پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥٠٨)
برون حاره ای/extra tropical:برون گرمسیری جنب حاره ای/subtropical:کنار گرمسیری ( میانِ کنار و گرمسیری "e" نیست. می گوییم kenar garmsiri} حاره ای/tropi ...
برون حاره ای/extra tropical:برون گرمسیری جنب حاره ای/subtropical:کنار گرمسیری ( میانِ کنار و گرمسیری "e" نیست. می گوییم kenar garmsiri} حاره ای/tropi ...
برون حاره ای/extra tropical:برون گرمسیری جنب حاره ای/subtropical:کنار گرمسیری ( میانِ کنار و گرمسیری "e" نیست. می گوییم kenar garmsiri} حاره ای/tropi ...
به جای {جبهه هوا} می توانیم از {هوا/پهلو هوا} بکار ببریم
به جای {مکررا} بگویم {پشت سرِ هم، چَندباره، چندین بار}
به جایِ پیشوند هایی همچون {semi} و {شبه} در پارسی {نیمه/نیم} را داریم.
بابا دیگه پوسیدیم از بس بارون و برف ندیدیم! ابرها هم دیگه شوخیشون گرفته
{انرژی} به {توانایی انجام کار} یا {تواناییِ دگرساختن ( تغییر دادن} می گویند. از {نیرو/فشار} نباید به جای {انرژی} بکار برد، این سه، سه پدیده ی جدا هس ...
هم اکنون کمی دودل هستم که آیا پیشنهادِ {دگرساخت} درخور است یا نَه؟ ( اگر می توانید یاری رسانید ) برای آنکه واژه ی x به جای y بکار بگیرد، باید یک همپ ...
{جَستَن} با ریخت دیگر {جهیدن} با بن کنونی {جَه} با نام ستاک {جهش}. بِدرود!
پیش از هر چیز بگویم که در این دیدگاه از واژگان انگلیسی و بیگانه بکار برده شده است. پوزش می خواهم، ولی در واژه پیشنهادن از هیچ ساختاری از آنها پیروی ن ...
پیش از هر چیز بگویم که در این دیدگاه از واژگان انگلیسی و بیگانه بکار برده شده است. پوزش می خواهم، ولی در واژه پیشنهادن از هیچ ساختاری از آنها پیروی ن ...
پیش از هر چیز بگویم که در این دیدگاه از واژگان انگلیسی و بیگانه بکار برده شده است. پوزش می خواهم، ولی در واژه پیشنهادن از هیچ ساختاری از آنها پیروی ن ...
پیش از هر چیز بگویم که در این دیدگاه از واژگان انگلیسی و بیگانه بکار برده شده است. پوزش می خواهم، ولی در واژه پیشنهادن از هیچ ساختاری از آنها پیروی ن ...
می توان به جایِ {حاشیه ای} می توان از {کم ارزش} بکار برد. برای نمونه:{او همیشه در پی سخن های حاشیه ای است} درست تر:{او همیشه در پی سخن های کم ارزش ا ...
می توان به جایِ {حاشیه ای} می توان از {کم ارزش} بکار برد. برای نمونه:{او همیشه در پی سخن های حاشیه ای است} درست تر:{او همیشه در پی سخن های کم ارزش ا ...
ما واژگان {کیهان/گیهان/جهان} را داریم که همگی برگرفته از ریشه {گَئیثَ} در اوستا به چم {جهان، موجودات جهان، زیست، طبیعت} هستند. {گَئیثَ} را اگر بخواه ...
ما واژگان {کیهان/گیهان/جهان} را داریم که همگی برگرفته از ریشه {گَئیثَ} در اوستا به چم {جهان، موجودات جهان، زیست، طبیعت} هستند. {گَئیثَ} را اگر بخواه ...
ما واژگان {کیهان/گیهان/جهان} را داریم که همگی برگرفته از ریشه {گَئیثَ} در اوستا به چم {جهان، موجودات جهان، زیست، طبیعت} هستند. {گَئیثَ} را اگر بخواه ...
ما واژگان {کیهان/گیهان/جهان} را داریم که همگی برگرفته از ریشه {گَئیثَ} در اوستا به چم {جهان، موجودات جهان، زیست، طبیعت} هستند. {گَئیثَ} را اگر بخواه ...
ما واژگان {کیهان/گیهان/جهان} را داریم که همگی برگرفته از ریشه {گَئیثَ} در اوستا به چم {جهان، موجودات جهان، زیست، طبیعت} هستند. {گَئیثَ} را اگر بخواه ...
ما واژگان {کیهان/گیهان/جهان} را داریم که همگی برگرفته از ریشه {گَئیثَ} در اوستا به چم {جهان، موجودات جهان، زیست، طبیعت} هستند. {گَئیثَ} را اگر بخواه ...
می توان از {نشان دادن} بکار برد.
{انباشتن}:{ان} {باشتن} چنانچه بن کنونی {باشتن}، {بار} است و آن را در {انبار} به خوبی می بینیم. {باریدن} ریختِ دیگری از {باشتن} است، با {واریدن} آن ر ...
می توان از {برپا کردن. ساختن. فراهم کردن} بکار برد. بِدرود!
می توان از {ژاد} به همراه پسوندِ نامسازِ {ان} بکار برد و گفت {ژادان}، به جای {طبیعت}. {طبیعی} هم می توان {ژادی} را گفت. شاید بپرسید چرا پیشنهاد ند ...
به جایِ اینکه بگوییم {نا خوش احوالی}، این {احوال} را نگوییم و بگوییم {نا خوشی}. بِدرود!
این واژه یِ {رای} گردان است، اگرچه باید فراسوده خواهد.
کَسی در باره ی بکار بردن از {نگاه، نگر، نگرش، نگرورزی} به جای {توجه} نوشت ( پوزش از بکار بردن واژگان بیگانه در این پیام، ولی این نِگاهِ من نیست ) :{م ...
{حوصله} می تواند چندین کاربرد داشته باشد: 1 - گاهی تاب و توان، بردباری، شکیبایی را می رساند. 2 - گاهی همان کارکردی را دارد که {حال داشتن} دارد، برای ...
به جای واژگانِ {گرادیان، gradient، طیف، تدریج} می توان از {شیب} بکار برد. اگرچه {تدریج} در برخی گزاره ها میتواند کارکرد های دیگر نیز داشته باشد. بِ ...
هنگامی که برای نِمونه به جای {سینوسی} می گوییم {پرفراز و نشیب}، آیا هر چیزی که {سینوسی} است {پرفراز و نشیب} است؟ آری. ولی آیا هر چیزی که {پرفراز و ن ...
{سینوسی} ( در گویش روزانه ) به چیزی می گویند که {فراز و نشیب} بسیاری دارد. پس می توان از {پرفراز و نشیب} بکار برد. بِدرود!
می توان از {هشیار، نِگَروَر، آگاه} بکار برد. بِدرود!
{گوهر/جوهر} ریشه گرفته از واژه پارسی میانه {گوهر:gohr} هستند به چمِ {ماهیت/مایه/جواهر/خمیره}. بِدرود!
سپاس از شما کاربر گرامی {پادپان} و سپاس از کارهای شایسته درخورتان. برداشت نادرستی کردم. و ببخشید. بِدرود!
به جای {حاره}، آیا با پیشنهادِ {گَرموگ} از زبان پارسی میانه کنار می آیید؟ اگر نه، چرا؟ بِدرود!
جهان دارد به فنا می رود، تنها کاری هم که می کنیم این است که بگوییم آه، و همچنان همان کار های پیش را انجام دهیم. در این 20 سال چه شد و چه نشد که این ...
ما در پارسی میانه دو پیشوندِ {اید} و {ام/ایم} را داشتیم که برابر {این} بوده اند. پیشوندِ {اید} در {پنداشتن} بکار رفته است، چرا که در پارسی میانه {پن ...
در زبان پهلوی به ریختِ {کنیگ} بوده است. بِدرود!
ویرایش دیدگاه پیشین: نخست آنکه {پن} واژه نیست که پیش از {پنداشتن} آمده است، یک پیشوند است، یا بهتر، دگرگون شده یِ دو پیشوند {پَد} و {اید} در زبان پهل ...
{آیوختن} در زبان پهلوی با بُن کنونی {آیوز} برابر {جفت کردن} بوده است. بِدرود!
کاربر گرامی {پادپان}، این پیام هایی که چرت و پرت می گویند ( پارسی وجود ندارد. . . . . این کلمه ترکیست. . . . . . ) ، همگی از سوی یک نفر فرستاده می شو ...
در پاسخ به کاربر {پادپان}: درود. ریشه یابی را بخش بخش کردن واژگان نیست. {امیدوار} را همگان می دانند برابر {امید - وار} است، ولی از همان ها بپرس که ری ...
گاهی میتوان به جای {حذف کردن} از {برداشتن} بکار برد بِدرود!
{نِ. شستن} را داریم. گذرای {شستن}، {شاستن} است. پس گذرای {نشستن}، {نشاستن} است. {نشاسته} کنیکیِ {نشاستن} است. بِدرود!
واژه یِ {گام} همریشه است با {come} در انگلیسی که در زبان اوستایی به ریختِ {جَم} دیده می شده است ( ریشه ) {جَم} به چم {رفتن، آمدن، رسیدن، پیش آمد} بو ...
پیشوند {وا} به همراه {چیدن}، کارواژه ی {واچیدن} را بدست ما می رساند. برابر آن {چیدن/برچیدن/از جایی چیزی را چیدن} است. ما همچنین واژه ی {واچینه} را م ...
پیشوند {وا} به همراه {چیدن}، کارواژه ی {واچیدن} را بدست ما می رساند. برابر آن {چیدن/برچیدن/از جایی چیزی را چیدن} است. ما همچنین واژه ی {واچینه} را م ...
{آسست}. {آ/سَست}، {آ:نفی کننده/نیچ کننده} {سَست:از {سستن}، در {گسستن}، به چم {جدا کردن/سوا کردن} }. بِدرود!