پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٤١٨)

بازدید
١,٠١٩
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگار، گویا، گویی، به نگر، به نگاه از برابر های این گزاره هستند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستمکار، آزارا، ستمگر از برابر های این واژه هستند. واژه های یکم و سوم از پسوند های کنشگر ( =فاعل ) "کار" و "گر" بهره برده اند. واژه آزارا از کارواژه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزاردن همان آزردن امروزی است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گریه از بن واژه گریستن می آید و در اینجا "ه" کاربردش چسبیدن به بن کنونی گریستن برای ساختن واژه ای به چم ( =معنی ) گریستن است. پس گریه=گریستن. در بن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تازیگ=تاز یگ یگ در زبان پارسی برابر "ی" در زبان پارسی امروزه است. پس تازیگ=تازی که زبان یا نژاد عربی/تازی را نشان می دهد.

پیشنهاد
٢

یک واژه در گویش مردم کنونی ایران هست به نام "پاچه خاری". از دو بخش پاچه و خاری درست شده است. سخنی پهلودار است برابر "چاپلوسی". زیر این گزاره ای که ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پد، در زبان پارسی، همان "پاد" است که می توان به شیوه "پد" هم نوشت. برای نمونه در ساختار واژه "پدافند" بکارگرفته شده است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

رویه، پهنه، گستره از برابر های این واژه تازی هستند. رویه و پهنه برای بکارگیری روزانه، بهتر هستند. برای نمونه نادرست:این صفحه خیلی بزرگ است. درست ( ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از میان رفتن، پاک شدن از برابر های این واژه نیم پارسی و نیم تازی هستند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرد ستیزی، در جهان امروزی، از برای فمنیسم امروزی است که در نخست انگیزه آن، برابر سازی داد ( =حق ) زن و مرد بود. ولی شوربختانه امروزه فمنیسم برای زنان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه آبناک می تواند برابر خوبی برای این واژه انگلیسی باشد که کم و بیش به گویش ایرانی ها راه یافته است. آبناک از دو بخش آب و ناک درست شده است. ناک پس ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پسوندی است در پارسی که در زبان انگلیسی به دیس "ful" می باشد. برابر آن "پر از، دارای" است. برای نمونه: غمناک=پر از غم خشمناک=پر از خشم ترسناک=پر از تر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ساخته شده از.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

در این تارنما، انگیزه پانترک ها این است که با چند کتابی که آدمهایی همچون خودشان نوشته اند، واژه های پارسی را ترکی نشان دهند. ( همچون روباه هایی هستند ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

واژه "پیرو" برابر این واژه است. برای نمونه: نادرست:. . . . . تحت تاثیر . . . . . . است. درست ( تر؟! ) :. . . . . پیرو . . . . . است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دیدگاه 2: کاربری به نام /آتوسا بختیاری/ که در تلاش است همه واژگان را ترکی نشان دهد، چندین بار یک دیسه ( =تصویر، شکل ) ای را برای نشان دادن ترکی بودن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از شما، کاربر /فرتاش/ گرامی، برای راهنمایی من بسیار سپاسگزارم. پیشنهاد های شما زیر هر واژه همیشه بهترین پیشنهاد ها بوده است و من از شما بسیار آموخته ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

تطبیق دارای ریشه طبق و دارای آهنگ تفعیل است. تفعیل=فعل را انجام دادن پس تطبیق می شود طبق دادن، که می شود ازروگزیدن، درخورسازی پیشنهاد های من درباره ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پیشنهاد واژه کاربر گرامی /فرتاش/ ( پادگویی ) برابر بسیار شایسته ای برای "نقض" در دانش چیم ( =منطق! ) است. شاید بتوان واژه "پادپذیرفتن" را نیز بکار ب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آنگاه، سپس، در دنباله، پس از این، در این هنگام، از پس برابر های این واژه هستند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٧

آغاز می کنیم! دو دیدگاه درباره این واژه هست: 1 - این واژه پارسی است و از دایه و دایَگ ( َگ در پهلوی برای ه امروزی است ) در پهلوی می آید. ( کاربر گرا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیشنهاد واژه های "راینما، سامانه، گروه مند" برای واژه جدول. ساختمان هر واژه: 1 - راینما از دو بخش رای نما درست شده است. رای ( بر پایه دیدگاه من زیر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکل گشا از دو بخش مشکل و گشا درست شده است و برابر گشاینده ( باز کننده، از بین برنده ) مشکل است. می توان واژه های "راه گشا، گره گشا" را پیشنهاد داد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

نام برابر پارسی "اسم" در عربی و "name" در انگلیسی است. شوربختانه نام ها در ایران، خیلی کم پارسی هستند و بیشترشان عربی شده اند ( همچون نام من! ) خوا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چیم گونه ای از "چم" امروزی است که برابر "دلیل، علت، چرایی" است و برابر دیگری آن "معنی" می باشد ولی برابر نخست بیشتر کاربرد داشته است. ( این دیدگاه هم ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پهنه، برابر این واژه است. درود بر کاربر گرامی /آریا گل پرور/. پیشنهاد نخستین شما "گسترا"، شوربختانه درست نیست ولی واژه سازی خوبی انجام دادید. گست ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرمودن بن واژه ( =مصدر ) ای است برابر فرمان دادن، که خب در برخی گزاره ها برای بالا بردن جایگاه یک تن نیز کاربرد دارد و برابر "گفتن" است، برای نمونه ک ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه رایش از دو بخش "رای" و "ش" درست شده است. سری به دیدگاه های من زیر واژه های "نظم دادن، مصدر" بزنید آنجا در می یابید که چرا رای=نظم. "ش" که فرای ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه "سایش" از بن واژه سودن می آید که برابر "لمس، ارتباط، تماس" است. سودن بن واژه ای است که از دو بخش "سو" و "دن" درست شده است که "دن" پسوند بن واژه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ریاضی، این واژه برابر راه، راستراهه ( =راست راهه ) ، سیخال ( سیخ ال، چیزی که همانند سیخ راست است ) است. برای نمونه: نادرست:این خط 5 سانتی متر است ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

به به! کاربر /آرش پارسی/ یا همون/ آرش پارسیک/ دوباره دیدگاه داده! می دونی چیه، بر پایه گفته های همین کتاب، "بن" واژه ای است در زبان غزی ( هر چیزی که ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهترین برابر پارسی برای این واژه خِرَد است. "هوش" نیز می تواند جایگزینی باشد. ولی می توانید از هر دو بهره ببرید و هیچ کدام بد نیستند. نیاز است گف ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دیدگاه شماره 2: شوربختانه امروزه "یعنی" برای فرنایش ( =استدلال، نتیجه گیری ) نیز به کار می رود. بیشتر به شیوه "این یعنی، این یعنی اینکه، یعنی اینکه" ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه کژین برای واژگان "جعلی، fake، تقلبی" کژین از دو بخش کژ و ین ساخته شده است: ین در واژه های نوین، راستین، دروغین. . . هست که واژه ای می س ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

برابر های این واژه: برساخته، دروغین، کژین، ناراست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جعل کردن، واژه برساخته نیز از این بن واژه آمیخته ( =مصدر مرکب ) می آید. این واژه بهترین برابر پارسی برای واژه بیگانه "جعل کردن" است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه از دو بخش درست شده است: 1 - باش 2 - ا دومین بخش، پسوندی است که واژه ای را می سازد که کننده بن واژه خودش است. برای نمونه کوشا از بن واژه کوش ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چی، برابر thing در انگلیسی. هر یافتمندی را می توان گفت "چیز".

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داستان و رخداد از برابر های این واژه هستند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزاره ای است برای هنگامی که شما چیزی را می گویید، سپس شنونده به شما خرده ای درباره گفته تان می گیرد، سپس شما اگر این را بگویید، ماسمالی اش میکنید! ( ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه "رایا". رای از دو بخش رای=نظم، ترتیب و پسوند ا درست شده است. پسوند "ا" در اینجا، سازنده زاب کنشگر ( =صفت فاعلی ) است. به راستی واژه ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

آیین می تواند برابر خوبی برای "قانون" باشد و خب برای بهره بردن ساده و روزمره، شایسته است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیوه درست آن "آزاردن" بوده است که به "آزردن" دگرش یافته است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

برابر این واژه، واژه پارسی "رای" می باشد. این واژه بن کنونی بن واژه ( =مصدر ) "رایینیدن" یا "راییدن" است. این دو بن واژه برابر "نظم دادن، ترتیب دادن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آراسته کردن، سامانیدن، سامان دادن، رایینیدن برابر های این واژه هستند. واژه پایانی یا همان "رایینیدن" بن واژه ( =مصدر ) ای ویژه است در زبان پهلوی برا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه در زبان پهلوی گونه ای از "چرا" در زبان پارسی امروزی بوده است. از دو بخش چیم و رای درست شده است. چیم برابر "دلیل، علت" است و گونه کنونی آن د ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از بن واژه رندیدن در زبان پهلوی می آید.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعریف کردن برابر گستردن و شناساندن چیزی است. خود واژه "تعریف کردن" برابر شناساندن است ( عرف=شناخته، تعریف دارای ریشه تفعیل و آهنگ تفعیل است پس براب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گواه، گواهی، پشتوانه برابر های این واژه هستند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیوه، روش، گونه، دیس، جور برابر های این واژه انگلیسی هستند.