پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٥١٩)

بازدید
٣,٢٨٩
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

به جای{نقطه} می توان از {نوک} یا در برخی گزاره ( جمله ) ها، از {سَر} بکار برد. برای نمونه:از این نقطه تا اون نقطه درست تر:از این سَر تا اون سر بِدر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیایید تا دیگر از {انتها} بکار نبریم و بگوییم {پایان، سر انجام، تَه}. بِدرود!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رَنج کشیدن، کوشیدن دربرخی جاها برابر رنج کشیدن و در برخی جاها برابر کوشیدن است.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

درود بر بزرگوار /فرتاش/. از خود فرهنگ و هیچ چیز ندارند و می خواهند داشته های ایران را برای خود کنند. خوشبختانه ما ایرانی ها پا داریم، و با این پا ل ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[از دیدِ].

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودِ [پُر] در برخی جاها می تواند برابر خوبی باشد [سرشار، پُرمایه] نیز کاربردی هستند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای این پیشوند، می توان از [بَس] بکار برد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

هزاران درود بر جناب کشاورز. ساختن بستر ای برای شیفته کردنِ مردم به زبان پارسی یکی از بهترین روش ها برای از میان بردنِ این فرهنگِ نادرست است. همانگو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امروزه می بینیم که برخی جاها از واژگان انگلیسی بکار برده شده که واژه ی برابرِ پارسی آنها هم هَست و جا افتاده هم هست. برخی زبانِ انگلیسی را گویی می پ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوست دارِ ایران می شوید هنگامی که دشمنانِ ایران را ببینید. کمی در این تارنما جستجو کنید، نمونه هایی از پانترک ها را می بینید. خوشبختانه پیام های آنه ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناف در زبان اوستایی در واژگان بسیاری به چم {تبار، نژاد} بوده است. بگمانم شایسته است این کاربرد را هم دوباره به پارسی کنونی بازگردانیم. بِدرود!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه/نام به چم {زیبا، خوشگل، خوش روی} است و پیشوند {هو:خوب} به همراه {چهر:رُخ، چهره} دیده می شود. بِدرود!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی تردامن از پیشوند {تَر} به همراه {دامن} ساخته شده است. {تَر} در اینجا نشان دهنده ی {آلوده بودن، ناپاک بودن، بد بودن} است. همچنین در گذشته دارا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این پیشوند در زبان پارسی میانه به ریخت {اباز} بوده است و بگمانم با پیشوند {اَپاچ} در پارسی میانه هم ارز و همریشه بوده است. بِدرود!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بگمانم {خیزآب} برابرِ {موجِ آب} است و خود واژه ی {موج} دارای چمِ دیگری است. می توان از {خیزه، خَم}بکار برد. بِدرود!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای {تحقیق} شایسته است گفته شود {پژوهش}. {پژوهش} دارای کارواژه {پژوستن} است. {پ} دگرگون شده ی {ب} و {ب} دگرگون شده ی پیشوند {وی} است. {ژوستن/جوس ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{نابسند گویی} بگمانم خوب باشد. ( نابسند:ناکافی} بِدرود!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوروزِ ایرانیان بر ایرانیان فرخنده باد. ای کاش که مرگ بمیرد و پوسیدگی بپوسد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاهِ پیشینِ {محسن نقدی} زیرِ این واژه، پوچ است، پیشنهاد می کنم آن را نخوانید. سرشار از پوچی.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود بر کاربر گرامی /دهخدا/. سپاس از شما. اگر سندی یافتم بَنا بر خواسته ی شما، آن را اینجا می گذارم. باز هم سپاسِ فراوان.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در نکوهش {محسن نقدی}: دیدگاهِ نخست که بی درونمایه ( محتوا ) است. اینکه بر پایه زبانِ عربی بخواهیم واژه ای را پیشنهاد دهیم کاری است بیهوده و نانیکو. ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

{گونه}، {دیس}، {پیکر}، {سان}، {ریخت} ( ریختار ) این همه واژه ی پارسیِ زیبا، چرا {فرم}؟

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{باژاک، باژینه}.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگر خود می دانید که برابر پارسی آن چیست ارزشمند است، درست گفتن، و پارسی نوشتن. به نیکی یاد می شود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

{آوند} را اگر برابر {دلیل} بگیریم، بگمانم {آوستن} را بتوان برابر {دلیل آوردن/استدلال} گرفت. بگمانم در اینجا {آ} پیشوند باشد و {وند} هم بن کنونی {وست ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هماهنگ شدن، از آن شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از {هستند/هست} بکار برد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای {تینیجر} بگوییم {نوجوان}.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{دِلیر} با واژه اوستایی {دَرش} و {درشی} و {درشنَو} و واژگانِ از این دسته پیوند می یابد. بنگرید که گویش درست آن {دِلیر} است، چنانچه در زبان پارسی میا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

{رُستن} همان {روییدن} است و {رشد} از آن گرفته شده است. برای نمونه {رُستارِ آشفتگیِ اندوهین} برابر {روییدنِ آشفتگیِ همراه با اندوه} است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

به جای {غم} بگوییم {اندوه}. نمونه:مسیرِ هر هدفی از جاده ی غم می گذرد درست:گذرگاهِ هَر آرمانی، از راهِ اندوه می گذرد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

همیشگی.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جایِ {محض} می توان گفت {سَره/بی آمیغ}.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گمان {چیز} را بتوان همریشه با {چیست} دانست و آن را بن کنونی کارواژه {چیستن} دانست.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از آنجا که ما می توانیم از بن های کنونی همچون پسوند بکار ببریم، پس از آنجا که {مانستن}، دارایِ بن کنونی {مان} است، پس می توان از {مان} همچون پسوند بک ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای {حاضر} بگوییم {آماده}.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{تاوایی} از {تافتن} می آید که برابر {پیچیدن} است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

میتوان به جای {خالی} گفت {پوچ، تهی}.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان به جایِ {حاوی بودن}، گفت {اندر داشتن، در بر گرفتن}.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

{فشردن} و یا {فشرده}.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( گاهی ) می توان به جای {قائم} از {ستونی} نیز بکار برد. ( بنگرید که نه در همه ی گزاره ها، ولی در برخی از آنها می توانیم بدین گونه واژگان ناسره را جای ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر {از هم شکافتن، گسستن} میباشد.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به جای {فهمیدن} بگوییم {دریافتن، درک کردن، پی بردن} ( درک کردن پارسی است )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از آنجا که {بهبود} را داریم، بگمانم {بِهبودن} را نیز بتوانیم بکار بگیریم {بهبودن}، همچون {بهبود} که کاربرد های گوناگونی دارد، می تواند برابرِ بسیاری ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

می توان به جای {اتم} گفت {بَناژه} که از {بَنا} افزون بر پسوند {ژه} ساخته شده است. {بَنا} همریشه است با {بُن} در پارسی، و {ژه} هم پسوند کوچکی ساز است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

درود. مصدرِ درپیوند ( مربوط ) با {جفت}، {یوختن/آیوختن} است که {جفت} از آن گرفته شده است. بگمانم از {آیوختن/یوختن} بکار بردن بهتر باشد که ریشه آن نی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به جای {common sense} میتوان گفت {درکِ همگانی} و یا {درکِ هامه}. {هامه} واژه ای پارسی به جای {عام} میباشد.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان به جایِ {سو} در واژگانی هَمچون {سوتفاهم} از پیشوند هایِ {کژ/دژ/بد} بکار برد ( هرکدام در جایِ خود )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشتن، سپری شدن.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در سانسکریت واژه ی {پَچ} به چم {پختن} بوده است و با {پختن} همریشه است در این زبان واژگان دیگری از همین ریشه بوده است:پَکوَ/پَکَ/پَکتی نخست از ریشه ی ...