پیشنهادهای نصراله مرادیانی (٢٨٩)
در عکاسی: عکس بدون روتوش، کات یا هر تغییری.
زیرسؤال بردن نظر کسی با بازی روانی
به تردید واداشتن کسی درباره خودش و نظرش، با استفاده از روش های روانشناختی
دمغ، دل آزرده، آزرده خاطر، پریشان
البته این توضیح رو به اشتباه زیر این واژه نوشتم. این توضیح مربوطه به کلمۀ cockney
لهجۀ طبقۀ کارگر لندن، و طبقۀ پایین تر از متوسط همین شهر، که تفاوت زیادی داره با لهجۀ طبقات بالاتر
لهجۀ طبقۀ کارگر و طبقۀ پایین تر از متوسط در لندن، که تفاوت زیادی داره با لهجۀ طبقات بالاتر
لهجۀ لیورپولی! نه لحجه : )
پوشش دادن، انجام دادن، پیش رفتن در ( موضوع، کار، پروژه )
( مصرف مواد مخدر ) : ( فعل ) تو رگ زدن، ( اسم ) دوزی که معتاد بهش عادت کرده
در اصطلاح: دراگ، مواد مخدر
معنی مجازی: گردن کلفت، قلچماق، یغور، زمخت
همچنین ( غیررسمی ) : خریدن یا تهیۀ مواد مخدر
همچنین ( فعل؛ رکیک ) : دادن، خوابیدن با
دل به دریا زدن، توی گود رفتن، خطر کردن
منطقۀ ناشناخته
تاباندن نوری به / از بالا
وقتی در ابتدای جملات متوالی تکرار بشه، به معنی: و بعد. . . و بعد. . .
سفر اکتشافی یا سفر تحقیقاتی لوییس و کلارک: سفر تحقیقاتی گروهی آمریکایی به دستور دولت ایالات متحده برای شناخت بیشتر ناحیۀ لوییزیانا، که دولت آن را به ...
همچنین: خصم، معاند، دشمن
جنگ های بربری، اوایل قرن نوزدهم
مشحون، آکنده
سال های پایانی قرن نوزدهم، ملتقای دو قرن
وقتی در ترکیب curse him یا curse them به کار بره معادلش میشه: تف به روش، لعنت بهش، مردک عوضی. . . درواقع به معنی نفرین و ناسزاست.
همچنین: ابراز تأسف کردن
دیار دیرین؛ لقب ایالت ویرجینیای ایالات متحد امریکا
تکیدگی
تندوتیز، گزنده، نیشدار
اقلیم، بوم، سرزمین، خطه، دیار
غیراصیل، غیرذاتی، تصادفی، دلبخواهی
نوعی سوسک
همچنین: بطن، درون، ژرفا
همت، اراده، عزم، کوشش، انگیزه
سفر دور و دراز، دربه دری، سفر بی هدف
معطوف کردن توجه به جاها و مناطق کوچک؛ اهمیت دادن و توجه بیش از حد به منافع محلی یا تضادهای کوچک به بهای سعادت و بهروزی کلی یا عمومی
حزن انگیز، سوزناک، جگرسوز، غم افزا
خواب و خیال، رؤیا، خیال متوهمانه
قاطی کردن، از کوره در رفتن
همچنین: سنجیده، حساب شده
بجز معنی مالکیت، این معنی رو هم می ده: تسلط، چیرگی، احاطه، تبحر، خبرگی. . . مثلاً مسلط بودن به خود. . .
حال به هم زن، مزخرف
آسیب زدن، لطمه زدن، کاستن از کیفیت چیزی، خسارت وارد کردن، تباه کردن
جنون الکلی
روستایی در ایلینوی ایالات متحده
اشخاصی که در سال ۱۸۴۹ به سیل عظیم جستجوگران طلا پیوستندو به سمت کالیفرنیا هجوم بردند.
عجالتاً، در حال حاضر، فعلاً
جایگاه شامخ، مرتبۀ والا، مقام بلند، درجۀ رفیع، جایگاه رفیع
اندک اندک، به تدریج، کم کم، تدریجاً، آهسته آهسته با گذر زمان
اصطلاحی در نظریه هنر و نقاشی، که به نگاه شخصیتی در نقاشی گفته می شود که از دیوار چهارم عبور کرده توی چشم بیننده زل می زند.
یاوه گو