تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محکم گرفتن Clutch

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پالاییدن ، تمیز کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنون = اثر هنود= تاثیر مانند نمون که از نمود گرفته شده است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرجَست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکاف برداشتن ، پاره شدن ، خراشیده شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکاف برداشتن ، پاره شدن ، خراشیده شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تغییر کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کهولیدن / گهوایدن = تغییر کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تغییر کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جاور کردن ، تغییر کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تغییر کردن ، دگرگون شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تغییر کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آساردن = آماردن ، هماردن ، شماردن ، محاسبه کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شپوختن / اِشپختن = قلدری کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

شپوختن / اشپختن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخمیر کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زور گویی ، بولی کردن ، قلدری کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشم گین شدن ، نزاع کردن ، پرخاش کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رَخیدن = نفس نفس زدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پَرزیدن = مانع شدن ، سد کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتقاد کردن ، نقد کردن ، سرزنش کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آکِستن / آکشتن = بستن ، پیوند دادن ، وصل کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اندیشیدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کیفتن = خم شده به سویی ، گرایش و میل پیدا کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فیت = فرزام = درخور ، برازنده ، مناسب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشخند کردن ، مسخره کردن Laughing

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مَلنجیدن = بر کشیدن ، جذب کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تَریدن = جذب کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نِهاردن = تُنُک کردن ، رقیق کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیجیدن = تنظیم کردن ، آراستن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اَرستیدن = 1 - آراستن 2 - منظم کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

آراستن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبیستن= آراستن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آراستن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

آمودن = 1 - آراستن 2 - مهیا کردن ، آماده کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

آریدن = آراستن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشمناک کردن ، رنجاندن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مَسیدن/ مَشتن = اندوختن ، جمع آوری کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیویدن = جُزیدن ، تغییر کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فریفتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موافقت کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غمگین کردن ، رنجاندن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اندرز دادن ، پند دادن ، نصیحت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آراستن ، مرتب کردن ، منظم کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آراستن ، آراییدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتقاد کردن ، پند دادن ، سرزنش کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدست آوردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چکیدن ، انزال

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

= ژودن ، خوردن ، بلعیدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ژودن = 1 - بلعیدن ، خوردن 2 - ترک کردن ، غفلت کردن 3 - وراجی کردن