پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥٢٢)
از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم. پس واژگان "پیوندش، آوندش، ...
ما واژه ی{گوثَر} را در پارسی داریم که در برخی گویش های ایران، بکار برده می شود و به چَمِ {مرغوبیت/اصل} است و به روشنی همان {گوهر} است. ما در ریشه یِ ...
درود بر کاربرِ گرامی /رسول امینی/: این پیشنهادِ {پرداخته} بیشتر برای واژگانِ {مفعولی} همچون {ساخته، خورده، برده، شده. . . . } و هَرچیزی که به آن {مفع ...
برای {تقسیم} به تنهایی، میتوان از واژه {بَژار/بَژمان ) بِکار برد. ما در اوستایی واژه {بَژ} را داشتیم که ریختِ دیگری از {بَخش} امروزی است. پس با افزو ...
پیشنهادِ واژه یِ {چندار} به جای {ضَرب}، پیشنهاد واژه یِ {بَژار} به جای {تقسیم}، پیشنهاد واژه {هَمار} به جای {جمع} و پیشنهاد واژه {کَمار} به جای {تفری ...
ما در زبان پارسی بن واژه های "آراستن، آراییدن، پیراستن، پیراییدن" را داریم که همگی از بن واژه "راستن" با بن کنونی "رای" می آیند. "راییدن" نیز از همین ...
ویران بی گمان واژه ای پارسی است و پهلوی آن به شیوه اَویران است.
پیشنهادِ واژه به جایِ {عام/عامه}: 1 - در نِگاه داشته باشید که رَوِشِ پیشنهادی واژه سازی، آن است که از زبان های ریشه ای و نیاکیِ پارسی، همچون اوستایی، ...
واژه "نطق" در عربی برابر "گویایی" میباشد و واژگان "ناطق" و "منطق" نیز از همین "گویایی" برگرفته شده اند. پس بیایید برای "منطق" و "ناطق" در پارسی واژه ...
حرف یا به سخن اشاره دارد یا واج ها ( الف، ب، پ، ت. . . ) حرف گویش:harf پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:سخن، واج
حوصله بیشتر شکیبایی و اینکه توان وشکیبایی کاری را داشته باشیم را می گوید.
{حوصله} می تواند چندین کاربرد داشته باشد: 1 - گاهی تاب و توان، بردباری، شکیبایی را می رساند. 2 - گاهی همان کارکردی را دارد که {حال داشتن} دارد، برای ...
می توان از پیشوند های گوناگونی به همراهِ {رفتن/شدن} بکار برد. این پیشوند ها {اَف/بَر/بالا} هستند ( و شاید پیشوند های دیگر که اگر می دانید پیشنهاد دهی ...
دیدگاه شماره 2: گاهی بهتر است به دیسه ( =شکل ) کهن تر یک واژه نگاه کنیم. پیشوند "فر" در گذشته برابر "فرا" بوده است که مینه ( =معنی ) آن را می دانید و ...
آب جنبه، آبخیز، آب خیزه برابر های واژه تازی ( عربی ) "موج" می باشند.
چیزی که آشکار نیست را مبهم می نامیم. پس می توان واژه ناآشکار را به کار برد. چیزهایی که پیچیده و یا گیج کننده باشد را هم مبهم می نامیم پس می توان واژ ...
این واژه از بن واژه "پاییدن" به چم "مراقبت کردن، نگه داشتن، مواظبت کردن" می آید. به بن کنونی این واژه یا همان "پا"، پسوند "ه" را می افزاییم و یک "ی" ...
می توان از {فرانیاد} ساخته شده از پیشوندِ {فرا:ورا در عربی برگرفته از این پیشوند است در پارسی} و {نیاد:طبیعت} بکار برد. بِدرود!
می توان از واژه "چرخه" بهره برد. "چرخه" از دو بخش "چرخ" و"ه" ساخته شده است. "چرخ" بن کنونی "چرخیدن" است و اگر پسوند "ه" به هر واژه ای بچسبد، یکی از ...
دیدگاه شماره 2: افزون بر واژه "چرخه" و یا "چرخا" از واژه "چرخ" نیز می توان بهره برد. همچنین، چون "چرخ" بن کنونی ( =بن مضارع ) "چرخیدن" است می تواند ی ...
اگر می پرسید که چِگونه {تَنوین} را در واژه های تازی ( =عربی ) در پارسی بیاوریم، پاسخ این است که برابرِ {تنوین} در پارسی، {ی/یک/یگ} میشود. شما برای ن ...
دی دهمین ماه سال است. دی در پارسی میانه به شیوه دَی بوده است و نه دِی.
واژه "سوق" که در "سوق دادن" آن را میبینیم "عربی شده" واژه "سو" و یا در گذشته "سوگ" است. پس برای نمونه "سوق دادن" برابر "سو دادن" است یا همان "جهت دا ...
بنده نیز در این باره با کاربر بسیار گرامی /مهدی کشاورز/ همسو هستم که "نکوهش، خرده گیری" واژگان شایسته ای برای "نقد" نیستند و از برای همین، ببخشید! "ن ...
به جای این واژه از "گستردن" بهره ببریم. برای نمونه: نادرست:خواهشمندم که آن را تفسیر کنید. درست تر:خواشهمندم که آن را بگسترید. بدرود!
ما در پارسی واژه "مَر" و "مار" را داشتیم که برابر "اندازه، مقدار، حد" بودند و از اینها "شُمار" و "آمار" ساخته شده اند. بِدرود!
در واژگان "امروز، امسال" برابر "این" می باشد. بدرود!
همانگونه که در فرتور زیر میبینید ما واژه "انگرا" را در اوستایی داشتیم که روشن است با "anger" انگلیسی پیوند دارد. پس ما در زبان اوستایی واژه "انگر" ر ...
در ویرایِشِ دیدگاه های پیشین: {وَند} که بُنِ کنونیِِ {وَستَن} است، همین {بَند} است که بُنِ کنونیِ {بستن} است. در اینجا دگرگونیِ آواییِ {و/ب} را داری ...
پسوند "وَش" که در امروز در "پرویش، مهوش. . . " نیز دیده میشود، در گذشته و در زبان اوستایی به ریختِ "ووش" یا "وُش" بوده است. این پسوند برابر "سان، دی ...
تغییر برابر دیگر و دگر شدن است. همه اینها در واژه دگرش آمده است.
گاهی می توان به جایِ {مال} از {از/برای/از برای} بکار برد.
گیختَن کارواژه ای است که در {انگیختَن} می بینیم و بُنِ کنونیِ آن {گیز} میباشد. نگریدنی است که این کارواژه برگرفته از ریشه یِ اوستاییِ {وَئیگ} است. ...
از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم. پس واژگان "پیوندش، آوندش، ...
درود بر همگی. پیشنهاد واژه "بَرگَشتار، بَرگَشتِمان" به جای "مَرجَع، منبع، منشا، مبدا". این دو واژه از بن کنونی "بَرگَشتَن" با همراه پسوند "ِمان" ی ...
"دور و بر، پیرادیس، پیرامون، گستره، بخش" از برابر های این واژه هستند.
استوار ریشه پارسی دارد. اگر پسوند یا پیشوندی به همراه آن بیاید، در پارسی کهن به شیوه ost یا اُست نوشته می شد نه استوار.
از آنجا که {ظرفیت} هر چیز، {بیشنه} آن چیز برای چیزی را نشان می دهد، از این روی، میتوان از {بیشینگی} بهره برد. یادمان نرود که باید همه پیشنهاد ها بکا ...
دیدگاه شماره 2: برابر "شرط" در پارسی برابر "اگر" گرفته شده است. پس شاید بتوان "دلیل" را "چونه" گرفت. خب هنگامی که از ما پرسشی پرسیده می شود که "چرا" ...
دیدگاه شماره 3: واژه "پشتوانه" از "پشت" و "وانه" ساخته شده است. "وانه" خود از "وان" و "ه" ساخته شده است. "وان" بن کنونی "وانیدن، وانش" می باشد که در ...
دیدگاه شماره 2: از نِگاه من، میتوانیم با بررسی دو واژه برابر این واژه "کامل" در انگلیسی، پارسی شان را نوسازی کنیم: 1 - full:پُر، با افزودن پسوند "ه" ...
واژه پهلوی برای این واژه "اَبَرتَنی" است که "اَبَر" همان "بَر" امروزی است پس می شود "بَرتنی". بدرود!
به جای {فًضا}، بگوییم {فَرجا} که از دو بخش ساخته شده است: 1 - فَر:پیشوند است که در اینجا نِشانگَرِ {دور و بر، جا، فضا} است. ( آشکار است که پیشوندی که ...
کاردستی در پارسی میانه به شیوه دست کاری بوده است و نه کار دستی. از پاسی میانه به پارسی نو جای این دو دچار دگرنونی شده است.
درود بر کاربر /مهدی کشاورز/. بله، این واژه "به راستی" چم ( =معنی ) درستی برای "طبیعتا" نیست و شاید در برخی گزاره ها کاربرد داشته باشد که در آنها هم ...
پیشنهادِ {اَلتَنیده:altanide} به جایِ {محتوا}: ساختار این واژه را بررسی می کنیم: 1 - ال:پیشوندی است که در {الفنجیدن} بکار برده شده است و نشانگرِ {هم، ...
اختلاف به دو شیوه بکارگیری می شود: ۱ - نابرابری، ناهمسانی ۲ - تراز نابرابری، تراز ناهمسانی پس اختلاف یا خود نابراری را نشان می دهد یا ترازش را. اخ ...
در پارسی بنواژه {داویدن} را داریم که دارای بن کنونی {داو} میباشد که به گَمانم ریختِ دیگرِ {داد} میباشد و این بنواژه ریختِ دیگرش {دادَن} است. پَس بدی ...
پیشنهاد واژه "پسآمَد" به جای "معلول" و "نِیآمد" به جای "علت". "نی" ریخت کهن تر پیشوند "نِ" است برابر "پایین، به پایین عقب، پیش" می باشد. می توانید ...
تقصیر برابر کوتاهی و کمکاری و لغزش است تقصیر گویش:tagsir پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی برابر پارسی:کوتاهی، کمکاری، لغزش