پیشنهاد‌های نصراله مرادیانی (٢٨٩)

بازدید
١٠٨
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بیزار و ملول از زندگی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اعتبار بخشیدن به، وجهه دادن به، مایۀ اعتبار. . . شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همچنین: لطافت، ظرافت، طراوت، نازکی، ملاحت، حلاوت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رُس چیزی/کسی را کشیدن، شیرۀ جان کسی را کشیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فقید، درگذشته، منسوخ، برافتاده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عزلت، انزوا. . . self - imposed hermitage: انزوای خودخواسته، گوشۀ عزلت گزیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اسکله ها، باراندازها

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

( درخت و غیره ) بلندبالا، بالابلند، ( طبع و غیره ) رفیع، منیع

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

با افسوس، با حسرت، با تأسف

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

بصیرت، مآل اندیشی، عاقبت بینی، بینش

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بیان یا بازتاب دادن ژورنالیتی و مبتنی بر واقعیتِ اتفاقی واقعی خصوصاً در قالب روایت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

معمولی، ساده، پیش پاافتاده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

چاپلینی، شبیه طنز و شکل و شمایل چارلی چاپلین

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاره پوره، ژنده، مستعمل، مندرس

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی هدف اینجا و آنجا رفتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناچیز، شندرغاز. . . مثلاً: meagre sum

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همچنین: بی دردسر، بدون مشکل

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آکنده از، پر از، مشحون از، لبریز از، مملو از چیزی بودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

یللی تللی کردن، پلکیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست و پا چلفتی، خنگ، خرفت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذر کردن، شتابان سپری شدن: life flitted before the window

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

همزمان، هم عصر، مقارن با

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در ترکیب curry favor یعنی جلب توجه دیگران. . .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلف و پرزرق و برق

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تماشاچی یا ناظری که فقط بر و بر نگاه می کنه؛ در تقابل با fl�neur که تماشاچی نیست فقط، بلکه پرسه زنی ست که می خواد در محیط شهری دنیای مدرن جهان و خودش ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناظر بودن، زیر نظر گرفتن. . . Urban spectatorship. . . زندگی شهری رو زیر نظر گرفتن و مطالعه کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

در کمین چیزی بودن، مترصد چیزی بودن، بع انتظار چیزی نشستن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خمودی، زوال، کاهلی، انحطاط، در جا زدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شبح، همزاد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قطع عضو، مثله کردن، قطعه قطعه کردن، تکه تکه کردن، شرحه شرحه کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سهل انگار، سهل انگارانه، بی مبالات، ساده انگار، ولنگار، بی فکر ، سربه هوا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همچنین: با وجودِ. . . به رغم. . . با علم به اینکه. . . با در نظر گرفتن. . . با آگاهی به. . .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کریمانه، رادمنشانه، سخاوتمندانه، جوانمردانه، بزرگوارانه، به دور از تنگ نظری، به دور از کوته فکری

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حمایت مالی کردن، هزینۀ چیزی را تأمین کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مضیقه، تنگنا، شرایط سخت، وضعیت بغرنج

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هزارتو، تو در تو

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لقب ادگار الن پو وقتی در روزنامۀ �مسنجر� ریچموند آثار ادبی دیگران را نقد می کرد: tomahawk man

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثلاً در عبارت business savvy یعنی کسی که به عالم بازار وارده و میدونه چطور باید پول دربیاره و معامله کنه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غدار، بدسگال، جفاکار، بی رحمانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برّ و برّ نگاه کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو متن ادبی میشه چنین چیزی ترجمه ش کرد: کباب گنجشک، گنجشک کبابی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شبه اسب، اسب گون

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاف درهم پیچ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

به شکلی دوآتشه وطن پرستانه، به طرزی خشونت بار وطن پرستانه، همراه باخط مشی سیاسی جنگ طلبانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

همچنین: تنگ نظر، تنگ نظرانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثلاً وقتی درباره اثری هنری حرف می زنیم که بطور خیلی فشرده زندگی کسی رو به تصویر می کشه، می گیم اثری بیوپتیک از زندگی فلانی. . . در چنین بافت هایی در ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بعضی جاها به معنی تأیید و تصدیق کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

هم اندیش، هم فکر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاعر ( یا ادیبی ) که قدر و ارزش کارش بقدر کافی شناخته نشده باشد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلمشغولی، دغدغۀ اصلی، وسواس ذهنی