clothes line


معنی: طناب رخت شویی، رجه
معانی دیگر: بندرجه، (طناب یا سیم که روی آن رخت خشک می کنند) رجه، بند، طناب رخت، طناب رخت شویی، رجه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a rope, cord, or wire on which clothes, blankets, curtains, and the like are hung to dry or air.

جمله های نمونه

1. pari is pegging the clothes to the clothesline
پری در حال گره زدن به لباس ها در روی بند است.

2. The wet clothes has frozen on the clothesline.
[ترجمه گوگل]لباس خیس روی بند رخت یخ زده است
[ترجمه ترگمان]لباس های خیس روی the خشک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Alma made them string clothesline around so she could stretch blanketing over him and down to the floor without its touching him.
[ترجمه گوگل]آلما آن‌ها را بند رخت بند انداخت تا بتواند پتو را روی او بکشد و بدون اینکه او را لمس کند تا زمین پایین بیاید
[ترجمه ترگمان]آلما آلما آن ها را از طناب رخت بر بست تا او بتواند بدون اینکه دستش را لمس کند بر روی او و زمین دراز بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The clothesline creaked, then sagged closer to the ground.
[ترجمه گوگل]بند رخت می ترکد، سپس به زمین نزدیک می شود
[ترجمه ترگمان]طناب رختشویی به صدا در آمد و سپس به زمین نزدیک تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A clothesline ran parallel to the back fence and Marina stood there hanging diapers.
[ترجمه گوگل]یک بند رخت به موازات حصار پشتی می دوید و مارینا آنجا ایستاده بود و پوشک آویزان می کرد
[ترجمه ترگمان]یک طناب رخت clothesline به طرف نرده های عقب دوید و مارینا با قنداق آویزان آنجا ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I hung the blankets on the clothesline to air them out.
[ترجمه گوگل]پتوها را روی بند رخت آویزان کردم تا هوا بیرون بیاید
[ترجمه ترگمان]من پتوها را روی طناب رخت شویی آویزان کردم تا آن ها را بیرون بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Benjy returned to the clothesline with three spongy, muddy clothespins.
[ترجمه گوگل]بنجی با سه گیره لباس اسفنجی و گل آلود به بند رخت برگشت
[ترجمه ترگمان]Benjy با سه بازی اسفنجی به طناب رخت clothesline بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The wet clothes froze on the clothesline.
[ترجمه گوگل]لباس های خیس روی بند رخت یخ زد
[ترجمه ترگمان]لباس های خیس از طناب رخت خواب خشک شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You can leave your jacket out on the clothesline to air.
[ترجمه گوگل]می توانید ژاکت خود را روی بند رخت بگذارید تا هوا بخورد
[ترجمه ترگمان]میتونی jacket رو از رو طناب رخت clothesline بری بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I rush to close the windows clothesline, secure the patio furnishings.
[ترجمه گوگل]عجله می کنم تا بند رخت پنجره ها را ببندم، وسایل پاسیو را محکم کنم
[ترجمه ترگمان]من عجله دارم که پنجره ها رو ببندم و از مبل و مبل راحتی استفاده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I put towel in clothesline. It's the last straw. The line is cut.
[ترجمه گوگل]حوله را در بند رخت انداختم این آخرین نی است خط بریده شده است
[ترجمه ترگمان] من یه حوله رو از رو طناب رخت clothesline گذاشتم این آخرین کاه است خط قطع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How many blouses are left on the clothesline?
[ترجمه گوگل]چند بلوز روی بند رخت باقی مانده است؟
[ترجمه ترگمان]چند تا بلوز رو از رو طناب رختشویی مونده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Claggert fled Pooch's leash to a clothesline so she could run, and Dad and I left.
[ترجمه گوگل]کلاگرت از بند پوچ به بند رخت فرار کرد تا او بتواند بدود و من و بابا رفتیم
[ترجمه ترگمان]Claggert افسار pooch را به طناب رخت خواب بند کرده بود تا بتواند بدود، و من و بابا از آنجا بیرون رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Martha hung the towel outside on the clothesline in order to cry it out.
[ترجمه گوگل]مارتا حوله را بیرون روی بند رخت آویزان کرد تا فریاد بزند
[ترجمه ترگمان]مارتا حوله ای را روی طناب رخت clothesline آویزان کرد تا آن را به گریه بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Tighten the clothesline so it doesn't drop.
[ترجمه گوگل]بند رخت را سفت کنید تا نیفتد
[ترجمه ترگمان]طناب رو سفت کن تا نیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طناب رخت شویی (اسم)
clothes line

رجه (اسم)
clothes line

انگلیسی به انگلیسی

• rope on which laundry is hung out to dry
a clothes line is a rope on which you hang washing to dry.
rope on which clothes are hung out to dry or air

پیشنهاد کاربران

1 - noun - countable - American English :
clothesline
washing line - British English :
طناب رخت شویی ( طنابی که لباس های شسته شده و خیس را جهت خشک شدن روی آن پهن می کنند. )
به عنوان مثال :
...
[مشاهده متن کامل]

A clothesline ran parallel to the back fence and Marina stood there hanging diapers
2 - verb - transitive :
به زمین زدن کسی ( مثلا بازیکن فوتبال یا راگبی ) با گرفتن گردن وی توسط دست کشیده و باز شده بازیکن مقابل

clothes lineclothes lineclothes line
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/clothesline• https://www.merriam-webster.com/dictionary/clothesline
رجه
بند رخت
a length of rope or string from which wet clothes are hung, usually outside, to dry
بند رخت، طناب لباس

بپرس