
کَدُفت
کَراز = تب زایمان
آشفته / کراشیده
مثل = کُراه
انتها = کَراه / انجامَن
کرتاخ
کَردا = دیروز ، مخالف فردا
کردنگ
کردمند
کَرزه = مادرزادی که آلت تناسلی ( زهار ) نداشته باشد.
کِرشیدن = میسر نشدن کار ، نشدن ، جور نشدن
کَرشیدن = فرونتی کردن ، خزوع و خشوع نشان دادن
کَرکام = منظور و مقصود
کَرمند
تجمع = کُرند
مصاف و محل صف کشیدن دو سپاه برای جنگ = کُرنگ ( Korang )
چاق = کُروت
کَروِه / کاواک = دندان میان تهی شده
آواستن = تراشیدن ، پیراستن
کزدیدن = جلا دادن ، صیقل دادن
کژخوانی = Dyslexia ناخوانی = Alexia
قابلمه = پاتیل ، کژغان، کالوشه، لَوید کلوید. [ ک َل ْ ] ( اِ ) دیگ آشپزی. کواری. [ ک ُ] ( اِ ) دیگ سفالین. لوقاب ، لوکاپ = دیگ بزرگ کازیره. [ رَ ...
هزیمت ، کوچ ، رحلت ، فرار
کساردن
کساردن = تحمل کردن بهتر است این معنی را از گساردن جدا کنیم
فضاحت = کَستی
ضمیر = کشاک
خط = کشه / کشمیده / کت