پیشنهادهای محسن نقدی (١,٤١٨)
می توان به جای "مشخص" از "نمایان، برجسته" و به جای "مشخص کردن" از "نمودن، نماییدن، برجسته کردن" بهره ببریم. "نِمودن" برابر "نشان دادن" است که خود بر ...
می توان به جای "مشخص" از "نمایان، برجسته" و به جای "مشخص کردن" از "نمودن، نماییدن، برجسته کردن" بهره ببریم. "نِمودن" برابر "نشان دادن" است که خود بر ...
اگر امروز "سیزده فروردین" ( یا همان 1 آوریل ) بود، اینگونه مینوشتم: آموزش و پرورش همچون نهاد های دگر، نهادی کوشا در کار خودش است. این نهاد توانسته اس ...
برابر پارسی آن "ارزش دانستن" است. "قَدر" در اینجا برابر "ارزش" است. بدرود!
به جای "تحریر" در آهنگ ها، بگوییم "چهچهه" که جا افتاده تر است. شوربختانه فرهنگ ما به ویژه در گذشته ها، اینگونه بوده که واژه های عربی را خیلی دانشوارا ...
به جای واژه "کُد" بگوییم "رَد، رَگه". "کُد" را میتوانیم بگوییم "نشان، نشانه" است و این واژه "نشان" برابر "رَد، رگه" است. پس می توان به جای "کُد" که ...
پیشنهاد واژگان "هَمکِرد ( یا مَتکِرد ) ، کَمکِرد، چَندکِرد ( یا بارکِرد ) ، یوکِرد" به رایه ( =نوبت، ترتیب ) "جمع، تفریق، ضرب، تقسیم" بررسی هر واژه: ...
پیشنهاد واژگان "هَمکِرد ( یا مَتکِرد ) ، کَمکِرد، چَندکِرد ( یا بارکِرد ) ، یوکِرد" به رایه ( =نوبت، ترتیب ) "جمع، تفریق، ضرب، تقسیم" بررسی هر واژه: ...
پیشنهاد واژگان "هَمکِرد ( یا مَتکِرد ) ، کَمکِرد، چَندکِرد ( یا بارکِرد ) ، یوکِرد" به رایه ( =نوبت، ترتیب ) "جمع، تفریق، ضرب، تقسیم" بررسی هر واژه: ...
پیشنهاد واژگان "هَمکِرد ( یا مَتکِرد ) ، کَمکِرد، چَندکِرد ( یا بارکِرد ) ، یوکِرد" به رایه ( =نوبت، ترتیب ) "جمع، تفریق، ضرب، تقسیم" بررسی هر واژه: ...
ما در زبان پارسی بن واژه های "آراستن، آراییدن، پیراستن، پیراییدن" را داریم که همگی از بن واژه "راستن" با بن کنونی "رای" می آیند. "راییدن" نیز از همین ...
ما در زبان پارسی بن واژه های "آراستن، آراییدن، پیراستن، پیراییدن" را داریم که همگی از بن واژه "راستن" با بن کنونی "رای" می آیند. "راییدن" نیز از همین ...
ما در زبان پارسی بن واژه های "آراستن، آراییدن، پیراستن، پیراییدن" را داریم که همگی از بن واژه "راستن" با بن کنونی "رای" می آیند. "راییدن" نیز از همین ...
ما در زبان پارسی بن واژه های "آراستن، آراییدن، پیراستن، پیراییدن" را داریم که همگی از بن واژه "راستن" با بن کنونی "رای" می آیند. "راییدن" نیز از همین ...
ما در زبان پارسی بن واژه های "آراستن، آراییدن، پیراستن، پیراییدن" را داریم که همگی از بن واژه "راستن" با بن کنونی "رای" می آیند. "راییدن" نیز از همین ...
واژه "فرسایش" دارای پیشوند "فر" و بن واژه "سایش" است. "فر" پیوندی در زبان پارسی که برابر "فرا" است و برابر "پیش، جلو، آنسو" و "سایش" برابر "لمس، تما ...
بررسی ساده واژگان "نِوِشتن، نگاشتن" و واژه سازی از آنها. "نوشتن" دارای پیشوند "نِ" می باشد که برابر "به پایین" می باشد. با نگرش ( =توجه ) به مینه ( ...
بررسی ساده واژگان "نِوِشتن، نگاشتن" و واژه سازی از آنها. "نوشتن" دارای پیشوند "نِ" می باشد که برابر "به پایین" می باشد. با نگرش ( =توجه ) به مینه ( ...
بررسی ساده واژگان "نِوِشتن، نگاشتن" و واژه سازی از آنها. "نوشتن" دارای پیشوند "نِ" می باشد که برابر "به پایین" می باشد. با نگرش ( =توجه ) به مینه ( ...
بررسی ساده واژگان "نِوِشتن، نگاشتن" و واژه سازی از آنها. "نوشتن" دارای پیشوند "نِ" می باشد که برابر "به پایین" می باشد. با نگرش ( =توجه ) به مینه ( ...
برابر پارسی آن "گرفتن، گیرش" است و بهتر است از اینها بکار ببریم. بدرود!
"ورا" واژه ای است که از "فرا" پارسی آمده است برابر "جلو، پیش". پس "ماورا" می شود "فراسو". بدرود!
دیدگاه شماره 2: افزون بر واژه "چرخه" و یا "چرخا" از واژه "چرخ" نیز می توان بهره برد. همچنین، چون "چرخ" بن کنونی ( =بن مضارع ) "چرخیدن" است می تواند ی ...
"کاوُشچَرخ، کاوشگر، جستجو گر" واژه های جایگزین این واژه هستند که ساده تر و آسان تر هستند و واژه بیگانه ای همچون "موتور" در آنها نیست. بدرود!
"پخش کردن، پخشش، فرستادن" از برابر های این واژه هستند. بدرود!
دیدگاه شماره 2: این واژه با "by" در انگلیسی و "bei" در آلمانی از یک خانواده است. بدرود!
همانگونه که دوستان در پایین فرمودند، این واژه در اوستایی "زین" بوده است و به "عربی" رفته است و آنجا "ذهن" شده است. زبان عربی، همه واژه های سه واجی ر ...
واژه "مان" واژه ای بسیار کهن در پارسی است که در اوستایی نیز بوده است که گاهی به شیوه "مَن" نیز نوشته می شود و در "مَنِش" نیز دیده می شود. "مان" یا " ...
سَهیم دارای "فَعیل" و ریشه "سهم" است. خب، می دانیم که آهنگ "فعیل" ویژگی دارندگی می افزاید. "سهم" را می توان برابر "دُنگ" یا "دانگ" گرفت پس "سهیم شدن ...
نشان از شادابی بسیار کم چیزی است. بدرود!
برابر پارسی آن "شادابی" و "خوش اُژ" می باشد. واژه دومی "اُژ" برابر "انرژی، حال" است. پس "خوش اُژ" برابر "پر انرژی ای" می باشد که برابر "طراوت" است. ...
برابر این واژه "پایشگر" یا "پاینده" یا "پایش کننده" یا "بیننده" می باشد. این واژه نیز واژه ای نادرست است، چرا که "نظاره" عربی و "گر" پسوند پارسی است. ...
برابر آن "پاییدن" است که برابر "مواظبت کردن، نگاه کردن، نظاره کردن" است. بدرود!
به جای این واژه از "گستردن" بهره ببریم. برای نمونه: نادرست:خواهشمندم که آن را تفسیر کنید. درست تر:خواشهمندم که آن را بگسترید. بدرود!
این واژه برابر "کار روزانه" است. بدرود!
دیدگاه شماره 2: پارسی می تواند بیشمار واژه بسازد! خب، شاید بگویید چون که بن واژه ( =مصدر ) ها بیشمار نیست پس نمی توان این کار را کرد و همچنین شمار وا ...
از هر بن واژه ( =مصدر ) می توانیم یک پسوند بسازیم. تنها کاری که باید بکنیم این است که بن کنونی ( =بن مضارع ) آن را پیدا کنیم. سپس آن را به هر واژه ...
بن کنونی "پژوهیدن" است و می تواند پسوند هم باشد. برای نمونه "دانش پژوه" که می شود "پژوهَندهِ دانِش" بدرود!
واژه "افزون، افزود" می توانند برابر های شایسته ای برای این واژه باشند: درضمن=در افزون، در افزود ضمن اینکه=افزودِ اینکه، افزونِ اینکه گرچه می توان گز ...
برابر پارسی "موتور" می باشد. بدرود!
"ترگویش" از دو بخش "تر" و "گویش" ساخته شده است. "تر" پیشوندی است که ریخت دیگرش "ترا" است که در واژه "ترابری" می بینیم. این پیشوند برابر "از این سو ب ...
به جای این واژه، واژه زیبای "اکنون" را به کار ببریم. بدرود!
ما در زبان اوستایی واژه ای به نام "چیاه" داریم که امروزه به شیوه "چاییدن" درآمده است و برابر "یخ زدن، سرد شدن زیاد" می باشند. با بکار بردن از پیشوند ...
ساختار آن بدین شیوه است: "گسل" ( بن کنونی گسیختن ) و "ِش" ( در آفرینش، سازش، پایش. . . . میبینیم ) واژه هایی که بدین شیوه ساخته می شوند برابر خود بن ...
دیدگاه شماره2: خب دیدگاه پیشین من خیلی "چِرت" بود و من هم آنرا می پذیرم و خب دو تا "اَپَسَند" ( =دیسلایک ) داشته است که خب خیلی بد است! بنده نیز در ک ...
دیدگاه شماره 2: برابر "شرط" در پارسی برابر "اگر" گرفته شده است. پس شاید بتوان "دلیل" را "چونه" گرفت. خب هنگامی که از ما پرسشی پرسیده می شود که "چرا" ...
با "hey" در انگلیسی همریشه است. واژه "های" را نیز در پارسی داریم که برابر همین "آهای" است. بدرود!
می توان از واژه "چرخه" بهره برد. "چرخه" از دو بخش "چرخ" و"ه" ساخته شده است. "چرخ" بن کنونی "چرخیدن" است و اگر پسوند "ه" به هر واژه ای بچسبد، یکی از ...
درود بر همگی. کاربر /آرش محمدی/ نگاه خودش را درباره واژگان پارسی گفت و کاربر گرامی /مهدی کشاورز/ پاسخی هایی بسیار شایسته دادند و نیازی نیست که من دو ...
درودبر همگی. همانگونه که کاربر گرامی /مهدی کشاورز/ فرمودند، "مجازی" برابر "پنداری، پندار" گرفته شود بهتر است. به جای "فضا" بنده پیشنهاد میکنم از پی ...