پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥٠٨)
{کامه}. بِدرود!
کشوری را بپندارید، که سردسته آن، به همه مردم به یک اندازه ستم می کند. در این کشور، میان همه، {برابری} هست، ولی آیا {عدالت} هست؟ نه! برای همین، نمی تو ...
به خمیدگی ها و چین خوردگی هایی در باد های تراز های میانی و یا بالایی می گویند ( خمیدگی های رودباد ها ) هنگامی که ما چیزی همچون {دردِ سر} داریم، می ت ...
می توان از {خیز. پیچ. چین. خم} به جایِ {موج. wave} بکار برد. بِدرود!
سپاس از {احمد جنالی}. بله، در گذشته دانشمندان نوشته هایشان بیشتر عربی بوده است. ولی آن برای آن دوره بود که سرزمین عرب ها و اسلام بسیار گسترش پیدا کر ...
از آنجا که {بُوَنده} به چم {کامل/تمام} بوده است، می توان با بکار بردن پیشوندِ {هَم} در کنارِ {بُوَند}، {هَمبُوند} را بدست آورد که برابرِ {مکمل/کامل ک ...
{گزینه} از پیشوندِ {گُ} به همراهِ {زینه} ساخته شده است. {زینه} از دو بخشِ {زین} و پسوندِ {ه} ساخته شده است. {زین} بُن کنونیِ {زیدن} یا همان {چیدن} اس ...
{نشر کردن چیزی} را می توان {به بیرون دادن} گرفت. از همین روی، گمان می کنم پیشوندی برابرِ {به بیرون} را باید در کنارِ {داد/دِهِش} آورد تا واژه ای درخو ...
برخی از این مردم آن اندازه بی مغز هستند که آدم دوست دارد لگد به دیوار بزند. هنگامی که پرسیده می شود {x بهتر است یا y} پاسخ می دهند {هیچ کدام خوب نیس ...
{فرونشست}. بِدرود!
از آنجا که برایِ {مجذوب}، {شیفته} را داریم، می توان برای همین از {جذب} هم از {شیفتَن} بکار برد. ( دست کم در برخی کاربرد های آن ) بِدرود!
پیشنهاد:{بَرآشکاره} به جایِ {ظاهر}. {بَر}/{آشکار}/{ه} ( ساختار ) بِدرود!
بهتر است بگوییم {بالایی/زبرین}. یِک کسی که در ایران زندگی می کند، چرا باید {فوقانی} را بگوید، تا {بالایی/زبرین} و دیگران واژگان هستند، که هم پارسی ه ...
{تراز بالایی/تراز زبرین}. بِدرود!
افزون بر {برخی}، می توان از {بخشی/پاره ای/تکه ای} به جای {بعضی} بکار برد. بِدرود!
ما در پارسی، واژه یِ {افسردگی} را داریم که کارواژه یِ {افسردن}، بُنِ آن است ( از نگاه زبانی ) {افسردن} از پیشوندِ {اَف} به همراهِ {سُردَن} ساخته شده ...
درود بر هر آن کَس که بیلاخ را برای نخستین بار بکار برد.
می توان از {دَرشناساندن} به جایِ {اعلام کردن} و {دَرشناسه} به جایِ {علامت/پروفایل/هر آن چیزی که چیزی را نشان کند} بکار برد. هر دویِ این واژگان از پی ...
خود را پاره کرده تا بدانیم چرا خشکسالی است ولی در پایان هیچ کاری هم نمی توانیم بکنیم که آن را پایان دهیم. همین است که رنج را بیشتر می کند. پس، به دن ...
نیاز نیست هزار تا نام و نشونی بسازی بیای آبادیس. یه بار یه چیز باید گفته بشه نه هزار بار. من هم نمیام دوباره چیزایی رو که نوشتم دوباره بنویسم. یه با ...
به پدیده یِ گرمایشِ زمینِ بیشتر در اَپاخترگان ( =قطب شمال ) در برابرِ تَفتان ( =مناطق حاره ای ) می گویند. ( در قطب شمال گرمایش زمین بسیار بیشتر از من ...
می توان از {اَپاخترگان} به جایِ {شمالگان/قطب شمال} و {نیمروزگان} به جایِ {جنوبگان/قطب جنوب} بکار برد. بِدرود!
{بِ} را در {بسامان} ببینید. همان کارکردِ {مَند/دار} را دارد، که بسیار کاربردی می تواند باشد. بِدرود!
می توان از پیشوند های گوناگونی به همراهِ {رفتن/شدن} بکار برد. این پیشوند ها {اَف/بَر/بالا} هستند ( و شاید پیشوند های دیگر که اگر می دانید پیشنهاد دهی ...
می توان از {دَرآموزه} به جایِ {اطلاعات} بکار برد. ساختارِ آن اینگونه است:{دَر/آ/موز/ه} 1 - دَر:پیشوند است نِشان دهنده یِ {درون} 2 - آ:پیشوند است در ...
ای خرگوش. بِدرود!
در دیدگاهِ پیشین از {ساشته} از {ساشتن} بکار برده شد. نیاز است گفته شود که، ما {شار} را که کارواژه یِ {شاریدن} را دارد، داریم. این واژه با {شُر/سُر/س ...
هَمریشه با {بَند} در پارسی است. از این روی هِنگامِ برابر سازی/برابر یابی برایِ واژگانی که این واژه را دارند، می توان از {بَند} یا پِی ساشته ( مشتق ) ...
ما بُنِ کنونیِ {مَک} را از {مَکیدن} داریم که می دانیم بُن های کنونی می توانند پسوند نیز باشند. {مَکیدن} برابرِ {جذب کردن} نیز می تواند گرفته شود، از ...
دوسویه. بِدرود!
کاش می شد که برنامه یِ {ویسه/کیبورد} ای ساخت، که هر واژه یِ ناپارسی که به کار بردیم، برابر پارسی آن را جایگزین کند. ( که می شود چنین چیزی ساخت ولی شو ...
گاهی می توان از {فراهم کردن/چیزی را فرآهم کردن} به جای {باعث شدن} بکار برد. بِدرود!
هنگامی که با {shrink/انقباض} سر و کار داریم، پیشوند های زیر به یاد می آیند: 1 - دَر/اندر 2 - فرو 3 - گُ/وی ( پاد کنندگی ) آن کارواژه ای که باید در ...
هنگامی که با {shrink/انقباض} سر و کار داریم، پیشوند های زیر به یاد می آیند: 1 - دَر/اندر 2 - فرو 3 - گُ/وی ( پاد کنندگی ) آن کارواژه ای که باید در ...
همانگونه که سرور گرامی /مهدی کشاورز/ فرمودند، ما هنگامی که دو چیز را بر سَرِ یِک فروزه ( =صفت ) به همراهِ تَر ( صفت تفضیلی ) می سنجیم، می تواند به جا ...
از نگاه من، چراییِ این {فَرمَنِش:پارادوکس}، آن است که ما از گزاره ای پیش از آنکه شِناسش ( =تعریف ) شود بکار می بریم. هنگامی که A می گوید {A نادرست ا ...
ما در زبانِ اوستایی، واژه یِ {سَوَ:سود، بهره، پاداش. . . } را داشتیم. این واژه به روشنی با {سود} در پیوند است که با دیدنِ {د} در پایانِ آن و ساختاری ...
ما در زبانِ اوستایی، واژه یِ {سَوَ:سود، بهره، پاداش. . . } را داشتیم. این واژه به روشنی با {سود} در پیوند است که با دیدنِ {د} در پایانِ آن و ساختاری ...
ما در زبانِ اوستایی، واژه یِ {سَوَ:سود، بهره، پاداش. . . } را داشتیم. این واژه به روشنی با {سود} در پیوند است که با دیدنِ {د} در پایانِ آن و ساختاری ...
ما در زبانِ پارسی میانه {im/ایم} را به چَمِ {این} داریم و این همان است که در {امروز/امشب/امسال. . . . } بکار گرفته شده است. از این روی که این پیشوند ...
ما در گزاره ی {به چه دردی می خورد؟} ، {خوردَن} را برابرِ {مطابقت/همخوانی} داریم. چنانچه ما می گوییم {این دو به هَم می خورند}. بهتر است که از پیشوند ...
ما در گزاره ی {به چه دردی می خورد؟} ، {خوردَن} را برابرِ {مطابقت/همخوانی} داریم. چنانچه ما می گوییم {این دو به هَم می خورند}. بهتر است که از پیشوند ...
ما در گزاره ی {به چه دردی می خورد؟} ، {خوردَن} را برابرِ {مطابقت/همخوانی} داریم. چنانچه ما می گوییم {این دو به هَم می خورند}. بهتر است که از پیشوند ...
ما در گزاره ی {به چه دردی می خورد؟} ، {خوردَن} را برابرِ {مطابقت/همخوانی} داریم. چنانچه ما می گوییم {این دو به هَم می خورند}. بهتر است که از پیشوند ...
ما در گزاره ی {به چه دردی می خورد؟} ، {خوردَن} را برابرِ {مطابقت/همخوانی} داریم. چنانچه ما می گوییم {این دو به هَم می خورند}. بهتر است که از پیشوند ...
ما در گزاره ی {به چه دردی می خورد؟} ، {خوردَن} را برابرِ {مطابقت/همخوانی} داریم. چنانچه ما می گوییم {این دو به هَم می خورند}. بهتر است که از پیشوند ...
برای واژه سازی برایِ {مشتق} از همین برابر های کُنونی در پارسی بکار می بریم و سپس واژه سازی می کنیم. به این شیوه: ما {برگرفته} را به جایِ {مشتق} داریم ...
در پاسخ به کاربرِ /وهسودان مرزبان/: نخست آنکه {انباشتن} از دو بخشِ {ان} و {باشتن} ساخته شده است. درست است که اینجا {اَن} برابر {هَم} است، ولی همیشه ...
این را از من به یادگار داشته باشید:هیچ گاه، هیچ گاه، هنگامی که می خواهید چیزی را بسنجید ( =نقد کنید ) ، همه آنها را یک جا ننویسید. برای نِمونه، اگر ...
در پاسخ به کاربرِ /SAEED SARVAR/: هیچ گاه {حس} کردن پشتوانه خوبی نبوده است. من {حس} می کنم این واژه پارسی است، چه کسی می گوید که من درست می گویم یا ...