پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٤١٨)

بازدید
١,٠١٥
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پاسخ شماره 4 به کاربر /آرش پارسی/ با نام پیشین /آرش پارسیک/: خب، گفته این کاربر این بود که :"کار واژه ترکی است" و خب در چندین دیدگاه این گفته را ارزی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: اگر کسی می داند، می توان راهنمایی کند که: آیا "افزودن" دارای پیشوند "اَف" است؟"اَف" پیشوندی است برابر "بالا" که با "افزودن" بی پیوند ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

یشنهاد واژه "پِیشُده" به جای "تحت، تحت تاثیر، در تاثیر". این واژه از دو بخش "پی" و "شده" ساخته شده است. "پی" در اینجا "دنبال بودن، پیامد چیزی بودن، ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یشنهاد واژه "پِیشُده" به جای "تحت، تحت تاثیر، در تاثیر". این واژه از دو بخش "پی" و "شده" ساخته شده است. "پی" در اینجا "دنبال بودن، پیامد چیزی بودن، ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: یشنهاد واژه "پِیشُده" به جای "تحت، تحت تاثیر، در تاثیر". این واژه از دو بخش "پی" و "شده" ساخته شده است. "پی" در اینجا "دنبال بودن، پ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: گاهی بهتر است به دیسه ( =شکل ) کهن تر یک واژه نگاه کنیم. پیشوند "فر" در گذشته برابر "فرا" بوده است که مینه ( =معنی ) آن را می دانید و ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود بر همه. "فراموش" از دو بخش "فرا" و "موش" ساخته شده است. "موش" برگرفته شده است از "مَرش" می باشد که خود برابر "فراموش کردن" است. پیشوند "فرا" ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"پیمودن" در زبان پهلوی به شیوه "پَیمودن" بوده است و از پیشوند "پی" به همراه "مودن" که در "آزمودن، فرمودن، نمودن، آمودن ( آماده شدن ) " نیز آن را می ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پیشنهاد واژه "پِیشُده" به جای "تحت، تحت تاثیر، در تاثیر". این واژه از دو بخش "پی" و "شده" ساخته شده است. "پی" در اینجا "دنبال بودن، پیامد چیزی بودن، ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

به کاربر /Salar/: شما پشتوانه ات برای گفته هایت چیست؟چون گفته ی تو، نو و تازه هست و هیچ کسی تاکنون آن را نگفته است و چیزهایی که پنداشته می شود چیز دی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

از دو بخش "آز" که پیشوند است و "مودن" که برابر "سنجش" است ساخته شده است. اینکه پیشوند "آز" چه مینه ( =معنی ) ای دارد هنوز آشکار نیست، ولی پیوند ( =ر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

کاربر /Salar/، گویا شما میخاری؟همچنین، انگار کم بینایی دارید. "فرهنگ کوچک زبان پهلوی" یکی از شناخته شده ترین کتاب ها در زمینه زبان پهلوی است و در "آ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همانگونه که کاربر /جمشید احمدی/ فرمودند، واژه پارسی "گوهر" برابر "اصل" میباشد و می توان به جای "اصل" از "گوهر" بکار ببریم که خیلی خیلی زیبا تر از "اص ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای "جواب دادن" می توان "از کار کردن" نیز بهره برد. برای نمونه: نادرست:"این روش جواب نمیده" درست:"این روش کار نمیکنه" بدرود!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای واژه بیگانه و عربی "ایام"، بگوییم "دوره، زمان" که بسیار زیباتر از این "ایام" هستند! بدرود!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان به جای واژه "بَعد" از "پس" بهره برد. برای نمونه: نادرست:او پیآمد کارهایش را 5 سال بعد دید. درست تر:او پیآمد کارهایش را 5 سال پس دید. "بُعد" ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

می توان واژه "اَنیروگ" را پیشنهاد داد. "اَ" پیشوندی است برابر "بی" و "نیروگ" همان "نیرو" امروزه می باشد. پس "اَنیروگ" برابر "بی نیرو، بی توان" است ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

دیدگاه شماره 2: پیشنهاد میکنم به جای پسوند "مند" از پسوند "دار" بکار ببریم که برابر هستند. خب اگر برابر هستند چرا باید از "دار" بکار گرفت؟ چون که در ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان پارسی باستان و اوستایی، مودن برابر "اندازه گیری کردن" بوده است که در "پیمودن" نیز این چیز آشکار است. واژه "فرمودن" از "فر" و "مودن" ساخته شد ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

بنده نیز در این باره با کاربر بسیار گرامی /مهدی کشاورز/ همسو هستم که "نکوهش، خرده گیری" واژگان شایسته ای برای "نقد" نیستند و از برای همین، ببخشید! "ن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه "نِشُد" به جای واژه "عمیق شدن در چیزی" و چیزهای همسان با آن و همچنین دانش و واژه "فلسفه" واژه "نِشد" از دو بخش "نِ" برابر "پایین، به پا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه "نِشُد" به جای واژه "عمیق شدن در چیزی" و چیزهای همسان با آن و همچنین دانش و واژه "فلسفه" واژه "نِشد" از دو بخش "نِ" برابر "پایین، به پا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه "نِشُد" به جای واژه "عمیق شدن در چیزی" و چیزهای همسان با آن و همچنین دانش و واژه "فلسفه" واژه "نِشد" از دو بخش "نِ" برابر "پایین، به پا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دیدگاه شماره 2: پیشنهاد واژه "نِشُد" به جای واژه "عمیق شدن در چیزی" و چیزهای همسان با آن و همچنین دانش و واژه "فلسفه" واژه "نِشد" از دو بخش "نِ" برا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه "نِشُد" به جای واژه "عمیق شدن در چیزی" و چیزهای همسان با آن و همچنین دانش و واژه "فلسفه" واژه "نِشد" از دو بخش "نِ" برابر "پایین، به پا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

واژه ای بسیار شایسته برای واژگان بیگانه و عربی "دلیل، علت، سبب" شاید بتوان بن واژه ای نو از این واژه ساخته به نام "آوندیدن" که از آن نام ستاک ( =اسم ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: به جای "مناسب" بگوییم "شایان، شایسته، شایا" واژگان دیگری که با "مناسب" در پیوند هستند، از بن واژه "شایستن" ساخته می شوند: تناسب=هَمشا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

همچنین، افزون بر این، فراموش نشود این واژه برابر های بسیار زیادی دارد که زیبا تر از "در ضمن" هستند و بهتر است به جای این واژه "در ضمن" از اینها بهره ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاهی می توان از "چرایی، آوند" به جای "فلسفه" بهره برد: نادرست:فلسفه این چیز چیست ( فلسفه این چیه؟ ) درست تر:چرایی/آوند این چیز چیست؟ ( چرایی/آوند ای ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر پارسی واژه بیگانه "ریاضی" می باشد. به جای "ریاضی" باید این واژه بکارگرفته شود. گرچه شوربختانه واژه تازی ( =عربی ) "ریاضی" بسیار جا افتاده است. ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یشنهاد واژه "برگفت" برای واژه "نتیجه گیری، نتیجه گرفتن" و "برگفته" برای"نتیجه" می توانیم واژه "برگفتن" را برابر "بر پایه چیز دیگری گفتن" می باشد که ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یشنهاد واژه "برگفت" برای واژه "نتیجه گیری، نتیجه گرفتن" و "برگفته" برای"نتیجه" می توانیم واژه "برگفتن" را برابر "بر پایه چیز دیگری گفتن" می باشد که ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد واژه "برگفت" برای واژه "نتیجه گیری، نتیجه گرفتن" و "برگفته" برای"نتیجه" می توانیم واژه "برگفتن" را برابر "بر پایه چیز دیگری گفتن" می باشد که ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: شاید بپرسید که "یوکرد" باید "یوکردن" باشد که برابر "تقسیم کردن" باشد و اگر روی واژه هم بنگرید، درست است، ولی یک ویژگی ای که زبان پارس ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وا داشتن، راه باز کردن، راندن از برابر های این واژه هستند. بدرود!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود بر همه. در اوستایی پیشوندی به نام "یو" بوده است برابر "تقسیم، بخش کردن" پس شاید بتوان واژه "یوکرد" ( از دو بخش "یو" و "کَرد" ساخته شده است ) را ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر های "پاییدن، نگاه داشتن، نگهبانی" برابر های خوبی برای این واژه هستند. ولی شاید بهتر باشد واژه ای کوتاه تر داشته باشیم: در اوستایی واژه ای به ن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

درود برای چندمین بار به کاربر گرامی /فرتاش/. در فرتوری که در دیدگاه پیشین فرستاده شد، میبنیم که در گستره ( =توضیح ) های آن، در بخش "avestan" ، واژه ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پاسخ به کاربر /آرش پارسی/: شما هنگامی که دو واژه "فرهنگ" و "فرنگ" را می شنوید، به نگاه کدامشان "محاوره " ای است؟ "فرنگ دیده" همان "فرهنگ دیده" است ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

می توان از برابر های "سنجه، پایه، پیمانه" بهره برد که همگی می توانند درخور باشند. بدرود!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در پاسخ به کاربران /جلال سبوحی/ و /Salar/: در زبان اوستایی ما واژه ای داشتیم به نام "دوچ" که برابر "دوشیدن" بوده است. این واژه به زبان پهلوی یا پارس ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: چاییدن از "چیاه" در زبان اوستایی می آید که برابر "یخ زدن" می باشد می آید. در گذشته "چاییدن" به شیوه "چاهیدن" و از همین "چیاه" آمده اس ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدگاه شماره 2: در اوستایی و زبان پهلوی ما واژه ای داشتیم به نام "چَش" یا "چاش" که برابر "درس دادن، نشان دادن" بوده است و برابر درخور این واژه است. ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

با دیدگاه کاربر گرامی /مهدی کشاورز/ همسو هستم. "داشتن" برابر "صاحب چیزی بودن" می باشد و می تواند مینه ( =معنی ) "نگه داشتن، توجه زیاد به چیزی" را نیز ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

( این دیدگاه تنها برای فرستادن فرتور ِ پشتوانه دیدگاه پیشین است )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

برابر پارسی "فرض، فرضیه" می باشد و می توان به جای آنها از این واژگان بهره برد. بدرود!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابر پارسی "معنی" می باشد. با "مینوی، مینو" هم خانواده است. بدرود!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درود دوباره بر کاربر /فرتاش/ گرامی. گفته های شما بسیار درست است، ما بهتر است که از زبان های ریشه پارسی همانند پهلوی و اوستایی و. . . . برای یافتن ب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

در واژگان "امروز، امسال" برابر "این" می باشد. بدرود!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بن کنونی "فَرزَفتن" می باشد. "فَرزَفتَن" برابر "کامل کردن، به پایان رساندن، تمام کردن" بوده است. به گمان من "فَرزفتن" دارای پیشوند "فر" می باشد و از ...