پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥٠٧)
برابر آن میتواند "شیوه نامه، شیوه، روش، آیین، هنجار" میباشد. واژگانی همچون "روش، شیوه، آیین" بسیار زیبا تر و ساده تر از "پروتکل" میباشند! بدرود!
بکاربردن واژه "دَم" به جای "لحظه، دقیقه، وقت، وهله" و "ایندم" به جای "حال، حالا، فعلا، الان" و "دَمَک" به جای "ثانیه" و "دَموِش، دَمویس" به جای "ساعت ...
{به دیگر سخن} برابر پارسی این گزاره است. بِدرود!
در زبان پهلوی، این واژه به شیوه چیم بوده است و برابر آن دلیل و علت و معنی بوده است.
در پاسخ به کاربر /آرش پارسی/: من که می دانم تو همان "آتوسا بختیاری" هستی، و چند تا "حساب" دیگر هم داری، و میدانم که این دو "اَپَسَند" ( =دیسلایک ) ه ...
می توان به جای "مشخص" از "نمایان، برجسته" و به جای "مشخص کردن" از "نمودن، نماییدن، برجسته کردن" بهره ببریم. "نِمودن" برابر "نشان دادن" است که خود بر ...
از واژه های ساده تر "ساز و کار، فرآیند، رَهنِشان" میتوان به جای واژه "الگوریتم" بهره برد که هَمِگی شایسته هستند. بِدرود!
پیشنهاد واژگان "هَمکِرد ( یا مَتکِرد ) ، کَمکِرد، چَندکِرد ( یا بارکِرد ) ، یوکِرد" به رایه ( =نوبت، ترتیب ) "جمع، تفریق، ضرب، تقسیم" بررسی هر واژه: ...
در ریاضی، واژه "گزاره" بکار برده می شود.
پاسخی به کاربر /دکتر تهرانی/ ( دکتر! ) ( وارونه همه این گزاره های زیر را بگیرید، برخی دوستان با خود پنداشتند که اینها راستکی است ولی الکی است و برای ...
ما در پارسی واژه "مَر" و "مار" را داشتیم که برابر "اندازه، مقدار، حد" بودند و از اینها "شُمار" و "آمار" ساخته شده اند. بِدرود!
چیم گونه ای از "چم" امروزی است که برابر "دلیل، علت، چرایی" است و برابر دیگری آن "معنی" می باشد ولی برابر نخست بیشتر کاربرد داشته است. ( این دیدگاه هم ...
به جای "مذاکره" از واژه زیبا پارسی "گفتگو" بِکار ببریم. بِدرود!
در پاسخ به کاربر /salar/: شما می دانستید که در گذشته ایران 10 برابر چیزی که اکنون هست، بود؟ و میدانستید که مردمان یک کشور به جاهای دیگر نیز میتوانند ...
به کاربرِ /Behnam Rezaei/: هَم این را بگویم که {خفه}. خسته شدم از بس به تو و آن گروهت پاسخ دادم، چرت و پرت گفتن را کنار بگذار، وگرنه هَمین دیدگاهت ر ...
امروزه داریم با دو چشم خود میبینیم که مُشتی بی همه چیز به فرهنگِ ایران ناسزا می گویند. بی همه چیز ها گمان می کنند می توانند با این کار، به خواسته خود ...
در پاسخ به کاربر /آتوسا بختیاری/: در یک زبان می تواند چند تا واژه برای یک خواسته باشند. برای نمونه، ما در پارسی هم "روز" را داریم هم "دا" را داریم د ...
پیشنهاد واژه "روبش" به جای "تَعَجُب"، واژه "روبا" به جای "مُتَعَجِب"، واژه "روبان" به جای "عجیب، تعجب بر انگیز" و "روب" به جای "عَجَب". ما در زبان ا ...
دیدگاه 2: کاربری به نام /آتوسا بختیاری/ که در تلاش است همه واژگان را ترکی نشان دهد، چندین بار یک دیسه ( =تصویر، شکل ) ای را برای نشان دادن ترکی بودن ...
"و" با گویش va یک پیوند واژه ( حرف ربط ) است و عربی می باشد. در پارسی پهلوی به شیوه "اُد" بوده است.
نمیدانم میخواهید بدانید یا نه و میخواهید سرتان را در برف کنید یا نه. واژه "نماز" در پارسی در زبان پهلوی به ریختِ "نماچ" و در زبان اوستایی به ریختِ " ...
خیلی از گ ها در پارسی از سوی عرب ها به ج دگرش یافته است چون آنها گ در زبان خود نداشتند و برای این واژه هم همینگونه است ( به دیدگاه کاربر /ایرزاد ایرز ...
این واژه "خَشِن" خیلی آشکار است که از "خشم" پارسی آمده است و بنا بر گفته دوستان، در زبان کهن اوستایی نیز بوده است. پس آزاد هستیم که از این واژه به ک ...
موافق=همسو، یکسو مخالف=پادسو مترادف=یکسو، برابر متضاد=پادسو ضد=پاد، پادسو ضدیت=پادسویی موافقت=یکسویی، همسویی بدرود!
تابع ( ریاضیات ) در انگلیسی برابر function است. شما یک تابعی دارید که به آن f می گوییم. به این شیوه است که شما یک درآیی ( ورودی ) به آن می دهید و این ...
پاسخی به برخی کاربران زیر همین واژه: کاربر"نادرشاه تورک": این میوه نخستین بار در آذربایجان کشت شده است؟ با ساده ترین جستجو در چیزی مانند اینترنت، نخس ...
رویه، پهنه، گستره از برابر های این واژه تازی هستند. رویه و پهنه برای بکارگیری روزانه، بهتر هستند. برای نمونه نادرست:این صفحه خیلی بزرگ است. درست ( ...
ما در پارسی، واژه {ویژه، ویژگی} را داریم که برگرفته از {ویژ} میباشند. {ویژ} در گذشته به ریختِ {وِیچ، وِیت} بوده است، پس از برای همین، میتوان واژه {و ...
پیشنهاد واژه "پیرادیس" . پیرادیس دارای پیشوند پیرا است که برابر "دور و بر" است. دیس هم برابر پارسی "شکل، طرح" است. پس پیرادیس می شود "دور و بر شکل" ...
دل که امروزه بیشتر برای شکم استفاده می شود، بیشتر برابر قلب است نه شکم.
به جای "صعودی" بگوییم "افزایشی" و به جای "نزولی" بگوییم "کاهشی". بِدرود!
درپاسخ به کاربرِ /SAEED SARVAR/: هعی. چرا میخواهی فرار کنی؟ برای نِمونه هنگامی که می گوییم {سر در آوردن}، آیا اینجا برابرِ {سر را در آوردن} است؟ نه! ...
در پاسخ به کاربرِ /SAEED SARVAR/: اینکه در زبانِ پارسی ما دو کاربرد برایِ {خوردن} داریم، نشان می دهد که {مونتاژ} شده است؟ چه کسی می گوید که {خوردن} ت ...
ما در پارسی پیشوندِ {پَس} را داریم که نشانگرِ {پیش، پشت، پَس} میباشد. این پیشوند هم ارز با {off} در انگلیسی و {af} در آلمانی است. برای واژگان در پی ...
در پاسخ به کاربران /جلال سبوحی/ و /Salar/: در زبان اوستایی ما واژه ای داشتیم به نام "دوچ" که برابر "دوشیدن" بوده است. این واژه به زبان پهلوی یا پارس ...
می توان از برابر های "سنجه، پایه، پیمانه" بهره برد که همگی می توانند درخور باشند. بدرود!
در پاسخ به کاربر /salar/: میدانستید که زبان اوستایی و سانسکریت بسیار به هم نزدیک هستند و آنها را برادر هم میخوانند؟ میدانستید که ایرانی ها و هندی ها ...
همانگونه که در فرتور زیر میبینید، واژه "هَذَ هونَرَ" را داشتیم. "هَذَ" برابر "با" میباشد و بدین سان، "هَذَ هونَرَ" شده است "با هنر" که آشکار است که " ...
کَفش واژه ای پهلوی بوده است. پس از کفش پسوند اگ نیز می آمده که اگ در پارسی پهلوی برابر ه پسوند بوده است.
دیدگاه شماره 4: ما در زبان اوستایی واژه "دا" را نیز داریم که برابر "به وجود آوردن، آفریدن" بوده است. از این واژه، بن واژه "دودن" بدست می آید که همان ...
دیوار واژه ای پارسی است. این واژه در زبان کهن پارسی دیده می شود. اگر همینجوری پیش برویم همه زبان های جهان ترکی بوده اند!شوربختانه برخی کاربران با پیو ...
دشمن واژه ای پارس است که از دو بخش "دش" و "من" ساخته شده است. "دش" پیشوندی است که ریخت دیگر آن "دژ" است و در واژه ای همچون "دشنام" هم به کار رفته اس ...
پاسخ شماره 4 به کاربر /آرش پارسی/ با نام پیشین /آرش پارسیک/: خب، گفته این کاربر این بود که :"کار واژه ترکی است" و خب در چندین دیدگاه این گفته را ارزی ...
چه تند پاسخ می دهید! "من نگفتم همه کلمات منتهی به حرف "ه" ترکی هستند، بلکه گفتم اصولا" خب اگر همه واژگان که پایانشان ه داشته باشد ترکی نیستند، پس ن ...
ما در پارسی واژگان {برازنده، براز، براختَن} را داریم که به روشنی با {برق، براق} در عربی همریشه هستند. واژه {بَراز} در پارسی همریشه با {bright} در ان ...
شراب واژه ای عربی می باشد که در خود زبان عربی بیشتر برای نوشیدنی به کار می رود ولی در ایران بیشتر به مِی اشاره دارد.
بهترین برابر این واژه "آویختن" است. بدرود!
درود بر کاربر /فرتاش/ گرامی. اکنون چرایی دو دلی شما را دریافتم. آری، بن واژه "hangen" در زبان آلمانی بر پایه نگاره ای که فرستاده اید و همچنین دیگر ...
پیشوندِ {بر} با ریختِ کُهَن ترِ {اَپَر}در زبان پهلوی، کاربرد های گوناگونی دارد: 1 - بالا 2 - نیچ ( نفی ) 3 - بیرون 4 - اَفراشت . . . بدرود!
این یارو {عبدالرضا} با هزار تا نام و نشونی به آبادیس آمده است و دلغک بازی در میاورد اینجا جای دلغک ها نیست. برو چرت و پرت هایت را برای خودت بنویس. به ...