پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٥٠٨)

بازدید
٢,١٤١
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به کاربر /Aydin/: شما چند سالته عمو جون؟ 1 - اینکه بیشتر کامنت ها هم نِگاه هستند، چرایی ای میشود که نادرست هستند؟ نه. درست است که باور همگانی همیشه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نیاز نیست هزار تا نام و نشونی بسازی بیای آبادیس. یه بار یه چیز باید گفته بشه نه هزار بار. من هم نمیام دوباره چیزایی رو که نوشتم دوباره بنویسم. یه با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ریشه واژه "وَ": دو دیدگاه درباره ریشه واژه "وَ" است: 1 - وَ ریشه در زبان عربی دارد و یک وام واژه نیست. 2 - این واژه از "با" در پارسی و زبان های ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حتی در گزاره ها بیشتر برای پافشاری و یا بزرگ تر کردن ( نه از گونه مبالغه ) است. برای نمونه: چنان گشنه ام بود که حتی می توانستم پیل ( فیل ) ی را بخو ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خستگی که ای که ما برای کار خود هر روز باید ششِ بامداد بیدار شویم و سپس تا شب جان می کنیم، داریم دزدی است، دزدی از زمانِ زندگی مان. دزدی و خستگی، دو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سطح گویش:sath پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:پهنه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

{شاریان} بوده است که سپس معرب شده و {جریان} شده است. {شار} هم با {شاریدن، شارِش، شُر، سُر} پیوند می یابد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خالص برابر "نیامخیته" می تواند باشد. ریهت دیگری از آمیخته در زبان پهلوی برابر "گومی، گومیگ" می باشد پس می توان واژه "ناگومیگ، ناگومی" را نیز برای ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چند راهنمایی برای این دیدگاه کارواژه=فعل واج=حرف ( ا، ب، پ، ت. . . ) کارواژه فرمانی=فعل امری پیوند=رابطه دومین واج الفبای پارسی است. در کارواژه ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بکاربردن واژه "دَم" به جای "لحظه، دقیقه، وقت، وهله" و "ایندم" به جای "حال، حالا، فعلا، الان" و "دَمَک" به جای "ثانیه" و "دَموِش، دَمویس" به جای "ساعت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در پاسخ به کاربر /دکتر تهرانی/ ( همین آرش پارسی ! ) : واژه "duchesse" در فرانسوی، مادینه ( =مونث ) واژه "duke" می باشد که برابر "زنی از طبقه بزرگان" ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پیشنهادِ {زیوانبار} به جایِ {تجربه}: این واژه از دو بخش ساخته شده است: 1 - زیو:بُنِ کنونیِ {زیستَن} است و به چم {عمر} است. 2 - انبار:به چَمِ {مخزن} ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه رایش از دو بخش "رای" و "ش" درست شده است. سری به دیدگاه های من زیر واژه های "نظم دادن، مصدر" بزنید آنجا در می یابید که چرا رای=نظم. "ش" که فرای ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

درود دوباره به کاربرِ گرامیِ /فرتاش/ پس از 1 ماه: زیرِ واژه یِ {مترجم} از شما بزرگوار، پرسیدم که این {س/ش. . . . } هایی که برای نِمونه در {ستاندن/ستد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ما در پارسی، پسوندِ {ن} را به بُن هایِ کُنونی می توانیم بچسبانیم تا کُنیکی/مفعولی آنها بدست آید. برای نِمونه در {فرمان} این را داریم یا {افزون} ما در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به جای "صعودی" بگوییم "افزایشی" و به جای "نزولی" بگوییم "کاهشی". بِدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

"مان" در پارسی ریختِ دیگَرِ "مون" است که در "چایمون" نیز بِکار برده شده است. شاید بگویید که "مون" خیلی "خودمونی" و "محاوره ای" است، ولی ما ایرانی ها ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دیدگاه شماره 2: دوستان، از شما پوزش میخواهم. پیشوند "ز" در "زدودن" یک "پیشوند نفی کننده" میباشد، ولی نه همیشه. سرور گرامی /فرتاش/ به درستی به من فر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از شما، کاربر /فرتاش/ گرامی، برای راهنمایی من بسیار سپاسگزارم. پیشنهاد های شما زیر هر واژه همیشه بهترین پیشنهاد ها بوده است و من از شما بسیار آموخته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این واژه برابر های واژه های بیگانه "شکل، طرح" است و از برابر های دیگر آن می توان "گونه، چهره، رخ" را نام برد. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به کاربر /Salar/: شما پشتوانه ات برای گفته هایت چیست؟چون گفته ی تو، نو و تازه هست و هیچ کسی تاکنون آن را نگفته است و چیزهایی که پنداشته می شود چیز دی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بن واژه ای در زبان پهلوی می باشد برابر "اَباگینیدن" که از دو بخش درست شده است: 1 - اَباگ 2 - ینیدن ( پسوند بن واژه ) اَباگ در پهلوی برابر "با" است ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بررسی ساختارِ {افراشتن}: 1 - پیشوندِ {اف}:به چَمِ {بالا، بر، به بالا، بلند} است که در گذشته به ریختِ {اَب} در زبانِ پارسی میانه بوده است که برگرفته ا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از آنجا که {شاد} در زبانِ پَهلَوی به ریختِ {شات} ( نیز ) بوده است، گمان می کنم که {شات} باید دگرگون شده یِ {شاتَ} در اوستایی باشد. می دانیم {شاتَ} ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دما واژه ای پارسی می باشد. دما=دم ا در پارسی "دم" برابر گرمی است و افزودن "ا" به آن تراز ( میزان ) گرمی را نشان می دهد. پس دما برابر تراز گرمی اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دما=دم ا دم در پارسی برابر گرمی می باشد و افزون "ا" به آن در اینجا تراز ( میزان ) این دم یا همان گرمی را نشان می دهد. پس دما می شود تراز گرمی یا ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به جای واژه "لحاظ" بگوییم "نگاه، نِگَر، سو" و به جای "لحاظ کردن" بگوییم "در نگاه داشتن، نِگَرِش، در نِگَر داشتن". برای نمونه: نادرست:از این لحاظ این ...

پیشنهاد
٢

یک واژه در گویش مردم کنونی ایران هست به نام "پاچه خاری". از دو بخش پاچه و خاری درست شده است. سخنی پهلودار است برابر "چاپلوسی". زیر این گزاره ای که ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عجیب با ریشه عجب و با آهنگ فَعیل است. فَعیل برابر دارنده و دارای فعل یا همان ریشه است. پس عجیب چم دارای عجب می دهد. عجب برابر شگفت است پس می شود ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کشوری را بپندارید، که سردسته آن، به همه مردم به یک اندازه ستم می کند. در این کشور، میان همه، {برابری} هست، ولی آیا {عدالت} هست؟ نه! برای همین، نمی تو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

{رُستن} همان {روییدن} است و {رشد} از آن گرفته شده است. برای نمونه {رُستارِ آشفتگیِ اندوهین} برابر {روییدنِ آشفتگیِ همراه با اندوه} است.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پیشوند "پاد" ای که امروزه به کار میبریم از "پَئیتی" در اوستایی گرفته شده است که چَمِ ( معنی ) نخستش برابر "پشت، پس، در برابر، ضد" است که آشکار است با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیشنهاد واژه "هَموَند" به جای "منسوب، مرتبط، مربوط": این واژه از پیشوند "هم" برابر "یِک، هَم" و نشان دهنده "یکسان بودن، همسان بودن" است و "وَند" براب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جعل کردن، واژه برساخته نیز از این بن واژه آمیخته ( =مصدر مرکب ) می آید. این واژه بهترین برابر پارسی برای واژه بیگانه "جعل کردن" است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه "مشت و مال" کهن تر از این واژه "ماساژ" است و خیلی بهتر از آن است. ما ایرانی ها، با خود می پنداریم که این "خارجی ها" خیلی از ما بهتر هستند و می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیشنهاد واژه "شِناس" به جای "معلوم". ما واژه "نا شِناس" را داریم که برابر "غریب، نا آشنا، نا معلوم، نا آشکار" است. پس "شِناس" برابر "شناخته، آشکار، ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

درود از همه. "تَرا" پیشوندی است که در انگلیسی به ریختِ "trans" دیده میشود و این پیشوند در زبان های هندو اروپایی هست. این پیشوند، ریخت دیگرش "تَر" ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به جای این پیشنهاد اَلَکی "فرهنگستان زبان و ادب فارسی" ، واژه "سُهگَر" را بکار ببریم که خیلی همسان با "حِسگَر" است و پارسی نیز است. "سُهِش" برابر "ح ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

می توان از "گرا، باور" به جای پسوند "یست، ist" و از "گرایی، باوری" به جای "یسم، ism" بکار برد. برای نمونه: تِئیسم=خداباوری تِئیست=خداباور آتِئیسم=خد ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بررسی ساختارِ واژه {آخور}: این واژه برابر پارسی {طویله} است. این واژه در زبانِ پهلوی، به ریختِ {آوخور} بوده است که از دو بخش ساخته شده است: 1 - آو:ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همانگونه که دوستان فرمودند، واژه "زیاد" برگرفته از "زاد" است. بن واژه ( =مصدر ) این "زاد" برابر "زاییدن" است که خود ریخت دیگری از "زودن" است. ما " ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

"اصفهان" دِگَرگون شده "اسپهان" یا "اسپاهان" است که گویشش spāhān بوده است و امروزه، به ریختِ "سپاهان" نیز در آمده است. چرایی نا برابر گویش "اصفهان" و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان پارسی باستان و اوستایی، مودن برابر "اندازه گیری کردن" بوده است که در "پیمودن" نیز این چیز آشکار است. واژه "فرمودن" از "فر" و "مودن" ساخته شد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برتر دانستن گروهی بر گروهی دیگر، برای نمونه سپید پوستان بر رنگین پوستان. این را نباید با بد دانستن و بیزاری جستن از گروهی یکی دانست، برای نمونه، اگر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چرا این واژه بیخود را میگوید، هِنگامی که میتوانیم بگوییم {رفت و آمد/آمد و شد}؟ بِدرود!

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به کاربر /binam/: . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ساخت: نتونستی واژه "ساختن" رو الکی ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بندر واژه ای پارسی است. به عربی راه یافته است و در آنجا به بندرها می گویند "بنادر". همین عرب ها این واژه بنادر را به ما داده اند و ما هم همان را می گ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شایسته است از {دَخشتَن} با کُنونه یِ {دَخش} و کُنیکی/مفعولی {دَخشته} به جایِ {تبادل} بهره بریم. ما ریشه یِ {دِک} را در نیاهِندواروپایی داریم که سپس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

میتوان از واژه "هموند به" بهره برد. "هَموند" برابر "مَنسوب" می باشد و "به" هم که همان "به". "هَموَند" برابر "یکوَند" و برابر "یک ریشه، یک رگ" است ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به جای "صعودی" بگوییم "افزایشی" و به جای "نزولی" بگوییم "کاهشی". بِدرود!