پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٥٠٧)

بازدید
٢,٠٨١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ما در زبان پارسی بن واژه های "آراستن، آراییدن، پیراستن، پیراییدن" را داریم که همگی از بن واژه "راستن" با بن کنونی "رای" می آیند. "راییدن" نیز از همین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ما در زبان پارسی بن واژه های "آراستن، آراییدن، پیراستن، پیراییدن" را داریم که همگی از بن واژه "راستن" با بن کنونی "رای" می آیند. "راییدن" نیز از همین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ما در زبان پارسی بن واژه های "آراستن، آراییدن، پیراستن، پیراییدن" را داریم که همگی از بن واژه "راستن" با بن کنونی "رای" می آیند. "راییدن" نیز از همین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ما در زبان پارسی بن واژه های "آراستن، آراییدن، پیراستن، پیراییدن" را داریم که همگی از بن واژه "راستن" با بن کنونی "رای" می آیند. "راییدن" نیز از همین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ما در زبان پارسی بن واژه های "آراستن، آراییدن، پیراستن، پیراییدن" را داریم که همگی از بن واژه "راستن" با بن کنونی "رای" می آیند. "راییدن" نیز از همین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه "فرسایش" دارای پیشوند "فر" و بن واژه "سایش" است. "فر" پیوندی در زبان پارسی که برابر "فرا" است و برابر "پیش، جلو، آنسو" و "سایش" برابر "لمس، تما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بررسی ساده واژگان "نِوِشتن، نگاشتن" و واژه سازی از آنها. "نوشتن" دارای پیشوند "نِ" می باشد که برابر "به پایین" می باشد. با نگرش ( =توجه ) به مینه ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بررسی ساده واژگان "نِوِشتن، نگاشتن" و واژه سازی از آنها. "نوشتن" دارای پیشوند "نِ" می باشد که برابر "به پایین" می باشد. با نگرش ( =توجه ) به مینه ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بررسی ساده واژگان "نِوِشتن، نگاشتن" و واژه سازی از آنها. "نوشتن" دارای پیشوند "نِ" می باشد که برابر "به پایین" می باشد. با نگرش ( =توجه ) به مینه ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بررسی ساده واژگان "نِوِشتن، نگاشتن" و واژه سازی از آنها. "نوشتن" دارای پیشوند "نِ" می باشد که برابر "به پایین" می باشد. با نگرش ( =توجه ) به مینه ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برابر پارسی آن "گرفتن، گیرش" است و بهتر است از اینها بکار ببریم. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"ورا" واژه ای است که از "فرا" پارسی آمده است برابر "جلو، پیش". پس "ماورا" می شود "فراسو". بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیدگاه شماره 2: افزون بر واژه "چرخه" و یا "چرخا" از واژه "چرخ" نیز می توان بهره برد. همچنین، چون "چرخ" بن کنونی ( =بن مضارع ) "چرخیدن" است می تواند ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"کاوُشچَرخ، کاوشگر، جستجو گر" واژه های جایگزین این واژه هستند که ساده تر و آسان تر هستند و واژه بیگانه ای همچون "موتور" در آنها نیست. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"پخش کردن، پخشش، فرستادن" از برابر های این واژه هستند. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دیدگاه شماره 2: این واژه با "by" در انگلیسی و "bei" در آلمانی از یک خانواده است. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همانگونه که دوستان در پایین فرمودند، این واژه در اوستایی "زین" بوده است و به "عربی" رفته است و آنجا "ذهن" شده است. زبان عربی، همه واژه های سه واجی ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

واژه "مان" واژه ای بسیار کهن در پارسی است که در اوستایی نیز بوده است که گاهی به شیوه "مَن" نیز نوشته می شود و در "مَنِش" نیز دیده می شود. "مان" یا " ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سَهیم دارای "فَعیل" و ریشه "سهم" است. خب، می دانیم که آهنگ "فعیل" ویژگی دارندگی می افزاید. "سهم" را می توان برابر "دُنگ" یا "دانگ" گرفت پس "سهیم شدن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نشان از شادابی بسیار کم چیزی است. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برابر پارسی آن "شادابی" و "خوش اُژ" می باشد. واژه دومی "اُژ" برابر "انرژی، حال" است. پس "خوش اُژ" برابر "پر انرژی ای" می باشد که برابر "طراوت" است. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برابر این واژه "پایشگر" یا "پاینده" یا "پایش کننده" یا "بیننده" می باشد. این واژه نیز واژه ای نادرست است، چرا که "نظاره" عربی و "گر" پسوند پارسی است. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برابر آن "پاییدن" است که برابر "مواظبت کردن، نگاه کردن، نظاره کردن" است. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به جای این واژه از "گستردن" بهره ببریم. برای نمونه: نادرست:خواهشمندم که آن را تفسیر کنید. درست تر:خواشهمندم که آن را بگسترید. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

این واژه برابر "کار روزانه" است. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیدگاه شماره 2: پارسی می تواند بیشمار واژه بسازد! خب، شاید بگویید چون که بن واژه ( =مصدر ) ها بیشمار نیست پس نمی توان این کار را کرد و همچنین شمار وا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از هر بن واژه ( =مصدر ) می توانیم یک پسوند بسازیم. تنها کاری که باید بکنیم این است که بن کنونی ( =بن مضارع ) آن را پیدا کنیم. سپس آن را به هر واژه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بن کنونی "پژوهیدن" است و می تواند پسوند هم باشد. برای نمونه "دانش پژوه" که می شود "پژوهَندهِ دانِش" بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه "افزون، افزود" می توانند برابر های شایسته ای برای این واژه باشند: درضمن=در افزون، در افزود ضمن اینکه=افزودِ اینکه، افزونِ اینکه گرچه می توان گز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برابر پارسی "موتور" می باشد. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"ترگویش" از دو بخش "تر" و "گویش" ساخته شده است. "تر" پیشوندی است که ریخت دیگرش "ترا" است که در واژه "ترابری" می بینیم. این پیشوند برابر "از این سو ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به جای این واژه، واژه زیبای "اکنون" را به کار ببریم. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ما در زبان اوستایی واژه ای به نام "چیاه" داریم که امروزه به شیوه "چاییدن" درآمده است و برابر "یخ زدن، سرد شدن زیاد" می باشند. با بکار بردن از پیشوند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختار آن بدین شیوه است: "گسل" ( بن کنونی گسیختن ) و "ِش" ( در آفرینش، سازش، پایش. . . . میبینیم ) واژه هایی که بدین شیوه ساخته می شوند برابر خود بن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

دیدگاه شماره2: خب دیدگاه پیشین من خیلی "چِرت" بود و من هم آنرا می پذیرم و خب دو تا "اَپَسَند" ( =دیسلایک ) داشته است که خب خیلی بد است! بنده نیز در ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیدگاه شماره 2: برابر "شرط" در پارسی برابر "اگر" گرفته شده است. پس شاید بتوان "دلیل" را "چونه" گرفت. خب هنگامی که از ما پرسشی پرسیده می شود که "چرا" ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با "hey" در انگلیسی همریشه است. واژه "های" را نیز در پارسی داریم که برابر همین "آهای" است. بدرود!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

می توان از واژه "چرخه" بهره برد. "چرخه" از دو بخش "چرخ" و"ه" ساخته شده است. "چرخ" بن کنونی "چرخیدن" است و اگر پسوند "ه" به هر واژه ای بچسبد، یکی از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درود بر همگی. کاربر /آرش محمدی/ نگاه خودش را درباره واژگان پارسی گفت و کاربر گرامی /مهدی کشاورز/ پاسخی هایی بسیار شایسته دادند و نیازی نیست که من دو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درودبر همگی. همانگونه که کاربر گرامی /مهدی کشاورز/ فرمودند، "مجازی" برابر "پنداری، پندار" گرفته شود بهتر است. به جای "فضا" بنده پیشنهاد میکنم از پی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پاسخ شماره 4 به کاربر /آرش پارسی/ با نام پیشین /آرش پارسیک/: خب، گفته این کاربر این بود که :"کار واژه ترکی است" و خب در چندین دیدگاه این گفته را ارزی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: اگر کسی می داند، می توان راهنمایی کند که: آیا "افزودن" دارای پیشوند "اَف" است؟"اَف" پیشوندی است برابر "بالا" که با "افزودن" بی پیوند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یشنهاد واژه "پِیشُده" به جای "تحت، تحت تاثیر، در تاثیر". این واژه از دو بخش "پی" و "شده" ساخته شده است. "پی" در اینجا "دنبال بودن، پیامد چیزی بودن، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یشنهاد واژه "پِیشُده" به جای "تحت، تحت تاثیر، در تاثیر". این واژه از دو بخش "پی" و "شده" ساخته شده است. "پی" در اینجا "دنبال بودن، پیامد چیزی بودن، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: یشنهاد واژه "پِیشُده" به جای "تحت، تحت تاثیر، در تاثیر". این واژه از دو بخش "پی" و "شده" ساخته شده است. "پی" در اینجا "دنبال بودن، پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیدگاه شماره 2: گاهی بهتر است به دیسه ( =شکل ) کهن تر یک واژه نگاه کنیم. پیشوند "فر" در گذشته برابر "فرا" بوده است که مینه ( =معنی ) آن را می دانید و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درود بر همه. "فراموش" از دو بخش "فرا" و "موش" ساخته شده است. "موش" برگرفته شده است از "مَرش" می باشد که خود برابر "فراموش کردن" است. پیشوند "فرا" ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"پیمودن" در زبان پهلوی به شیوه "پَیمودن" بوده است و از پیشوند "پی" به همراه "مودن" که در "آزمودن، فرمودن، نمودن، آمودن ( آماده شدن ) " نیز آن را می ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیشنهاد واژه "پِیشُده" به جای "تحت، تحت تاثیر، در تاثیر". این واژه از دو بخش "پی" و "شده" ساخته شده است. "پی" در اینجا "دنبال بودن، پیامد چیزی بودن، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به کاربر /Salar/: شما پشتوانه ات برای گفته هایت چیست؟چون گفته ی تو، نو و تازه هست و هیچ کسی تاکنون آن را نگفته است و چیزهایی که پنداشته می شود چیز دی ...