ضدیت
/zeddiyyat/
مترادف ضدیت: اختلاف، تضاد، تناقض، مباینت، مخالفت، مغایرت، خصومت، دشمنی، عناد، معاندت، ناسازگاری، نقاضت
متضاد ضدیت: موافقت، مرافقت
برابر پارسی: ناسازگاری، دشمنی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. عداوت، دشمنی.
مترادف ها
نبرد، برخورد، ستیزه، ضدیت، نا سازگاری، تضاد، کشمکش، مناقشه، مغایرت، کشاکش
ضدیت
ستیز، خصومت، ستیزگی، ضدیت، مخالفت، هم اوری، اصل مخالف
ستیز، دشمنی، خصومت، عداوت، کینه، شهامت، جسارت، ستیزه جویی، ستیزگی، ضدیت
نفرت، دشمنی، خصومت، عداوت، کینه، ستیزگی، ضدیت، دوءیت
خصومت، عداوت، ستیزگی، ضدیت، عملیات خصمانه
ضدیت، مخالفت، تضاد، مقابله، مقاومت
رد، ضدیت، مخالفت، تضاد، تناقض، مغایرت، ضد گویی، خلاف گویی، عدم تناسب
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
ضِدّیَّت:
١. ناهمسویی، ناسازگاری، ناهمفکری، دوگانگی، دودستگی، چندگانگی، چنددستگی، نایکسانی، پادگری، ناهمخوانی
۲. دشمنی، ستیزەگری، کینەتوزی
١. ناهمسویی، ناسازگاری، ناهمفکری، دوگانگی، دودستگی، چندگانگی، چنددستگی، نایکسانی، پادگری، ناهمخوانی
۲. دشمنی، ستیزەگری، کینەتوزی
🇮🇷 همتای پارسی: پادیگی 🇮🇷
پاد پسوند ایگی ( همتای پارسیِ ایَت در عربی )
پاد پسوند ایگی ( همتای پارسیِ ایَت در عربی )
دشمنی
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
پَتی، پَتیست، پورتَن ( پهلوی )
دِژیتی ( کردی )
اَویرود avirud ( سنسکریت: اَویرودهَ )
پَتی، پَتیست، پورتَن ( پهلوی )
دِژیتی ( کردی )
اَویرود avirud ( سنسکریت: اَویرودهَ )