پیشنهادهای محسن نقدی (١,٤٢٥)
ما در اوستایی واژه یِ {سرَئُشوپاتَ} را به چَمِ {با سروش نگهبانی شده} داریم. آشکار است که از دو بخشِ {سرَئُشو:سروش/با سروش} و {پاتَ:نگهبانی شده} ساخت ...
شمایی که پارسی را پاس می دارید و از {معادل فارسی} به جای واژگان بیگانه بکار می برید، به جایِ همین {معادل فارسی} بگوییم {برابر پارسی} تا این هم پارسی ...
در پاسخ به گرامی /کسری ثابتی/: به گمانَم {فَرَنگ} برگرفته از {فرهنگ} است ولی سپس، ما {فرنگ} را برگرفته از {فرانسه} نیز داشتیم. {فَرَنگ دیده=فرهنگ دی ...
ما هم اکنون {افراز} را به جایِ {تقسیم/تفکیک} داریم و شایسته است از این واژه و واژه های پیشنهادی دوستان بهره برد. بِدرود!
سپاس از شما، کاربرِ /دارا/ گرامی. کژنگری ( =بی دقتی ) از من سر زد. در آن دیدگاه نخست، در جایی نوشتم {پورسیشنی} برابر {مسئولیت} است ولی سپس به نادرس ...
می توان از دو پیشوندِ {دُژ/کژ} بهره برد. برای نِمونه، {دژبرداشت/کژدریافت/کژبرداشت} از برابر های این واژه هستند. بِدرود!
من در گفتگو ها بسیار بسیار دیدم که اگر از دیدگاه و گفته آنها خرده ای گیری، نگاه خود را {بروزرسانی} می کنند و به ایت شیوه خود را پیروز گفتگو می کنند! ...
برای واژه سازی به جایِ {attract} نیاز است ساختار آن را بررسی کنیم: 1 - at:به چَمِ {به/در} است که ما پیشوند هایِ {پی/در/از} را در پارسی داریم. ( پیشون ...
برای واژه سازی به جایِ {attract} نیاز است ساختار آن را بررسی کنیم: 1 - at:به چَمِ {به/در} است که ما پیشوند هایِ {پی/در/از} را در پارسی داریم. ( پیشون ...
to block=بستن blocked/بلوکه=بَسته block:بَستَن/بَندال/بندار بِدرود!
برای واژه سازی برایِ {نتیجه گیری، استنتاج، استنباط، استدلال. . . } می توانیم به زبان های هِندواروپایی دیگر سری بزنیم. 1 - انگلیسی/عنگلیسی:واژه یِ { ...
برای واژه سازی برایِ {نتیجه گیری، استنتاج، استنباط، استدلال. . . } می توانیم به زبان های هِندواروپایی دیگر سری بزنیم. 1 - انگلیسی/عنگلیسی:واژه یِ { ...
برای واژه سازی برایِ {نتیجه گیری، استنتاج، استنباط، استدلال. . . } می توانیم به زبان های هِندواروپایی دیگر سری بزنیم. 1 - انگلیسی/عنگلیسی:واژه یِ { ...
برای واژه سازی برایِ {نتیجه گیری، استنتاج، استنباط، استدلال. . . } می توانیم به زبان های هِندواروپایی دیگر سری بزنیم. 1 - انگلیسی/عنگلیسی:واژه یِ { ...
برای واژه سازی برایِ {نتیجه گیری، استنتاج، استنباط، استدلال. . . } می توانیم به زبان های هِندواروپایی دیگر سری بزنیم. 1 - انگلیسی/عنگلیسی:واژه یِ { ...
می توان از {درون کردن، درون بردن، اندر بردن. . . } بهره برد. بِدرود!
{مانند همیشه، همانند همیشه، چون همیشه، همچون همیشه، سانِ همیشه، همسانِ همیشه، دیسِ همیشه، هَمدیسِ همیشه. . . } از برابر هایِ آن هستند. بِدرود!
به گمانم شاید بتوانیم کارواژه یِ {سِپیتَن} را در پارسی داشته باشیم: در اوستایی ما واژه یِ {اسپی:سپید بودن، پاک شدن} داشتیم و همچنین {سپیت:سپید بودن، ...
به گمانم شاید بتوانیم کارواژه یِ {سِپیتَن} را در پارسی داشته باشیم: در اوستایی ما واژه یِ {اسپی:سپید بودن، پاک شدن} داشتیم و همچنین {سپیت:سپید بودن، ...
{آواز} بُنِ کنونیِ {آواختَن} است که چنین ساختاری دارد: 1 - آ:پیشوند است که در {آرامیدن، آسودن، آشفتن. . . . } می بینیم. 2 - واختَن:به چمِ {صحبت کردن ...
می توان از {باره} نیز بهره برد. بِدرود!
اگر هَنجُمَن ( =جامعه ) یِک آدم بود، چه ویژگی هایی داشت؟ پاسخ من به این پرسش، چنین است: دروغگو، رشکین ( حسود ) ، رشخند زن، خَر، کلاهبردار، دزد، گوسپن ...
می توان از {دَر پایان، وَبی/وَلی، اگرچه، گرچه} بهره برد. بدرود!
در پاسخ به کاربرِ /Behnam Rezaei/: گمان می کنی که با گزارش دادن دیدگاه های من می توانی خود را پیروز میدان کنی؟ تو برای گفته هایت یک پشتوانه و چرایی ه ...
این داستان را میتوانید تا پایان بخوانید: ( شاید برایتان سودمند باشد ) کسی دیروز به من در {تلگرام} پیامی داد. او گفت که به این {گروه} بیا و من هَم ر ...
جایگزینی تک به تک: چقدر: 1 - چ:چ 2 - قدر:اَند پس {چقدر=چند}. بِدرود!
ساختار این واژه را بررسی می کنیم: 1 - ex:در پارسی ما {آز/ز} را هم ارز این پیشوند داریم. 2 - tract:در پارسی {هَختَن/هَنجیدن} را به جای آن داریم. پس ...
به کاربرِ /Behnam Rezaei/: هَم این را بگویم که {خفه}. خسته شدم از بس به تو و آن گروهت پاسخ دادم، چرت و پرت گفتن را کنار بگذار، وگرنه هَمین دیدگاهت ر ...
برای پیشنهاد واژه، نیاز است ساختار آن بررسی شود: 1 - cognit:به چَمِ {دانش، چیستا، شناخت} است. 2 - ive:در پارسی میتوانیم از {یک/ین/ی} بکار ببریم. پ ...
پیشنهاد واژه به جایِ {exaggerated, اگزجره}: ساختار این واژه را بررسی می کنیم: 1 - ex:هم ارز آن در پارسی {آز} است. 2 - aggerated:به چَمِ {انباشته، آک ...
پیشنهاد واژه به جایِ {exaggerated, اگزجره}: ساختار این واژه را بررسی می کنیم: 1 - ex:هم ارز آن در پارسی {آز} است. 2 - aggerated:به چَمِ {انباشته، آک ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
ما در اوستایی واژه یِ {شیچ} را به چَمِ {ریختن} داشتیم. سپس، در زبان پهلوی و سپس پارسی کنونی، ما {شَنجیدن} را با بُنِ کنونیِ {شَنج} بدست آوردیم. با ...
از آنجا که {شاد} در زبانِ پَهلَوی به ریختِ {شات} ( نیز ) بوده است، گمان می کنم که {شات} باید دگرگون شده یِ {شاتَ} در اوستایی باشد. می دانیم {شاتَ} ر ...
این دیدگاه تنها یک گمانه است: ما در اوستایی {شَتَ} را به چَمِ {بریده، انداخته، جدا شده} داشتیم. از آنجا که ما {تَ} در پایان این واژه که نشانگرِ کُنی ...
شاید بپرسید که {آشامیدن} بر آمده از چه ریشه ای و چه پیشوند/پسوند هایی است؟ نیاز است که ساختار این واژه را فروکاویم: 1 - آ:پیشوند است که در {آسودن، آش ...
واژگان {رشکین، رشکآمیز، رشکیک} از برابر های آن واژه اَند. بِدرود!
پیشوندِ {بر} با ریختِ کُهَن ترِ {اَپَر}در زبان پهلوی، کاربرد های گوناگونی دارد: 1 - بالا 2 - نیچ ( نفی ) 3 - بیرون 4 - اَفراشت . . . بدرود!
به گمانم بکار بردن از {سناور} به جای {تاندن} شایسته است، چرا که این واژه به چَمِ {رگ/پی} بوده است و در چَمار ( =معنا ) آن {tendon} نیز آمده است. پَ ...
شاید بپرسید {سِتیز} در پارسی بر آمده از چیست؟ ما در اوستایی {استیج:stij} را به چَمِ {ستیز} داشتیم که به روشنی {ستیز} بر آمده از آن است. ما همچنین در ...
درود به شما، سرورِ گرامی /فرتاش/. ببخشید که هَمچون همیشه، زمان ارزشمند شما را با داده هایِ بیهوده ام می گیرم. این دیدگاه تنها گمانه یِ مَن است، ب ...
از آنجا که {ظرفیت} هر چیز، {بیشنه} آن چیز برای چیزی را نشان می دهد، از این روی، میتوان از {بیشینگی} بهره برد. یادمان نرود که باید همه پیشنهاد ها بکا ...
کسی که پیش از به دنیا آمدنش، مادرش زنده بود. بِدرود!
می توان به جایِ این واژه، از {زادروز، زایروز، بَرآیروز} بهره برد. ( و واژگان دیگر ) بِدرود!
این کارواژه همانند آن است که بگوییم {ساختیدن} یا {آموختیدن} یا. . . . زیبا است که دهخدا این را هم ننوشته است که {این مصدر نادرست است} یا چیزی همسان ...