پیشنهادهای ژاسپ (٢,٥٤٩)
بحث کردن ، جدل کردن
حذف چیز غیر ضروری ، خرج کردن
ویزیستن
وانانَمِشیدن = از بی راهی در آمدن ، از وهم در آمدن ، از توهم خارج شدن
Disillusionment از توهم خارج شدن
نانَمشیدن ( نا نَمشیدن ) = ناکام شدن نانَمَشیدن/ نانَمِشیدن = سراب دیدن ، دچار خطای بصری شدن
سراب ، وهم ، ایلوژن
نانَمَش
رشد و توسعه دادن Develop
مُرنجانیدن = نابود کردن
ویران کردن
آناست کردن = نابود کردن ، نهست کردن، نیست کردن ، از بین بردن
نابود کردن
زَمودن
دفرمه شدن بدن ، از ریخت و قیافه افتادن، زایل شدن
تصمیم گرفتن
پوهیدن = پوسیدن ، تحلیل رفتن
کَشَفتن = پژمرده شدن ، گندیدن ، زوال ، فاسد شدن ، تحلیل رفتن
گزاییدن / وینِهیدن / زینینیدن = To Cause Damage
لطمه زدن ، آسیب زدن
بیشازیدن / پشازیدن / بشازیدن = در مان کردن ، معالجه کردن
نفرین کردن
فریوریدن = تحسین کردن ، اعتبار دادن ، اعلام باور داشتن به درستی یک ادعا
جَرَستیدن = غیژ غیژ کردن در ، صدای لولای روغن نخوردن
جَرَستیدن = غیژ غیژ کردن در ، صدای لولای روغن نخوردن
نزشتن = پیمود ، پوییدن ، طی کردن فاصله
زوج
زوج = تَروه / تووِه
کهیدن / کخیدن = To Cough
فاسد شدن
فاسد شدن
کنترول کردن ، محافظت کردن
کارواژه ی کهن "لاغیدن " در فارسی به معنی تمسخر کردن و خندیدن بوده است.
در فارسی ما کارواژه ی "همینیدن" به چم : ۱_ سرودن ۲_ نواختن را داشته ایم ، گمان من این است که ریشه ی این واژه همین کارواژه ی فارسی باشد
دخول
تحقیر کردن ، خفت دادن
مقدس و متبرک کردن
نوینیدن
بیولیدن
آدینیدن = نیدن / آنیدن ، هدایت کردن برابر Conduct
نیدن
در فارسی "نیدن"
ایراختن = To Condemn
نهمبیدن / اَویشتن
تکمیل کردن ، کامل کردن
سرودن ( چکامه ) ، نواختن ( ساز )
رنگ کردن
توختن
اسپیختن / اشپوختن = مجبور کردن ، اجبار کردن
نَشلیدن