foal

/foʊl//fəʊl/

معنی: توله حیوانات، کره اسب، کره زاییدن
معانی دیگر: (کره) زاییدن، (اسب یا خر یا قاطر و غیره) کره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a young horse, mule, or related animal, esp. under one year old.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: foals, foaling, foaled
• : تعریف: to give birth to (a foal).

جمله های نمونه

1. in foal (or with foal)
(اسب و غیره) آبستن

2. The foal was sired by a cup-winning racehorse.
[ترجمه گوگل]اسب اسب مسابقه ای برنده جام از کره اسب سوار شد
[ترجمه ترگمان]کره اسب از طریق یک اسب مسابقه اسب دوانی به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The mare has just thrown a foal in the stable.
[ترجمه گوگل]مادیان به تازگی یک کره را در اصطبل انداخته است
[ترجمه ترگمان]مادیان همین الان یک کره اسب را در اصطبل پرت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mare is due to foal today.
[ترجمه گوگل]مادیان امروز به دلیل کره کره است
[ترجمه ترگمان]امروز مادیان به پای اسب می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our neighbour's female donkey is carrying a foal.
[ترجمه گوگل]الاغ ماده همسایه ما کره اسب حمل می کند
[ترجمه ترگمان]الاغ زن همسایه ما یک کره اسب را حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Two of the mares are in foal.
[ترجمه شان] دو تا از مادیان ها آبستن هستند.
|
[ترجمه گوگل]دو تا از مادیان ها در کره اسب هستند
[ترجمه ترگمان]دو نفر از the در foal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Comet also sired the champion foal out of Spinway Harvest.
[ترجمه گوگل]Comet همچنین کره اسب قهرمان را از Spinway Harvest خارج کرد
[ترجمه ترگمان] ستاره دنباله دار، مادیان قهرمان رو از \"Spinway Harvest\" به ارث برده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The foal dies, but the pup thrives, and news of its existence spreads like a stain.
[ترجمه گوگل]کره می میرد، اما توله رشد می کند و خبر وجودش مانند لکه ای پخش می شود
[ترجمه ترگمان]کره اسب می میرد، اما توله زنده می شود و خبر وجود آن مثل لکه لکه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This horse has just given birth to a foal. b. This mare has just given birth to a foal.
[ترجمه گوگل]این اسب به تازگی یک کره به دنیا آورده است ب این مادیان به تازگی یک کره به دنیا آورده است
[ترجمه ترگمان] این اسب همین الان یه کره اسب به دنیا آورده ب این مادیون یک کره اسب به دنیا آورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The abandoned foal that's losing the will to live.
[ترجمه گوگل]کره متروکه ای که در حال از دست دادن اراده برای زندگی است
[ترجمه ترگمان]یک کره اسب متروک که دنیا را از دست می دهد، زندگی را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was not in foal; and both she and the colt were emaciated, wormy, and covered in lice.
[ترجمه گوگل]او در کره اسب نبود و او و کلت لاغر، کرمی و پوشیده از شپش بودند
[ترجمه ترگمان]او در کره اسب نبود؛ و هم او و کره اسب لاغر و wormy و پر از شپش بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then as the foal matures, it will form friendships with other horses and develop affection for them too.
[ترجمه گوگل]سپس با بالغ شدن کره اسب، با اسب های دیگر دوستی برقرار می کند و به آنها نیز محبت می کند
[ترجمه ترگمان]آنگاه که کره به بلوغ رسید، دوستی با اسب های دیگر برقرار خواهد کرد و محبت آن ها را نیز توسعه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Occasionally a foal thinks we are pretty low in the pecking order and decides to kick us.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات یک کره اسب فکر می کند که ما از نظر نوک زدن خیلی ضعیف هستیم و تصمیم می گیرد ما را لگد بزند
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات یک کره اسب فکر می کند که ما خیلی کوتاه در سلسله مراتبی هستیم و تصمیم می گیرد که ما را لگد بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A single foal is born after a gestation period of a year.
[ترجمه گوگل]یک کره اسب پس از یک سال حاملگی متولد می شود
[ترجمه ترگمان]یک کره اسب مجرد بعد از مدت زمان بارداری یک سال به دنیا می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توله حیوانات (اسم)
chit, foal

کره اسب (اسم)
stag, foal, colt

کره زاییدن (فعل)
foal

انگلیسی به انگلیسی

• young horse, colt; young donkey
give birth to a young horse; give birth to a young donkey or mule
a foal is a very young horse.

پیشنهاد کاربران

foal 2 ( n ) =a very young horse
foal
foal 1 ( n ) ( foʊl ) =a very young donkey
foal
a young horse
کره اسب، هم از نوع نر و هم ماده آن، با سن کمتر از یک سال
The term "colt" only describes young male horses and is not to be confused with foal, which is a horse of either sex less than one year of age
foal
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/foal
کره اسب ، کره الاغ ، و کره گورخر
کره اسب، ( جنسیت نامعلوم )
این کلمه هم اسم وهم فعل است.
اسم_کره ( بچه اسب یا الاغ )
فعل_کره زاییدن
Cat : گربه
Kitten : توله گربه
Dog : سگ
Puppy : توله سگ
Eagle : عقاب
Eaglet : جوجه عقاب
Sheep : گوسفند
Lamb : بره
Horse : اسب
Foal : کره اسب
Goat : بز
Kid : بزغاله
کره اسب

بپرس