پیشنهادهای ژاسپ (٢,٥٤٩)
آرام ، ساکت
کوشش و تلاش
تَروفتن = دزدیدن ، سرقت
ما در پهلوی واژه ی "تَرَفت" / Traft به معنی سرقت و دزدیدن را داشته ایم. همانندی این دو واژه اتفاقی به نظر نمی رسد.
تُو = بخش ، قسمت
کفاره دادن ، جبران کردن ، تنبیه کردن ، پشیمان شدن ، توبه کردن
تویه = توانایی ، نیرو ، قدرت "تویه و پویه ی کار کردن"
آفرینش ، خلاقیت
محقق ، مسلم و حتمی
ترون = تر و تازه ، لطیف
مغرور و متکبر
ترمانیدن = حقیر شمردن ، خوار کردن ، تکبر ورزیدن ، گستاخی کردن Snub
1 - اندازه گرفتن ، سنجیدن 2 - تراز کردن ، متعادل کردن
تن در آمیزی ، آمیزش جنسی
تَنبان = 1 - ناصحیح ، نادرست 2 - نامنظم
تَنَند / وَرَند
تَم / تُم = تاریکی
روان کردن ، به حرکت درآوردن ، به جریان انداختن ، حرکت دادن
شویش = قحطی
شپیار =شربت
بی توجهی ، غفلت
سِتوری ( پهلوی ) = قیومیت ، امانت داری
سود = گرسنگی
سِتوش = عذاب قبر
ثابت ، ایستاده و استوار
مدهوش شدن ، بی هوش شدن
گیج ، بیهوش
سِتَر = مدهوش ، گیج ، غش کرده ، ضعف کرده و بر زمین افتاده
ستمه = شدید
سریشَک= توده ، گروه ، دسته
سرو ( sraw ) در پهلوی به معنی آوازه و نام و شهرت است. خسرو/ هسرو = خوشنام دسرو/ دشسرو= بد نام
سپورهیدن = کامل کردن ، تمام کردن سپور = کامل
سپور / اسپور = کامل ، تمام
سپاش / اسپاش = فضا ، فلک ، جهان Space
سنود ( اوستان ) = به معنی ابر است.
سَنوَر = کمان
سهمان = حد و مرز سهمانمند = محدود
مالیات ، باج و خراج
حریص و طماع
غارت کردن ، تاراج کردن
سوی، جهت
روی ، چهره ، صورت
تمسخر استهزا
موی بدن
ریست = نعش و جنازه ی مرده ریس کش = نعش کش
ریخَن = ارثیه ، ثروت
رایِنا / رایِناک = حاکم ، نظم دهنده ، فرمانروا
راز = معمار
رختکی / رختکیه = نا خوشی ، بیماری
رونیدن = به حرکت آوردن ، وادار به رفتن کردن