پیشنهادهای محسن نقدی (١,٤٥٧)
به کاربرِ /عطار، محمد علی/: نخست بگویم که {قرآن} یِک باور است و هیچ هِنگام نمی توان از برای {پشتوانه:منبع} بهره برد، ولی برای آنکه گفتگو میان ما پا گ ...
در پاسخ به کاربرِ /عطار، محمد علی/: ما دو کس، A و B داریم. A می خواهد چیزی را به B بگوید ( بفهماند! ) ، و او از منطق بی کَمبود ( بی عیب ) بکار می بر ...
به کاربرِ {عطار، محمد علی}: میخواهم در این دیدگاه، مو به مویِ دیدگاهِ پایانیِ شما را بررسی کنم و خواهش میکنم، تا پایانِ آن را بخوانید، سپس، پاسخ دهید ...
وازه "فردا" از پیشوند "فر" برابر"جلو، پیش، آنسو" است و در اینجا نشان دهنده "آینده، زمان حلو" است. این پیشوند را که از "فرا" یا "ورا" آمده است با آن " ...
دیدگاه 3: واژه "من" در زبان اوستایی نیز کاربرد "اندیشه" داشته است و "منش" نیز با آن پیوند دارد. کارواژه این واژه می تواند "منیدن، منیتن" باشد. واژه ...
به به! کاربر /آرش پارسی/ یا همون/ آرش پارسیک/ دوباره دیدگاه داده! می دونی چیه، بر پایه گفته های همین کتاب، "بن" واژه ای است در زبان غزی ( هر چیزی که ...
"گستره، بازه، کرانه، دسته" برابر های ساده برای این واژه هستند که پارسی هستند و برای همین از "طیف" ِ عربی خیلی خیلی بهتر است و به فرهنگ ایرانی مان کمک ...
آغاز می کنیم! دو دیدگاه درباره این واژه هست: 1 - این واژه پارسی است و از دایه و دایَگ ( َگ در پهلوی برای ه امروزی است ) در پهلوی می آید. ( کاربر گرا ...
به کاربرِ {عطار، محمد علی}: اگر میخواهی به راستی برسی، و اگر داو ( =ادعا ) ِ {نِکوهش پذیری=انتقاد پذیری} داری، این دیدگاه را تا پابان بخوان، بی آنکه ...
دیدگاه شماره 2: پس از نوشتن دیدگاه نخست، در برخی نوشته ها می دیدم که می نوشتند "حتا". با خودم می گفتم:"این واژه که عربی است. چه بنویسمش حتی چه حتا" ...
دیس واژه کهن پارسی است و برابر واژه تازی ( =عربی ) شکل است. دیس نیز پسوندی است که باز هم برابر همین "شکل" است. برای نمونه: تندیس=تن - دیس که می شود ...
در این تارنما، انگیزه پانترک ها این است که با چند کتابی که آدمهایی همچون خودشان نوشته اند، واژه های پارسی را ترکی نشان دهند. ( همچون روباه هایی هستند ...
در پاسخ به کاربر /salar/: این "فارس" و "فراست" و این چیز ها از ریشه "فَرَسَ" هستند و این "فارس" ، برابر "فارِس" است بر آهنگ "فاعل". واژه "فارس" یا " ...
چنگال پارسی بوده است و ساختار آن بدین شیوه است: چنگ ال ال گونه ای پسوند است که با آمدن آن، واژه نو ای ساخته می شود که دارای ویژگی آشکارا واژه نخستین ...
در زبان پهلوی، چیزی به نام چندل بوده است که برابرش چوب بوده است. صندل در صندلی هم از چندل آمده است و برابر چیزی چوبی است ( که بر روی آن می نشینند ) ...
دیدگاه شماره2: خب دیدگاه پیشین من خیلی "چِرت" بود و من هم آنرا می پذیرم و خب دو تا "اَپَسَند" ( =دیسلایک ) داشته است که خب خیلی بد است! بنده نیز در ک ...
پاسخ شماره ۳ به کاربر /آرش پارسیک/ ( پارسیک؟ ) : یک سری واژگان ایرانی و پارسی ( این دوستمون دوست نداره بگه پارسی یا ایرانی، از واژه دری خوشش میاد! ) ...
اکنون دریافتَم که {پانترک ها} ادای چه کسی را در می آورند! کسی نیست جز {ناصر پورپیرار}. همین چَند وَخت ( =وقت ) پیش کاربری به نام /Salar/ داشت چنین ...
آبادیس برگرفته از واژه اوستایی "اَپَدیسَ" است که برابر "آموزنده، یاد گیرنده" میباشد: پسگشت: رویه 87 نبیگ "فرهنگ واژه های اوستا" بِدرود!
پاسخی به برخی کاربران در زیر این واژه. کاربر /پاسخی به محسن/ ( !!! ) "دایی از تایی در دیوان لغات ترک ذکر شده ترکی برا ۸۰۰ سال پیشه در سایت نگاه ک ...
برای آنکه به این گفتگو پایان دهم ( دست کم برای خودِ مَن! ) ، این فرتور ( =تصویر ) را در اینجا می گذارم تا ببینید. آشکار است ریشه یِ {hreh:تفکر، استد ...
پاسخی به کاربر /دکتر تهرانی/ ( دکتر! ) ( وارونه همه این گزاره های زیر را بگیرید، برخی دوستان با خود پنداشتند که اینها راستکی است ولی الکی است و برای ...
پاسخ شماره 2 به دیدگاه کاربر /آتوسا بختیاری/: در پایان گفته است: "به همین دلائل است که یونسکو زبان دری را لهجه ۳۳ زبان مقدس عربی اعلام کرده و برای خی ...
در پاسخ به کاربرِ /SAEED SARVAR/: هیچ گاه {حس} کردن پشتوانه خوبی نبوده است. من {حس} می کنم این واژه پارسی است، چه کسی می گوید که من درست می گویم یا ...
پیشوند "فر" در زبان پارسی برابر "به پیش، به جلو" می باشد. نمونه های آن را می توانید ببینید: فرسودن=به جلو ساییدن فرهیختن=به جلو کشیدن، به پیش کشیدن ف ...
دیدگاه شماره 3: در دیدگاه پیشین، به ریشه واژه دایه اشاره کردم که در زبان ارمنی، اکنون به شیوه دایاک می باشد. پس از آن، کنجکاو شدم درباره این واژگان ...
شرط گویش:shart پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:پیش نیاز، گرو شرط چیزی است که برای انجام دادن کاری گذاشته می شود و به گونه ای برای اینکه آنکار رخ ده ...
نمی خواهم نژاد پرست باشم، ولی هرچی بد بختی هست در این کشور، بر میگردد به این عَرَب های فرومایه! نیرنگ و دروغ، دو چیز است که اگر نباشند، جهان سَد براب ...
در پاسخ به کاربر /آرش پارسی/: من که می دانم تو همان "آتوسا بختیاری" هستی، و چند تا "حساب" دیگر هم داری، و میدانم که این دو "اَپَسَند" ( =دیسلایک ) ه ...
به کاربرِ /Behnam Rezaei/: هَم این را بگویم که {خفه}. خسته شدم از بس به تو و آن گروهت پاسخ دادم، چرت و پرت گفتن را کنار بگذار، وگرنه هَمین دیدگاهت ر ...
در زبان پهلوی، این واژه به شیوه چیم بوده است و برابر آن دلیل و علت و معنی بوده است.
از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم. پس واژگان "پیوندش، آوندش، ...
عنبر در زبان پهلوی به شیوه "اَمبَر" بوده است و به زبان عربی رفته است و در آنجا به عنبر دگرگون شده است. اکنون عرب ها همان عنبر خودشان را به ما داده ان ...
در پاسخ به کاربر /آتوسا بختیاری/ که باید برایش برای این همه بازی دادن کاربران این تارنما دست زد: دو تا باورش را گفته است: 1 - به از "عربی" می آید و ر ...
شراب واژه ای عربی می باشد که در خود زبان عربی بیشتر برای نوشیدنی به کار می رود ولی در ایران بیشتر به مِی اشاره دارد.
زیبا از دو بخش "زیب" و "ا" ساخته شده است. "زیب" بن کنونی بن واژه "زیبیدن" است و با افزودن پسوند "ا" که پسوند کنشگر ( =فاعل ) ساز است، کننده همان بن ...
دیدگاه شماره 4: ما در زبان اوستایی واژه "دا" را نیز داریم که برابر "به وجود آوردن، آفریدن" بوده است. از این واژه، بن واژه "دودن" بدست می آید که همان ...
نام برابر پارسی "اسم" در عربی و "name" در انگلیسی است. شوربختانه نام ها در ایران، خیلی کم پارسی هستند و بیشترشان عربی شده اند ( همچون نام من! ) خوا ...
دشمن واژه ای پارس است که از دو بخش "دش" و "من" ساخته شده است. "دش" پیشوندی است که ریخت دیگر آن "دژ" است و در واژه ای همچون "دشنام" هم به کار رفته اس ...
به جای واژه های "متوسط، مِدیوم" بگوییم "میانه"، به جای واژه های "حداکثر، های" بگوییم "بیشینه" و به جای "حداقل، لُو" بگوییم "کَمینه" این واژگانی که به ...
پیشنهادِ واژه یِ {چندار} به جای {ضَرب}، پیشنهاد واژه یِ {بَژار} به جای {تقسیم}، پیشنهاد واژه {هَمار} به جای {جمع} و پیشنهاد واژه {کَمار} به جای {تفری ...
تابع ( ریاضیات ) در انگلیسی برابر function است. شما یک تابعی دارید که به آن f می گوییم. به این شیوه است که شما یک درآیی ( ورودی ) به آن می دهید و این ...
برابر واژه "توضیح" واژه "سخن" است! واژه "سخن" در پهلوی برابر "سَخوَن" بوده است و پیش از آن در اوستایی، "سَنح" بوده است. "سَنح" در اوستایی برابر "اعل ...
دیدگاه شماره 2: شوربختانه امروزه "یعنی" برای فرنایش ( =استدلال، نتیجه گیری ) نیز به کار می رود. بیشتر به شیوه "این یعنی، این یعنی اینکه، یعنی اینکه" ...
خب، خب، خب، خب! پاسخ به کاربرِ /SAEED SARVAR/: اگر {فردا} ترکی است، ریشه یِ آن چیست؟ ساختارِ آن چیست؟ چه زبانشناسی آن را گفته است؟ همه یِ گفته هایت ت ...
دیدگاه 2: کاربری به نام /آتوسا بختیاری/ که در تلاش است همه واژگان را ترکی نشان دهد، چندین بار یک دیسه ( =تصویر، شکل ) ای را برای نشان دادن ترکی بودن ...
"و" با گویش va یک پیوند واژه ( حرف ربط ) است و عربی می باشد. در پارسی پهلوی به شیوه "اُد" بوده است.
سپاس در پارسی کهن به شیوه espas یا اِسپاس نوشته می شده و هیچ کاری با سه پاس یا پندار نیک، پندار نیک و کردار نیک ندارد!
پیشوندِ {بر} با ریختِ کُهَن ترِ {اَپَر}در زبان پهلوی، کاربرد های گوناگونی دارد: 1 - بالا 2 - نیچ ( نفی ) 3 - بیرون 4 - اَفراشت . . . بدرود!
گمان نکنید که اگر به فرهنگ ایران یاری رسانید، به کس دیگری یاری رساندید. با یاری به زنده نگه داشتن فرهنگِ راستین ایرانی، به خودتان سود رسانده اید، و ا ...